62

امر خدا

خداوند در آیه 36 رعد (سوره 13) میفرماید: قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَ لا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُوا وَ إِلَيْهِ مَآبِ. «بگو بمن دستور داده شده که اَلله (خدا) را بندگی کنم و چیزی را شریک او نسازم. بسوی او دعوت میکنم. و بسوی او برمیگردمو در آیه 91 و 92 نمل (سوره 27) میفرماید: إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ. «بمن دستور داده شده که صاحب اختیار این شهر را که خداوند آن را محترم داشته بندگی (اطاعت بی چون و چرا) کنم. خداوندی که همه چیز مال او است. و بمن دستور داده شده که مسلمان (تسلیم حکم و نظر او) باشموَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ. «و قرآن بخوانمامر دو معنی دارد یکی دستور که جمع آن اَوامر (دستورها) است و یکی (کار) که جمع آن اُمور (کارها) است. خداوند در آیه 11 تا 14 زُمَر (سوره 39) میفرماید: قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ. «بگو بمن دستور داده شده که اَلله (خدا) را در حالی که دینم را برای او خالص میکنم بندگی (اطاعت محض) بکنم». وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ. «و بمن دستور داده شده که اولین مسلمان باشمقُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ. «بگو: من اگر بر خلاف فرمان صاحب اختیارم کاری بکنم از عذاب روز بزرگ میترسمقُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي. «بگو. من در حالی که دینم را برای خدا خالص میکنم فقط اَلله (خدا) را بندگی (اطاعت بی چون و چرا) میکنم

آیه 64 زُمَر میفرماید: قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ. «بگو ای افراد نادان آیا بمن دستور میدهید که غیر اَلله را بندگی (اطاعت محض) کنم؟!!» خداوند در آیه 104 یونس (سوره 10) میفرماید: قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ. «بگو ای مردم، اگر در باره دین من دچار شک و تردید هستید بدانید که من کسی را که شما غیر از اَلله بندگی (اطاعت بی چون و چرا) میکنید بندگی (اطاعت بی چون و چرا) نمیکنم. ولی اَلله (خدائی) را که جان شما را میگیرد بندگی میکنم. و بمن دستور داده شده که از افرادی باشم که (به خدا) ایمان دارندخداوند در آیه 14 انعام میفرماید: قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ. «بگو آیا غیر از اَلله که آفریننده آسمان‌ها و زمین است و خوراک همه را میدهد و کسی به او غذا نمیدهد پشتیبان و سرپرست خود بگیرم. بگو بمن دستور داده شده که اولین مسلمان باشم و بمن دستور داده شد که مشرک نباشو در آیه 162 و 163 انعام (سوره 6) میفرماید: قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. «بگو نماز من عبادات من و زندگی من و مرگ من برای اَلله صاحب اختیار تمام افراد بشر استلا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ. «شریکی ندارد. و بمن دستور اینکار داده شده. و من اولین مسلمان (تسلیم حکم و نظر خدا) هستمو در آیه 164 انعام میفرماید: قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ. «بگو آیا دنبال صاحب اختیاری (اربابی و فرماندهی) غیر از اَلله بگردم؟! در حالی که او صاحب اختیار (فرمانفرما و مالک) هر چیزی استآیه 79 و 80 آل‌عمران (سوره 3) میفرماید: ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ. «سزاوار هیچ بشری نبوده که اَلله به او کتاب و حکم و نبّوت (پیامبری) بدهد، بعد او بمردم بگوید غیر از اَلله بنده من باشید؛ ولی میگفتند خداپرست باشید، به دلیل همان کتابی که تعلیم میدهد و میخوانیدوَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ. «هیچ پیغمبری بشما دستور نمیدهد که فرشتگان و پیغمبران را ارباب (صاحب اختیار و فرمانفرمای) خود بگیرید. آیا پس از اینکه شما مسلمان شدید به شما دستور میدهند که کافر شوید؟!!» عیسی مسیح ع در آیه 117 مائده سوره 5 به خداوند عرض میکند: ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ. «به آنها فقط آن چیزی را گفتم که به من دستور داده بودی. که اَلله را که صاحب اختیار من و صاحب اختیار شما است بندگی (اطاعت کامل) کنید. و تا وقتی در بین آنها بودم مراقب اینکار بودم. وقتی جان مرا گرفتی تو خودت مراقب آنها بودی. تو شاهد هر کاری هستیخداوند در آیه 64 آل‌عمران (سوره 3) میفرماید: قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ. «بگو: ای اهل کتاب بیائید روی کلمه‌ای که بین ما و شما یکی است همکاری کنیم. که بندگی هیچکس جز اَلله را نکنیم. و چیزی را شریک خدا نسازیم. و بعضی از ما بعضی را غیر از اَلله ارباب خود نگیرنداما مردم مطابق آیه 31 توبه: اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ. «دانشمندان دینی و زاهدان تارک دنیای خودشان را غیر از خدا (اَلله) ارباب خود گرفتند. همینطور به پیغمبرشان مسیح ابن مریم را. در صورتیکه به آنها امر شده بود که فقط معبود یگانه (خداوند) را عبادت (بندگی) کنند. معبودی (وجودی که قابل این باشد که انسان در مقابلش احساس و ابراز حقارت و کوچکی کند و از دستوراتش بدون چون و چرا اطاعت کند) غیر از خدا وجود ندارد. خدا خیلی بالاتر از این چیزهائی است که شریک او میسازندخالق کهکشان‌های جهان کجا و انسانی که چند سالی با تمام ضعف‌های خود و احتیاجاتش روی زمین زندگی میکند کجا؟!! آیه 5 بَیّنه سوره 98 میفرماید: ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ. «به آنها دستور داده شده که فقط اَلله را در حالی که موحد شده‌اند و دین را فقط اختصاص به خدا میدهند (و چیزی را در آن شریک نمی‌کنند) بندگی (اطاعت محض) کنند. و نماز را بپا دارند و زکات بدهند. دین پایدار چنین دینی استخداوند در باره مسلمانان خیالی (دیندارانی که فکر میکنند دیندار هستند) در آیه 60 نساء سوره 4 میفرماید: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ. «آیا کسانی را ندیدی که خیال میکنند به قرآنی که به تو نازل شده و کتابهائی که قبل از تو نازل شده ایمان دارند ولی (بجای اینکه ببینند کتابی که میگویند به آن ایمان داریم چه میگوید) میخواهند طاغوت (افراد طغیانگری که بر خلاف نظر و دستورخداوند نظر میدهند و حکم میکنند) را داوَر (حَکَم) قرار دهند (ببینند نظر آنها چیست) در صورتیکه به آنها دستور داده شده که طاغوت را قبول نداشته باشندمتأسفانه اکثر دینداران جهان از این دسته دینداران خیالی هستند که ملاک و معیار کار و دینشان کتاب‌ها و گفته‌ها و نوشته‌های دیگران است، نه کتاب الهی و بدبختی جوامع بشری هم در اثر همین کار است. آیه 87 هود (سوره 11) میفرماید: قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا. «گفتند: ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور میدهد که آنچه پدرانمان می‌پرستیدند ترک کنیم یا آنطور که دلمان میخواهد در اموال خودمان دخل و تصرّف نکنیم؟إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ !! «تو آدم بردبار و فهمیده‌ای هستی!!» این حرفها از تو بعید است.

در حالی که پیغمبران برای همین کار آمده‌اند. پیغمبران آمده‌اند که مردم را از دین غلط آباء و اجدادی خودشان برگردانند و به دین صحیح هدایت کنند. داستان همه پیغمبران در قرآن همین مطلب را بازگو میکند. یوسف در آیه 40 یوسف (سوره 12) میفرماید: ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ ... «شما فقط اسم‌هائی را بندگی (عبادت) میکنید که خودتان و پدرانتان روی چیزهائی گذاشته‌اید. در صورتیکه اَلله هیچ دلیلی برای آنها نازل نکرده ...»