56 زهد |
در قرآن زهد به دنیا وجود ندارد. کلمه زهد بصورت زاهدین فقط یکبار در قرآن وجود دارد و آنهم زهد به دنیا نیست. همانطور که آیه 20 یوسف (سوره 12) میفرماید: شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ. «یوسف را به قیمت کمی – به چند درهم – فروختند. چون علاقهای به یوسف نداشتند.» از ریشه زهد فقط همین یک کلمه در قرآن است که میبینیم زهد و بی رغبتی به یوسف است نه بی رغبتی به دنیا.
آیه 32 اعراف (سوره 7) میفرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ؟! «بگو چه کسی زینتی که اَلله برای بندگانش بوجود آورده و خوردنیهای پاک را حرام کرده است؟!» خدا که آنها را حرام نکرده است.این دراویش هستند که با افکار غلط خود این چیزها را حرام کردهاند. حرامها در قرآن خیلی کمتر از آن چیزی است که مردم فکر میکنند. خداوند در آیه 51 مؤمنون (سوره 23) میفرماید: يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً. «ای پیغمبران از خوردنیهای پاک بخورید و کار درست و صحیح بکنید.» و در آیه 172 بقره (سوره 2) میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ. «ای افراد با ایمان از خوردنیهای پاکی که روزی شما کردهایم بخورید و – اگر بندگی خدا را میکنید – شکر او را بجا آورید.»
و در آیه بعد گوشتهائی که خوردن آن حرام است بیان میکند و در آیه 87 و 88 مائده (سوره 5) میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ * وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً. «ای افراد با ایمان خوردنیهای پاکی را که اَلله برای شما حلال کرده حرام نکنید و تجاوز نکنید. چون اَلله افراد متجاوز را دوست ندارد * و از آنچه حلال و پاک است و اَلله روزی شما کرده بخورید.» دعای مسلمان در آیه 201 بقره این است که : رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ. «صاحب اختیارا (خداوندا) در دنیا وضع خوبی بما بده و در آخرت نیز وضع خوبی به ما بده و ما را از عذاب آتش جهنم حفظ فرما.» لذا مسلمان واقعی در دنیا وضع خوبی میخواهد بدون اینکه آخرت را از دست بدهد یعنی با کار و کاردانی خود و کردن کار درست بحدی که از دستش بر میآید خواستار زندگی خوب دنیائی است بدون اینکه آخرت را از دست بدهد یعنی بدون تجاوز به حقوق دیگران و با کار درست خود بهترین زندگی را برای خود تهیه میکند. البته وسائل لازم زندگی نه لوازم غیر لازمی که برای فخرفروشی بدرد میخورد. زهد و بی رغبتی بدنیا کالای متعفن هند است که به سراسر جهان صادر شده و افراد بی همتی که همت ساختن دنیای پاکی که دین میخواهد نداشتهاند شعار خود ساختهاند. چون هر سه آئین هندی – برهمائی ، بودائی و جِینی – ترک دنیا را توصیه میکنند. بودا و شاگردانش با گدائی روزگار میگذراندند. همانطور که در سطر 17 صفحه 265 کتاب «بودا» نوشته ع پاشائی آمده است که بودا گفت: «باید کوشش کنی که در تمام عمر به اندک غذای در یوزگی نگهدار و روگردان خویش باشی.» و در سطر 21 آن میگوید: «باید کوشش کنی که در تمام عمر از پارچههای ژنده که در خاکروبهها پیدا میکنی جامه بسازی.» و در سطر 4 صفحه 266 آن میگوید: «باید کوشش کنی که در تمام عمر با داروی (ساخته نشدهای چون) پیشاب (ادرار) مانده (نره گاو) نگهدار و روگردان خویش باشی.» و در سطر 9 صفحه 266 آن، در ده دستور خود میگوید: «خودداری از میان بردن زندگانی (کشتن موجود زنده)، از گرفتن چیزی که ندادهاند (دزدی و غصب) از زندگی ناقدسی (زنا و لواط)، از دروغ گفتن، از نوشابههای مستی آور که بیخبری میآورند، از خوردن نابهنگام، از رقص و آواز وموسیقی و تماشای معرکه، از آویختن حلقه گل و بکار بردن بوی خوش و روغنهای عطرآگین برای آرایش و جلوه فروختن، از رختخوابهای بلند و پهن، از پذیرفتن زر و سیم.» و در سطر 15 صفحه 312 در باره «پایداری در تقوی چیست؟» میگوید: «رهرو از آزردن موجودات زنده روگردان است و به همه زندگان (تمام جانوران) مهر و همدردی دارد، پاکدل است، از بی عفتی روگردان است، پرهیزگار است و دروغ نمیگوید، شایسته اعتماد است، نه ریاکار و چاپلوس، صلح و صفا را دوست دارد، با ادب سخن میگوید، روزی یکبار غذا میخورد، زیور و زینت و وسیله آرایش را نمیپذیرد، از زد و خورد و دعوا و ستیز و چپاول و زورگوئی خودداری میکند.»
و در سطر 22 صفحه 510 میگوید: «رهرو نابهنگام به گشت و گذار نمیرود – به هنگام در یوزه، به روستا میرود. زیرا بندها کسی را که نابهنگام به دریوزه میرود به دام میافکند.» سطر 2 صفحه 522 در باره گدائی بودا در بیان سوره سنگال ئواده مینویسد: «آنگاه پیش از نیمروز آن سروَر (بودا) جامههای زیر را پوشیده جامه روئی را بخود پیچیده کشکول گرفت و برای دریوزگی (گدائی) به را جگهه رفت.» میبینیم که خود بودا با گدائی زندگی میکرد و به شاگردانش نیز توصیه میکرد گدائی کنند. حالا اگر همه بودائی شوند و گدائی کنند از چه کسی باید گدائی کنند؟!
در کتاب «آئینهای هندو» سطر 2 صفحه 29 آمده است که «ترک خان و مان یکی از ارزشهای مهم هندو است.» و در سطر اول صفحه 28 آن آمده «بر طبق تعلیمات هندو زندگانی آرمانی از چهار مرحله ساخته میشود: 1- دوره نظم و تربیت. 2- زندگی کار و خانه. 3- عزلت گزیدن در جنگل. 4- زندگی مرتاض وار.» و در سطر اول صفحه 25 آن آمده است «در این میان دو آئین جِینه و بودا پیدا میشوند که هر دو آرمانهای ترک خان و مان دین هندو (برهمائی. بودائی) را تکامل بخشیدند.» و در سطر 15 صفحه 95 آن آمده «قانون نامه جِینه ، جینه دارای پنج سوگند است: 1- نیازردن زندگانی 2- خودداری از دروغ 3- خودداری از دزدی 4- خودداری از کامجوئی 5- خودداری از دلبستگی»
پیشوائی در کتاب «بودا» در سطر 19 صفحه 415 مینویسد: بودا گفت: «چون از در یوزگی (گدائی) باز آیم و غذا بخورم به جنگلی میروم و علفها یا برگهائی را که در آنجا هست گرد میآورم و چهار زانو بر آن مینشینم، تن را راست نگاه میدارم و به نگرش میپردازم.»
خداوند پس از اینکه در آیه 26 حدید در باره نوح و ابراهیم صحبت میکند در آیه 27 حدید (سوره 57) میفرماید: ثُمَّ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّيْنا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها. «دنبال آنها پیغمبرانمان را فرستادیم و دنبال آنها عیسی ابن مریم را فرستادیم و به او انجیل دادیم و در دل کسانی که از او پیروی کردند رأفت و رحمت قرار دادیم و رَهبانیّت (ترک دنیائی) که خودشان آن را درست کردند. ما فقط دنبال رضای اَلله رفتن را بر آنها واجب کرده بودیم ولی آنها حق آن را رعایت نکردند.». و رَهبانیّت (تارک دنیا شدن) را درست کردند. عدهای از یهودیان هم اینکار را کردند و اینکار به مسلمانان نیز سرایت کرد، و عدهای کشکول گدائی بدست گرفتند و بجای «علفها و برگهائی» که در جنگل هست پوست تخت را درست کردند و به آئین بودا لباس اسلامی پوشاندند و به «نگرش» «تمرکز حواس» پرداختند و قدرتهای روحی پیدا کردند که بر آن اسم «کرامت» گذاشتند. در صورتیکه میدانیم پیغمبر اسلام پس از ابلاغ وحی ذرهای از امر دین و نشر آن در جامعه غافل نبود و شخصاً در 28 جنگ شرکت کرد که به نام «غزوات» مشهور است. علی علیهالسلام نیز مرد پیکار زندگی بود. قیام فرزندش ع نیز مشهور است. خداوند در آیه 15 حجرات (سوره 49) میفرماید: «مؤمنین واقعی کسانی هستند که به خدا (اَلله) و رسولش ایمان آوردند و با مال و جانشان در راه خدا (ساختن یک دنیای پاک) جهاد کردند. چنین افرادی راست میگویند.» و در ادعای دینداری خود صادق هستند.