3 قرآن |
علی علیه السلام در باب صفه العلماء کتاب فضل علم اصول کافی جلد اول حدیث سوم میفرماید: اَلفقیه ... لَم یَتْرُکِ القُرآنَ رَغبَهً عًنْهُ اِلَی غَیرِه. «دانشمند واقعی قرآن را بخاطر علاقه به هیچ چیز دیگر ترک نمیکند.» خداوند در آیۀ 45 عنکبوت 29 میفرماید: اُتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ. «آنچه از قرآن بتو وحی شده بخوان.»
علی علیه السلام در دنبالۀ حدیث فوق میفرماید: اَلا لاخَیْرَ فی قِرائَهٍ لَیسَ فیها تَدَبُّرٌ. «بدانید که در قرآن خواندنی که در آن فکر و اندیشه نباشد خیری وجود ندارد.»
چون خداوند در آیه 82 : 4 سورۀ نساء و 24: 47 سورۀ محمد میفرماید: أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ. «آیا در آیات قرآن فکر و اندیشه نمیکنند؟ !!» اندیشیدن در بارۀ سخنی پس از فهم معنی آن امکان دارد. لذا کسی که عربی نمیداند باید ترجمۀ قرآن را بزبانی که میفهمد بخواند تا آن را بفهمد و از آن پیروی کند و مطابق آن اظهار نظر کند. خداوند در آیۀ 29: 38 سورۀ ص میفرماید: كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ. «قرآن کتاب مبارکی است که بتو نازل کردیم تا در آیات آن تدّبّر و اندیشه کنند و افراد عاقل متوجه شوند و پند بگیرند.» آیۀ 185 : 2 سوره بقره میفرماید: ... الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ. «قرآن راهنمای مردم و دلیل های روشنی از هدایت و جدا کنندۀ حق و باطل است.» راهنمای مردم باید بزبانی باشد که مردم – حتی کودن ترین آنها – آن را بفمد. و خدا انسانها و حدود معلومات آنها، بخصوص مردم بیسواد 14 قرن پیش عربستان – را خوب میشناخته. خداوند در آیه 17 و 22 و 32 و 40: 54 سوره قمر میفرماید: لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ. «قرآن را برای متوجه شدن آسان کردیم.» علی علیه السلام در خطبۀ 175 یا 176 نهج البلاغه میفرماید: ما جالَسَ هذَا القُرآنَ اَحَدٌ اِلاّ قامَ عَنهُ بِزیادَهٍ اَو نُقصانٍ، زِیادَهٍ فی هُدیً وَ نُقصانٍ مِن عَمیً. «هیچکس (هر قدر هم نفهم باشد) با قرآن همنشین نشد مگر اینکه وقتی از کنار آن برخاست بر هدایتش اضافه و از کوری (جهالتش) کم شده بود.» خداوند در آیۀ 9: 17 سوره اسراء (بنی اسرائیل) میفرماید: إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً. «این قرآن مردم را به بهترین راه هدایت می کند و به افراد با ایمانی که کارهای درست میکنند مژده میدهد که پاداش بزرگی دارند.» علامه طباطبائی ذیل آیه 82: 4 سورۀ نساء در تفسیر المیزان مینویسد: از این آیه چند مطلب واضح شد: 1- فهم های عادی قرآن را می فهمند و به مطالب آن میرسند. شیخ طوسی بنیان گذار فقه شیعه و صاحب استبصار و تهذیب، دو کتاب از چهار کتاب معتبر شیعه در تفسیر تبیان خود و شیخ طبرسی در مجمع البیان که به دائره المعارف شیعه مشهور شده و ابوالفتوح رازی در تفسیر خود و تفسیر گازر در ذیل آیۀ 82: 4 سورء نساء مینویسند: «این آیه دلالت دارد بر غلط بودن نظر کسانی که (حَشَویه) میگویند معنی قرآن را جز با تفسیر پیغمبر نمیتوان فهمید. چون این آیه تشویق به تدبّر در قرآن کرده و تدبّر (اندیشه) پس از فهمیدن معنی سخن امکان دارد.» خداوند در آیۀ 4: 73 سورۀ مزمّل میفرماید: رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً. «قرآن را شمرده و واضح بخوان.»
آیۀ 2: 12 سورۀ یوسف میفرماید: إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ. «ما قرآن را بزبان عربی نازل کردیم تا شما آن را درک کنید.» چون زبان مردم عربی بود و زبان عربی را می فهمیدند. هر سخنی که بزبانی قابل فهم باشد قابل ترجمه بزبان های دیگر هم است. همانطور که قرآن امروزه به تمام زبانهای دنیا ترجمه شده است. زبانی وجود ندارد که تمام مردم دنیا آن را بفهمند. حتی در بسیاری از کشورهای جهان چند زبان وجود دارد که مردم زبان محلّی یکدیگر را نمی فهمند مثلاً در ایران زبان کردی و لری و ترکی و رشتی و مازندرانی و ترکمن و خراسانی و سمنانی و قوچانی و زابلی و کرمانی و شیرازی و اصفهانی و بختیاری وجود دارد که اهالی محل زبان دیگران را نمی فهیمدند. آیۀ 44: 41 سورۀ فصّلت (سجده دوم) میفرماید: لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى. «اگر قرآن را بزبانی غیر عربی نازل میکردیم میگفتند: چرا آیاتش توضیح داده نشده؟ آیا زبان غیر عربی برای عربها؟ بگو قرآن برای افراد با ایمان راهنمائی و شفا است و افرادی که ایمان نمی آورند گوششان کر و چشمشان کور است.» چون بعلت تعصبّات مذهبی غلط حاضر نیستند چیزی بر خلاف آن بشنوند و ببینند و در درست یا غلط بودن آن فکر کنند.
خداوند در آیه 204: 7 سورۀ اعراف میفرماید: وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ. «وقتی قرآن خوانده میشود به آن گوش کنید و ساکت باشید تا مورد مرحمت قرار گیرید.» پیغمبر خدا در آیۀ 91 و 92: 27 سورۀ نمل میفرماید: أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ * وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ. «بمن دستور داده شده که مسلمان (تسلیم حکم و نظر خدا) باشم و قرآن بخوانم.»
لذا پیغمبر مسلمان بود و قرآن میخواند و تسلیم احکام و نظرهای آن بود و حرفی بر خلاف آن نمیزد و کاری بر خلاف آن نمیکرد. تمام احادیثی که بر خلاف قرآن - مطابق این آیه و احادیثی که در آخر کتاب فضل علم کافی از قول پیغمبر و ائمه (ص) – وجود دارد باید دور انداخت. ولی تا بحال کسی جرأت اینکار را نکرده است. لذا فرد مسلمان باید قرآن را بخواند و بفهمد تا خودش این احادیث ساختگی را بشناسد و دور اندازد. آیه 98: 16 سوره نحل میفرماید: فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ. «وقتی قرآن میخوانی از شیطان رانده شده به الله (خدا) پناه ببر.» یعنی متوجه باش که وسوسه های شیطان و هواهای نفسانی خودت و دیگران تو را وادار نکند که بر خلاف قرآن نظر بدهی و با آیات خدا بازی کنی. خداوند در آیۀ 21: 59 سورۀ حشر میفرماید: لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ. «اگر این قرآن را به کوه نازل میکردیم میدیدی که کوه سر خم میکند و از هم متلاشی میشود – از ترس الله – اینها مثلی است که برای مردم میزنیم شاید فکر کنند.» آیۀ 45 تا 47 : 17 سورۀ اِسراء (بنی اسرائیل) میفرماید: إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً * وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً * نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ. «وقتی قرآن میخوانی بین تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند پرده ای نادیدنی قرار میدهیم. (تعصبات آنها به عقاید آباء و اجدادی به آنها اجازه شنیدن و فکر کردن نمیدهد) و بر دلهایشان پوششی (از شک و تعصب) قرار میدهیم که آن را بفهمند و گوششان را سنگین میکنیم. و وقتی صاحب اختیارت را در قرآن به تنهائی ذکر میکنی رو برمیگردانند و میگریزند. ما به چیزهائی که گوش میکنند وقتی ظاهراً بتو گوش میدهند بخوبی آگاهیم.» میدانیم که مردم از اسم ها و ایسم ها بتهائی ساخته اند که اسیر آنها هستند، همانطور که خداوند در آیۀ 23: 53 سورۀ نجم میفرماید: إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ. «آنها فقط اسم هائی است که خودتان و پدرانتان ساخته اید.» خداوند در آیۀ 15: 10 سوره یونس میفرماید: وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ. «وقتی آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود افرادی که امید دیدار ما را ندارند میگویند قرآنی غیر از این بیاور یا آن را عوض کن. بگو حق من نیست که آن را از طرف خودم تغییر دهم. من فقط از آنچه بمن وحی میشود پیروی میکنم. من از عذاب روز بزرگ میترسم که بر خلاف فرمان صاحب اختیارم کاری بکنم.» آیۀ 30: 25 سورۀ فرقان میفرماید: قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً «پیغمبر گفت: صاحب اختیارا قوم من قرآن را مهجور ساختهاند.» مسلمان واقعی تا آنجا که بتواند قرآن میخواند.