22
مبارزه
از نوح (ع) شروع کنیم. قرآن در آیه 73: 10 (سوره یونس) میفرماید: فَكَذَّبُوهُ «مردم او را (نوح را) تکذیب کردند.» یعنی حرف او را قبول نکردند و گفتند حرفهائی که میزنی دروغ است و در آیه60 سوره اعراف(60: 7) میفرماید: قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ. «ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم.» و در آیه 27 هود (سوره 11) میفرماید: قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ وَ ما نَرى لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبِينَ. «بزرگان بی ایمان قومش گفتند: ما تو را فقط انسانی مثل خودمان میبینیم و میبینیم کسانی که از تو پیروی میکنند افرادی پست و کم عقل هستند و برای شما بر خودمان فضیلتی (مزیّتی و برتری) نمیبینیم. ما فکر میکنیم که شما دروغ میگوئید.» و در آیه 32 هود (سوره 11) میفرماید: قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. «گفتند ای نوح با ما زیاد بگو مگو (بحث) کردی. اگر راست میگوئی عذابی که بما وعده میدهی بیاور.» و در آیه 24 مؤمنون (سوره 23) میفرماید: فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ. «بزرگان بی ایمان قومش گفتند این آدمی مثل شما است. میخواهد بر شما برتری جوئی (ریاست) کند. اگر اَلله میخواست فرشتهای نازل میکرد. ما چنین حرفهائی در بین پدران در گذشته خودمان نشنیده بودیم.» و در آیه 24 مؤمنون میفرماید: إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ. «این آدم دیوانهای است، کمی منتظر باشید، تا حالش جا بیاید و جنونش برطرف شود یا بمیرد.» و در آیه 23 نوح (سوره 71) میفرماید: قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَّ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً. «گفتند: خدایان خود را (معبودهایتان را) وَدّ و سُواع و یَغوث و یَعوق و نَسر را ترک نکنید.» دست از عبادت آنها نکشید.
میبینید که خدایان زیادی هم داشتند ولی خدا نبودند. و در آیه 116 شعراء (سوره 26) میفرماید: قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ. «گفتند: ای نوح اگر از این حرفها دست برنداری سنگسار خواهی شد.» و در باره هود ع در آیه 66: 7 (سوره اعراف) میفرماید: قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ. «بزرگان کافر قومش گفتند ما تو را آدم سفیه (کم عقلی) میبینیم. و فکر میکنیم که دروغگویی.» و در آیه 70: 7 (سوره اعراف) میفرماید: قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. «گفتند: آیا آمدهای که ما فقط اَلله را به تنهائی عبادت کنیم و آنچه پدرانمان عبادت (بندگی) میکردند وِل کنیم (ترک کنیم) اگر راست میگویی عذابی که بما وعده میدهی برای ما بیاور.» و در آیه 53 هود (سوره 11) میفرماید: قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ. «گفتند: ای هود، دلیل روشنی برای ما نیاوردهای. و ما معبودهایمان (خدایانمان) را بخاطر حرفهای تو وِل (ترک) نمیکنیم. ما حرفهای تو را قبول نداریم.» ایمان یعنی «باور داشتن» «قبول داشتن» ، «اعتقاد داشتن» و کفر یعنی «قبول نداشتن»، «باور نداشتن»، «انکار کردن» ، «منکر بودن»، «پوشاندن» و «قدرشناسی نکردن» و در باره صالح (ع) در آیه 75 و 76 : 7 (سوره اعراف) میفرماید: قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ * قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ. «بزرگان متکبر قومش به افراد ضعیفی که به صالح ایمان آورده بودند گفتند: آیا شما میدانید که صالح برای این رسالت فرستاده شده؟ آنها گفتند ما به رسالتی که صالح دارد ایمان داریم. افراد متکبر قدرتمند گفتند ما این رسالتی که شما به آن ایمان دارید برای صالح قبول نداریم.» و در آیه 62 هود (سوره 11) میفرماید: قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ. «گفتند: ای صالح قبل از اینکه از این حرفها بزنی به تو امیدها داشتیم. آیا ما را از پرستش (بندگی) آنچه پدرانمان میپرستیدند نهی میکنی؟ ما از این چیزی که ما را به آن دعوت میکنی دچار شک و تردید هستیم.» و در آیه 153 و 154 شعراء (سوره 26) میفرماید: قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ * ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. «گفتند تو جادو شدهای. تو آدمی مثل ما هستی. اگر راست میگویی معجزهای بیاور.» و در باره ابراهیم (ع) در آیه 52 تا 55 : 21 (سوره انبیاء) میفرماید: إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ * قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ * قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ * قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللاَّعِبِينَ؟ «ابراهیم به پدرش و قومش گفت این مجسمههائی که معتکف درگاهشان شدهاید چی هستند؟ گفتند پدرانمان را عبادت کننده آنها یافتیم. گفت هم شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بودهاید. گفتنند آیا این حرفها را جدی میزنی یا شوخی میکنی؟» و در آیه 24 عنکبوت (سوره 29) میفرماید: فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ. «جواب قومش فقط این بود که گفتند او را بکشید یا بسوزانید. اَلله او را از آتش نجات داد.» و در باره لوط ع در آیه 28 و 29 عنکبوت (سوره 29) میفرماید: وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِينَ * أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ. «زمانی را خاطرنشان کن که لوط به قومش گفت: شما کار زشتی را میکنید که احدی از افراد بشر قبل از شما چنین کاری نکرده * آیا شما با مردان شهوت رانی میکنید و راه را قطع میکنید و در مجالستان کارهای زشت میکنید؟! جواب قومش فقط این بود که گفتند اگر راست میگوئی عذاب اَلله را بسر ما بیاور.» و در آیه 165 تا 167 شعراء (سوره 26) میفرماید: أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ * وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ * قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ. «لوط گفت: آیا از بین افراد بشر با جنس نر شهوترانی میکنید (همجنس بازی میکنید) و زنانی که صاحب اختیارتان برای شما آفریده ترک میکنید؟!! گفتند: ای لوط اگر از این حرفها دست بر نداری از شهر بیرونتان میکنیم.» و در آیه 81 و 82: 7 (سوره اعراف) میفرماید: إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ * وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ. «شما بجای زنان با مردان شهوترانی میکنید!!! شما قوم متجاوزی هستید. جواب قومش فقط این بود که گفتند: آنها را از شهرتان بیرون کنید. آنها آدمهائی هستند که تظاهر به پاکی میکنند.» و در باره شعیب ع در آیه 87: 11 (سوره هود) میفرماید: قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ. «به شعیب گفتند آیا نماز تو به تو دستور میدهد که ما آنچه پدرانمان میپرستیدند ترک کنیم یا در مالمان آنطور که میخواهیم دخالت نکنیم؟ تو آدم پر حوصله و فهمیدهای هستی.» از تو انتظار این حرفها را نداشتیم. و در آیه 185 و 186 شعراء (سوره 26) میفرماید: قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ * وَ ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ إِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكاذِبِينَ. «گفتند تو جادو شدهای * تو آدمی مثل ما هستی. فکر میکنیم که دروغ میگویی.» و در آیه 91: 11 (سوره هود) میفرماید: قالُوا يا شُعَيْبُ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً وَ لَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ. «گفتند: ای شعیب خیلی از این حرفهائی که میزنی نمیفهمیم. و تو را در بین خود ضعیف میبینیم. اگر قوم و خویشانت نبودند تو را سنگسار میکردیم.» و در آیه 88: 7 (سوره اعراف) میفرماید: «بزرگان متکبر قومش به او گفتند: ای شعیب تو و کسانی را که با تو ایمان آوردهاند از شهرمان بیرون میکنیم یا به دین ما بر میگردی. شعیب گفت: اگر چه نخواهیم اینکار را بکنیم؟» مخالفت با موسی و عیسی و یحیی و پیغمبر اسلام ص را میدانید.