160
پیغمبر ص |
پیغمبر بشری مثل همه افراد بشر بود. غذا میخورد و زن و بچه (یعنی غریزه جنسی) داشت. آیه 110: 18 سوره کهف به پیغمبر میفرماید: «بگو من انسانی (بشری) مثل شما هستم. فقط بمن وحی میشود که معبود شما (کسی که باید بنده و مطیع بدون چون و چرای دستورش باشید) معبود یگانهای (یعنی خدا) است. هر کس امید دیدار اربابش را دارد باید کار درست بکند و کسی را در بندگی و اطاعت از اربابش شریک او نسازد.» بنده و مطیع بدون چون و چرای کس یا چیز یا مقام یا سازمان دیگری نباشد. آیه 6: 41 سوره فصّلت را هم ببیند. آیه 10 و 11: 14 سوره ابراهیم میفرماید: به پیغمبران «گفتند شما انسانی مثل ما هستید، میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند باز دارید. (در هر دو مورد راست میگفتند) دلیل روشنی (معجزهای برای رسالت خود) بیاورید. پیغمبرانشان به آنها گفتند ما انسانی مثل شما هستیم. ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و او را رسول خود میکند.) سزاوار ما نیست که معجزهای بیاوریم مگر به اجازه خدا. باید افراد با ایمان به خدا توکل کنند.» آیه 7: 25 سوره فرقان میفرماید «گفتند این چه جور پیغمبری است که غذا میخورد و در کوچه و بازار راه میرود؟ چرا فرشتهای با او نازل نشده؟ یا گنجی به او داده نشده؟ یا باغی ندارد که از آن بخورد؟ ...» آیه 20: 25 سوره فرقان در جواب اشتباه آنان میفرماید: «قبل از تو هیچ پیغمبری نفرستادیم مگر اینکه غذا میخورد و در کوچه و بازار راه میرفت...» اشتباه آنان این بود که در اثر غلو و مبالغه و گزافه گوئی فکر میکردند پیغمبران بشر معمولی نیستند که به رسالت فرستاده شدهاند. همانطور که آیه 33: 23 سوره مؤمنون میفرماید: «بزرگان کافر قومش که منکر دیدار قیامت بودند و از زندگی دنیا آنها را بهرهمند ساخته بودیم گفتند این انسانی مثل شما است. از آنچه شما میخورید میخورد و از آنچه شما مینوشید مینوشد.» امروزه هم بسیاری از مردم دنیا در مورد پیغمبران همین فکر را میکنند. حتی آنها را به پایه خدائی میرسانند در صورتی که خدا را خالق 50 میلیارد کهکشان میدانند. پیغمبران نیاز جنسی داشتند و زن و بچه داشتند. همانطور که آیه 38: 13 سوره رعد میفرماید: «قبل از تو پیغمبرانی فرستادیم و زن و فرزند داشتند. سزاوار هیچ پیغمبری نیست که بدون اجازه خدا معجزهای بیاورد ...» ابراهیم، اسماعیل و اسحاق و ... را داشت. یعقوب دوازده پسر داشت. پیغمبر اسلام فاطمه و امّ کلثوم و زینب را داشت که علی ع هم اسم آنها را روی دخترهای خود گذاشت. قاسم و ابراهیم هم پسران پیغمبر بودند که در کودکی مردند و پیغمبر کنیه ابوالقاسم را از پسر اولش قاسم گرفت. پیغمبران افرادی مثل تمام افراد بشر بودند و احتیاج بخوراک و نیاز جنسی داشتند.آیه 75: 5 سوره مائده میفرماید: «مسیح ابن مریم پیغمبری مثل پیغمبران قبلی بود که از دنیا رفتند. و مادرش زن راستگویی بود. غذا میخوردند. نگاه کن چه گونه نشانه (ضعف و احتیاج آنان) را بیان میکنیم و نگاه کن (با غلوّ و مبالغه) مردم را به کجا میبرند.» و از انسان محتاج و ضعیف خدا میسازند و توجه ندارند خدا آفریننده میلیاردها کهکشان است که کهکشان ما یکی از آنها است و پهنای آن بحدّی است که اگر نوری از یکی از ستارگان مرز آن حرکت کند صد هزار سال طول میکشد که به ما برسد. آنهم با سرعت نور که در حدود سیصد هزار کیلومتر در ثانیه است. اما بی فکری و بی توجهی ما چنین نتایجی را در پی دارد. پیغمبران دانش محدودی داشتند همانطور که آیه 114: 20 سوره طه به پیغمبر میفرماید: «... بگو خدایا علم مرا زیاد کن.» اگر همه چیز را میدانست زیاد کردن آن بی معنی بود. افراد لااقل سوره قدر را میدانند و میدانند که در آن خداوند به پیغمبر میفرماید: «از کجا دانستی که شب قدر چیست؟» بعد برای او شرح میدهد. و در آیه 63: 33 سوره احزاب و 17: 42 سوره شوری به پیغمبر میفرماید: «چه چیزی تو را آگاه میکند (به تو میفهماند؟) شاید قیامت نزدیک باشد ...» و صحبتی در باره وقت آن نمیکند و پیغمبر را در بی اطلاعی از آن میگذارد.
آیه 127 : 4 سوره نساء میفرماید: «در باره زنان از تو فتوا (نظرخواهی) میخواهند، بگو خدا در باره آنان و ... فتوا (نظر) میدهد ...» و در آیه 176: 4 سوره نساء میفرماید: «در باره کلاله (کسی که جز برادر و خواهر ارث بری ندارد) فتوا (نظرخواهی) میکنند بگو خدا در باره آنها فتوا میدهد...» ولی محمّد ابن یعقوب کلینی و شیخ صدوق در کتابهای خود اصول کافی ومَن لا یَحضُرُهُ الفَقیه مینویسند امام وقتی به دنیا میآید رو به قبله میکند و تشهد میگوید و از پشت سر مثل از جلو میبیند.