150
هوی پرستان |
بیائید با هم این حقایق را از نظر خداوند مورد بررسی قرار دهیم. خداوند در آیه 39 و 40 سوره حجر میفرماید پس از اینکه شیطان تا يَوْمِ يُبْعَثُونَ «روزی که انسانها برای دیدن پاداش و جزای کارهایشان برانگیخته و زنده میشوند.» یعنی تا روز قیامت مهلت گرفت گفت: رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ. «خداوندا، بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی کارهای زشت را در نظر آنها زینت میدهم و همه آنها را فریب میدهم. غیر از بندگان خالص تو را.» بندگان خالص خدا در جوامع بشری از یک در هزار تجاوز نمیکنند. چون بنده خالص خدا دو شرط لازم دارد یکی علم و دیگری تقوی، علم یعنی آگاهی و اطلاع دقیق از آنچه خداوند در پیام خود برای انسانها به پیغمبرانش وحی کرده که مجموعه آن در قرآن وجود دارد. از این افراد چند نفر در تمام افرادی که میشناسید وجود دارند؟ دانستن یک یا دو آیه یا صد آیه یا پانصد آیه دانستن کامل قرآن نیست، بخصوص که این آیات را از نظر مذهب رایج جامعه خود تعبیر و تفسیر کند نه مطابق آنچه خدا گفته و معنی ساده کلمات و جملات قرآن. چون مفسرین برداشت خود را از قرآن با توجه به آنچه در جامعه ایشان وجود داشته نوشتهاند.
باید دانست که آنچه خداوند بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ «بزبان عربی واضح و روشن» توسط جبرئیل درآیه 195 شعراء، بر قلب پیغمبر نازل کرده با آنچه بنام اسلام در جوامع اسلامی میگویند تفاوت زیادی دارد. متأسفانه کسانی هم که متوجه این تفاوتها میشوند از ترس اکثریت مردم بی اطلاع و فریب خورده اجتماع خود، آنرا به زبان نمیآورند تا مورد آزار و اذیت این اکثریت جاهل متعصب قرار نگیرند. همانطور که علامه طباطبایی در صفحه 75 کتاب اسلام و احتیاجات واقعی هر عصر مینویسد: «اگر کسی (یا کسانی) سر بلند کرده به ندای وجدان نامی از حقایق قرآن بزبان میآورد پاسخش به دم شمشیر و چوبه دار و شکنجههائی که در کنج زندانهای تاریک در انتظار آنان بسر میبرد موکول میشد.»
فریبکاران دینی به مردم میگفتند که «معنی قرآن جز با تفسیر پیغمبر فهمیده نمیشود.» در صورتیکه تمام مفسرین بزرگ شیعه مثل شیخ طوسی، شیخ طبرسی و ابوالفتوح رازی میگفتند این فکر و عقیده غلط است. چون خداوند در آیه 82 نساء (سوره 4) مردم را به تدبّر (فکر و اندیشه) در قرآن تشویق کرده، در صورتی که فکر کردن در باره قرآن بدون فهمیدن معنی آن امکان ندارد. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد: «فهمهای عادی قرآن را میفهمند و به مطالب آن پی میبرند.»
شرط دوم بندگان مخلص خدا تقوی یعنی تسلط بر نفس است، یعنی انسان بر خواستههای نفسانی و حیوانی خود تسلط داشته باشد و از دستورهای خداوند پیروی کند، اگرچه طبیعتاً هیچ علاقهای به آن نداشته باشد، و از آنچه خداوند نهی کرده خودداری کند اگرچه با تمام وجودش به آن علاقه داشته باشد. چنین افرادی در جوامع بشری خیلی کم هستند. چون مطابق آیه 53 یوسف (سوره 12): ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي. «خودم را تبرئه (بر کنار از گناه و خطا) نمیکنم، چون نفس (طبیعت و ساختمان وجود بشری) بسیار امر کننده به کارهای بد است، مگر اینکه صاحب اختیارم (خداوند) رحم کند.» انسانها تحت تأثیر وسوسههای شیطانی و نفسانی هستند و کارهای خلاف را که شیطان برای آنها زیبا جلوه میدهد واقعیت میپندارند، و اسیر خیالبافیها میشوند.
خیالبافیهائی که پس از رسیدن به آن متوجه میشوند سرابی بیش نبوده و از آنچه در باره آن تصور میکردند اثری نمیبینند. چون احتیاجات طبیعی و لازم و ضروری انسان عبارت است از هوا، غذا، آب، پوشاک، خانه، همسر، هم صحبت و امنیت. امنیت یعنی در امان بودن از شر حیوانات و حیوانات آدمی صورت که در تمام اجتماعات بشری فراوان هستند. نظری به اخبار جهان بیاندازید تا ببینید این گرگان آدمی صفت چه به روز انسانها میآورند.
خداوند درآیه 43 فرقان سوره 25 میفرماید: أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً! «آیا کسی را که دلخواه (هوای نفس) خود را معبود خود گرفت (بنده دل و دلخواه خود شد) دیدی؟ آیا تو وکیل او (یا وکیل بر او) هستی؟» انسانها طبیعتاً بنده دل و دلخواه و هوی و هوسهای خود هستند، خداوند در آیه 87: 2 بقره میفرماید: أَفَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ. «آیا هرگاه پیغمبری دستورهائی بر خلاف میل شما (آنچه دلتان میخواهد) آورد، عدهای از آنها را به دروغگویی متهم کردید و عدهای را کشتید؟» آری انسانها میخواهند آزاد باشند، آزاد از هر قید و بندی تا هر کار که دلشان خواست بکنند و هر دستوری که خواستند بدهند و دستورهایشان بدون چون و چرا انجام شود. جنگ قدرت را بین کشورها، احزاب، در خانواده بین زن و شوهر، برادران و خواهران میبینید. دیکتاتوران کسانی هستد که این قدرت را پیدا کردهاند و برای حفظ قدرتشان دست به هر کار غیر انسانی میزنند و آنرا برای خود و دیگران توجیه میکنند. انسانها قانون و قید و بند قانون را برای دیگران میخواهند نه برای خودشان و فکر نمیکنند که اگر دیگران از هر قید و بندی آزاد باشند چه به روز آنها میآید.
خداوند در آیه 28 کهف سوره 18 میفرماید: لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً. «از کسی که قلبش را از یاد خودمان غافل کردیم و از دلخواه خود پیروی کرد و کارش روی افراط و تفریط بود اطاعت نکن.» و در آیه 50 قصص سوره 28 میفرماید: إِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. «اگر دعوت تو را قبول نکردند بدان که از دلخواه (هوی و هوس) خود پیروی میکنند. چه کسی گمراهتر از کسی است که بدون هدایت خداوند از دلخواه خود پیروی میکند؟ خداوند افراد ستمکار (ظالم) را هدایت نمیکند.»
آیه 77 مائده سوره 5 میفرماید: قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِيراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ. «بگو: ای اهل کتاب، در دینتان غلوّ (گزافه گوئی و مبالغه) نکنید، و از دلخواه عدهای که قبلاً گمراه شدند و عده زیادی را گمراه کردند و از راه راست منحرف شدند پیروی نکنید.» ولی متأسفانه مردم حتی طبقات تحصیل کردهای که امکان مطالعه کتابهای الهی را دارند از این گمراهان و کسانی که توسط آنها گمراه شدهاند پیروی میکنند.»
خداوند در آیه 120 بقره میفرماید: لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ. «اگر بعد از اینکه علم برای تو حاصل شد (حقیقت را شناختی) از دلخواه آنان پیروی کنی در مقابل خدا هیچ یار و یاوری نخواهی داشت.» یا هیچ یار و یاوری از طرف خداوند برای تو نخواهد بود. مردم طبیعتاً خواستار نفع هر چه بیشتری هستند و میخواهند هیچگونه ضرر و آسیبی به آنها نرسد. ولی در اثر بی اطلاعی و نشناختن طبیعت انسانها و قوانین طبیعی کارهایی میکنند که به ضرر آنها و خانواده آنها و کلیه افراد بشر میباشد. تا وقتی اکثریت مردم حقیقت دین را نشناسند و تفاوت دین واقعی را با آنچه در جوامع بشری بنام دین رایج است نشناسند هیچ نهضتی به نتیجه نمیرسد. چون مردمی که اسیر دلخواه و هواهای نفسانی خود و وسوسههای شیطان هستند نمیتواننند بنیانگذار یک جامعه پاک باشند.
پس بیائید مردم را با کتاب الهی خود که دستورهای خداوند در آن است آشنا کنیم تا بداننند که تمام پیغمبران برای ساختن یک دنیای پاک آمدهاند. (آیه 25 حدید سوره 57 را ببینید) دنیائی که در آن عدالت حکومت کند و حقوق انسانها محترم باشد و از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها در آن اثری نباشد.