138
تعصّب |
در اسلام تعصب وجود ندارد، نه تعصّب مذهبی و دینی، و نه تعصّب نژادی و ملی. چون خداوند در آیه 62 بقره و 69 مائده میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ. «مسلمانها (کسانی که به رسالت پیغمبر ص ایمان دارند) و یهودیها و مسیحیان و صابئیها، بطور کلی کسانی که به خداوند و روز آخرت ایمان داشته باشند و کار درست بکنند (درستکار باشند) پاداش آنها پیش خداوندشان محفوظ است، نه ترسی دارند و نه غصهای.» میبینیم که در اسلام تعصّبی نسبت به اسمها و مذهبها وجود ندارد. بلکه آنچه در اسلام مهم است ایمان و عمل صالح (یعنی کار درست و بجا و شایسته و سزاوار) میباشد. چون تمام پیغمبران برای همین امر آمدهاند. خداوند در آیه 51 مؤمنون میفرماید: يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ. «ای پیغمبران از خوردنیهای پاک بخورید و عمل صالح (کار درست و شایسته) بکنید. من از کارهائی که میکنید اطلاع دارم.» در اسلام زُهد یعنی بی رغبتی و علاقه نداشتن به دنیا وجود ندارد. کلمه زُهد فقط یکبار در قرآن بصورت زاهدین درآیه 20 سوره یوسف وجود دارد، آنهم زهد (بی علاقگی) به یوسف است نه به دنیا، همانطور که در آیه میفرماید: شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ. «او را (یوسف را) به قیمت کمی، چند درهمی، فروختند و علاقهای به او نداشتند.» خداوند در آیه 32 اعراف میفرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ. «بگو چه کسی زینتی که خداوند برای بندگانش بوجود آورده و خوردنیهای پاک را حرام کرده است؟» خداوند که حرام نکرده. آیه 172 بقره میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ. «ای افراد با ایمان (ای مسلمانهائی که به رسالت پیغمبر ایمان دارید) از خوردنیهای پاکی که روزی شما کردهایم بخورید، و اگر خدا را میپرستید، شکر او را بجا آورید.» ترکیب الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ «کسانی که ایمان آوردهاند و کار صحیح و درست کردند،» 53 بار در قرآن آمده است، و بصورتهای دیگر 6 بار. طبق نظر خداوند فقط این دو شرط برای ورود به بهشت لازم است نه اسمها و ادعاهای خالی از عمل.
در باره تعصّب نژادی و ملّی آیه 13 حجرات میفرماید: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ. «ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم (همه از یک خانواده هستید) و شما را بصورت ملّتها و قبیلهها درآوردیم تا همدیگر را بشناسید. گرامیترین شما پیش خداوند کسانی هستند که بیشتر مسلّط بر نفس خود باشند (بنده دل و دلخواه خود نباشند و پیرو حق و حقیقت باشند) چون خداوند دانا و آگاه است.» میبینیم که رنگها و نژادها در اسلام فقط برای شناختن همدیگر است. چون اگر همه شبیه هم و همقد و هم هیکل بودند شناختن افراد مشکل میشد. افراد فریبکار که میخواستند تحت این نامها افراد را از هم جدا کنند و عدهای را مرید خود کنند و بر گرده آنها و خر مراد سوار شوند، این تعصّبات و تفرقهها را بوجود آوردند و به آن دامن زدند. وگرنه همه مردم بنده خدا و برادر و خواهر هم هستند، چون از یک پدر و مادر بوجود آمدهاند. اما افراد بی اطلاع، بدون اینکه متوجه باشند گول این اسمها را خوردند و میخورند. لذا مسلمان واقعی تلاش میکند تا تفرقهها را از بین ببرد و برای ساختن یک دنیای پاک که در آن اثری از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیّت انسانها وجود نداشته باشد، از همه افراد بشر دعوت به همکاری میکند. چون خداوند در آیه 25 حدید میفرماید: «همه پیغمبران را برای این فرستادیم که مردم عدالت را برپا دارند.» و این هدف دین اجرا نخواهد شد مگر اینکه تفرقهها از بین برود. و تفرقهها از بین نخواهد رفت مگر اینکه مردم از حقیقت دینشان آگاه شوند و این جهل و نادانی که بر جوامع بشری حکمفرما است از بین برود. مسلمان واقعی با مال و وجود خود در راه از بین بردن جهل، و آشنا ساختن مردم دنیا با دین واقعی تا میتواند کوشش میکند.
خداوند در آیه 111 تا 113 بقره میفرماید: قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ. «یهودیها گفتند هیچکس غیر از یهودیها وارد بهشت نمیشود، و مسیحیان گفتند: هیچکس جز مسیحیان وارد بهشت نمیشود. این آرزو و تصور آنها است، بگو اگر راست میگوئید دلیلتان را بیاورید.» کجای تورات یا انجیل چنین حرفی زده است!!! بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ. «آری، هر کس که خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداشش نزد خداوندش محفوظ است، نه ترسی دارد و نه غصهای.» قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى عَلى شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ... «یهودیها گفتند عیسویان دین ندارند (دینشان درست نیست و پاداشی ندارند و به بهشت نمیروند) و عیسویان گفتند یهودیها دین ندارند (و به بهشت نمیروند) در صورتیکه کتابشان را میخوانند. افراد بی دانش و بی اطلاع هم همین حرفها را میزنند.» متأسفانه میبینیم که مسلمانان اسمی هم که از قرآن اطلاعی ندارند همین حرفها را میزنند. چون نمیدانند که اسمها مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد ایمان به خدا و روز آخرت و عمل صالح (کار درست و صحیح، درستکاری) است.
خداوند در ایه 136 بقره و با کمی اختلاف در آیه 184 آل عمران میفرماید: قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وَ عِيسى وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. «بگوئید ما به خدا، و آنچه بما نازل شده (یعنی به قرآن)، و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب وفرزندان یعقوب نازل شده، و آنچه به موسی و عیسی داده شده (یعنی به تورات و انجیل) و آنچه به پیغمبران از جانب صاحب اختیارشان (خداوندشان) داده شده ایمان داریم، فرقی بین هیچکدام آنها نمیگذاریم، (همه را پیغمبر خدا میدانیم که برای اصلاح اجتماع و بسط عدالت آمدهاند) و ما تسلیم خداوند هستیم.» این کتاب مسلمانان است و این بی اطلاعی مسلمانان اسمی از قرآن است. مسلمانانی که از اسلام فقط یک اسم دارند و «یکدسته افکار سست و واهی و بی اثر» را که به آنها «تزریق و تلقین» شده دین میشناسند. مسلمانان واقعی اگر سواد خواندن قرآن بزبان عربی را ندارند، میتوانند ترجمه آنرا بخوانند و از حقایق دین اطلاع پیدا کنند. چون خداوند در آیه 3 اعراف میفرماید: اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ. «از آنچه از طرف صاحب اختیارتان (خداوند) نازل شده (یعنی از قرآن) پیروی کنید و از اولیائی غیر از آن (یعنی غیر از قرآن) پیروی نکنید.» مسلمانانی که از آنچه خداوند نازل کرده اطلاعی ندارند، چگونه میتوانند از آن پیروی کنند؟
خداوند در آیه 44 مائده میفرماید: إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ. «ما تورات را نازل کردیم در آن هدایت و نور وجود دارد.» و در آیه 46 مائده میفرماید: وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ. «دنبال آنها عیسی ابن مریم را فرستادیم که تورات را که قبل از خودش بود تصدیق میکرد. و انجیل رابه او دادیم، که در آن هدایت و نور است و توراتی را که قبل از آن بود تصدیق میکرد، و هدایت و پندی برای افراد با تقوی است.» این نظر خداوند و اسلام در باره تورات و انجیل میباشد. عیسی مسیح ع در مورد تصدیق تورات در شماره 17 تا 19: 5 انجیل متی میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم * زیرا هر آینه بشما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزهای یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود * پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هر که بعمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.» در انجیل هیچ قانون گذاری جدیدی وجود ندارد. غیر از سختتر کردن بعضی از احکام تورات که در شماره 20 تا آخر باب 5 انجیل متی وجود دارد. سختتر، نه آسانتر.