128
باطل |
و در آیه 34 توبه میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ. «ای افراد با ایمان (ای مسلمانان) عده زیادی ازدانشمندان دینی و زاهدان تارک دنیا مال مردم را به ناحق میخورند و مردم را از راه اَلله باز میدارند.» مردم را از حقیقت دین خداوند که در کتاب الهی است منحرف میکنند و افکار و عقاید خودشان را به نام دین به خورد مردم میدهند، و مردم هم که اصولاً اهل تحقیق و مطالعه نیستند هر چه را آنها (دانشمندان دینیشان) میگویند بدون چون و چرا میپذیرند و پیروی میکنند در صورتیکه مردم طبق دستور خداوند در آیه 3 اعراف باید فقط از آنچه خداوند نازل کرده پیروی کنند و از اولیای دیگری پیروی نکنند.
خداوند در آیه 188 بقره میفرماید: لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ. «مال همدیگر را بین خود بناحق نخورید و در صورتیکه میدانید مال شما نیست آنرا پیش قاضیها (قاضیهائی که از دستورها و نظرهای خداوند اطلاعی ندارند) نبرید تا مقداری از اموال مردم را بناحق بخورید.» آیه 29 نساء میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً. «ای افراد با ایمان مال یکدیگر را بین خود بباطل نخورید، مگر اینکه داد و ستدی روی رضایت دو طرف باشد، و یکدیگر را نکشید. چون اَلله نسبت به شما مهربان است.»
آیه 160 و 161 نساء میفرماید: فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً. «بعلت ظلم یهودیها خوردنیهای پاکی را که برای آنها (مطابق شماره 3: 9 سفر پیدایش تورات) حلال بود بر آنها حرام کردیم. و بعلت اینکه بمقدار زیاد مردم را از راه اَلله باز میداشتند.» وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً. «همینطور بعلت رباخواری آنها در صورتیکه از رباخواری منع شده بودند و بعلت اینکه مال مردم را بناحق میخوردند. (خوردنیهای پاک را بر آنها حرام کردیم) برای کافران آنها عذاب دردناکی آماده کردهایم.»
آیه 56 کهف میفرماید: ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ يُجادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً. «ما پیغمبران را فقط برای این میفرستیم که به کسانی که کار صحیح و درست میکنند بشارت بدهند، و بدکاران را از عاقبت کارهای بدی که میکنند بترسانند. ولی افرادی که منکر حقیقت میشوند بوسیله سخنان باطل بگو مگو میکنند تا به این وسیله حق را از بین ببرند. آنها آیات من و هشداری که به آنها داده میشود را به مسخره میگیرند.» آیه 18 انبیاء میفرماید: بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ. «ولی ما حق را بر باطل فرود میآوریم تا آنرا نابود کند و از بین ببرد. وای بر شما بخاطر حرفهائی که میزنید.» آیه 81 اِسراء میفرماید: قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً. «بگو حق آمد و باطل از بین رفت، چون باطل از بین رفتنی است.» آیه 5 مؤمن (غافر) میفرماید: كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ؟ «قبل از اینها قوم نوح و بعد ازآنها گروههای دیگر پیغمبران را تکذیب کردند (منکر رسالت آنها شدند)، و هر دستهای تصمیم گرفتند پیغمبرشان را دستگیر کنند و بوسیله باطل بحث کردند که حق را از بین ببرند. بنابراین من آنها را دچار عذاب کردم. مجازات من چطور بود؟» آیه 7 و 8 انفال میفرماید: إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ. «هنگامی را یادآوری کن که اَلله به شما وعده داد که یکی از دو گروه مال شما خواهد بود. و شما دوست داشتید گروهی که قدرتی ندارند مال شما باشد، در صورتیکه اَلله میخواست با کلمات خود حقیقت را ثابت کند و دنباله کافرین را قطع کند.» لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ. «تاحقیقت را ثابت کند و باطل را از بین ببرد، اگرچه افراد گناهکار از این کار خوششان نمیآمد.» آیه 30 لقمان میفرماید: ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ. «این کار بدلیل این است که اَلله حق است و آنچه غیر از اوست باطل است و اَلله بلند مرتبه و بزرگ است.»
آیه 1 تا 3 سوره محمّد میفرماید: الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ. «خداوند اعمال کسانی را که کافر شدند و مردم را از راه اَلله بازداشتند بی نتیجه ساخت.» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ. «و کسانی که ایمان آوردند و کار درست و صحیح کردند و به آنچه به محمد نازل شده و آن حق و از جانب صاحب اختیارشان بود ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را بخشید و وضعشان را اصلاح کرد.» ذلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ. «اینکار به این دلیل بود که افراد کافر از باطل پیروی کردند و افراد با ایمان از حقی که از جانب صاحب اختیارشان بود پیروی کردند.» چون فقط به خداوند و دستورها و نظرهای خداوند که با علم و حکمت کامل صادر شده ایمان داشتند، و پیغمبر را فقط پیغمبر خدا میدانستند که موظف بود پیام خداوند را به مردم برساند و خودش نیز موظف بود مثل هر مسلمانی از دستورها و نظرهای خداوند که در قرآن است پیروی کند، و در راه اسلام مثل هر مسلمانی با مال و جان خود جهاد کند.
لذا مسلمانان یکپارچه و متحد با مال و جان خود در راه عملی ساختن هدف دین و ساختن یک دنیای پاک جهاد و کوشش میکردند. در راه ساختن دنیائی که در آن از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها اثری نباشد، تا از آنچه از خداوندشان نازل شده پیروی کنند و از اولیائی غیر از خداوند پیروی نکنند. لذا مردم را با حکمت و بصیرت و اندرز نیکو به راه خداوند دعوت میکردند و با بهترین روش با آنها بحث و گفتگو میکردند و میدانستند اختلاف نظرهای طبیعی، طبیعی است و میدانستند هیچ دو نفری در جهان وجود ندارند که در تمام امور مثل هم فکر کنند چون معلومات انسانهابا هم فرق دارد یعنی ممکن نیست که شنیدهها و دیدهها و خواندهها و بوئیدهها و چشیدهها و لمس کردهها و تصوّرات و تخیلات دو نفر در جهان با هم مساوی باشد. لذا تمام دینداران و اصلاح طلبان واقعی جهان را به اینکار دعوت میکردند و میگفتند بیائید فقط بنده خداوند باشیم و از دستورها و نظرهای او پیروی کنیم و چیزی یا کسی را غیر از او ارباب خود نگیریم و در جزئیات هر یک از هر چه معتقدیم و در کتاب الهی ما وجود دارد پیروی کنیم. در صورتی که هر دسته از افراد کافر و بی ایمان از یک نفر پیروی میکردند و از او بتی ساخته بودند و فقط او را پاک و خالی از هر عیب و اشتباهی میدانستند. متأسفانه مسلمانان در اثر فریبکاری و دکانداری افراد دچار همین درد شدند و در حقیقت احکام و نظرها وراهنمائیهای خداوند را زیر پا گذاشتند و هر دسته پیروی یکنفر شدند و از او بتی ساختند و دچار تفرقه و اختلاف شدند و بصورت گروههائی در آمدند که بجان هم افتادند و کوشش خود را بباد دادند.
آیه 24 شوری میفرماید: أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ. «یا میگویند پیغمبر این حرفها را بهم بافته و به اَلله افترا زده؟ اگر اَلله بخواهد بر دل تو مهر میزند و باطل را نابود میکند و حق را ثابت و محقّق مینماید. چون او از آنچه در دلها است اطلاع کامل دارد.» بیائید با همدیگر عاقلانه در راه ساختن یک دنیای پاک تلاش کنیم، و اجازه ندهیم که اختلاف سلیقههای جزئی باعث تفرقه بین ما شود و ما را از هدف اصلی دین که ساختن یک دنیای پاک میباشد منحرف کند.