114 عبادت |
آیه 2 و 3 سوره هود میفرماید: أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ. «فقط الله را بندگی کنید. من از جانب او شما را هشدار و بشارت میدهم.» من هشدار دهنده و مژده دهنده هستم. هشدار از نافرمانی او و مژده به کسانی که از او اطاعت میکنند. وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ. «و اینکه از صاحب اختیارتان (به سبب کارهای خلافی که میکردید) تقاضای آمرزش کنید و به اطاعت از دستورها و نظرهای او برگردید.» توبه یعنی بازگشت از نافرمانی خدا به اطاعت از فرمان او. ابراهیم ع در آیه 42 و 44 سوره مریم به پدرش میگوید: يا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا يَسْمَعُ وَ لا يُبْصِرُ وَ لا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئاً. «ای پدر، چرا چیزی را بندگی میکنی که نمیشنود و نمیبیند و نمیتواند ذرهای به نفع تو کار کند.» يا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطانَ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيًّا. «ای پدر، بندگی شیطان را نکن چون شیطان از فرمان خداوند رحمان اطاعت نکرد.»
اولین فرمانی که در قرآن دیده میشود در آیه 21 و 22 بقره است که میفرماید: يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. «ای مردم، اربابتان (صاحب اختیارتان) را بندگی کنید (اطاعت محض کنید) اربابی که شما و کسانی را که قبل از شما بودند آفرید، تا متّقی شوید.» الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ. «اربابی که زمین را بستر شما ساخت و آسمان را بنائی ساخت و از آسمان باران را نازل کرد و بوسیله آن محصولات مختلف را برای خوردن (روزی) شما در آورد. بنابراین برای الله که این کارها را کرده مثل و مانندی درست نکنید در صورتیکه میدانید که کسی غیر از او چنین کارهائی نمیکند.» آیه 77 حج میفرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ. «ای افراد با ایمان رکوع کنید و سجده کنید و ارباب (صاحب اختیار) خودتان را بندگی (اطاعت کامل و بدون چون و چرا) کنید و کار نیک بکنید تا رستگار شوید.»
پیغمبران خدا میگفتند: يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ. «ای قوم من بندگی الله را بکنید. معبودی غیر از او برای شما وجود ندارد.» آیه 59، 65، 73 و 85 اعراف و آیه 50، 61 و 84 هود و آیه 23 و 33 مؤمنون را ببینید. تمام پیغمبران آمده بودند که مردم را از بندگی انسانی مثل خود خارج کنند و به بندگی (اطاعت از دستورهای) خدا هدایت کنند. تا کسی ادعای خدائی و خداوندگاری نکند و خود را صاحب اختیار و مالک مردم نداند. آیه 29 انبیاء میفرماید: مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ. «هر کس از آنها بگوید غیر از خدا من معبود (اله) هستم جزای او جهنم است. ما افراد ظالم را اینگونه مجازات میکنیم.» در طول تاریخ خیلی از افراد بودهاند که ادعای خدائی کردهاند و هنوز میکنند و متأسفانه بعضی از افراد تحصیل کرده گول حرفهای آنها را میخورند و طوق بندگی و اطاعت از آنان را بگردن میاندازند. مثلاً شخصی در قرن نوزدهم در کتابی به نام مبین در صفحه 286 مینویسد: لا اِلهَ الاّ اَنَا المَسجوُن الفَرید. «معبودی جز من زندانی تنها وجود ندارد.» در صفحه 292 آن مینویسد: اِنَّ الَّذی خَلَقَ العالَمَ لِنَفسِهِ مَنَعوُهُ اَن یَنظَر اِلی اَحَدٍ مِن اَحِبّائِهِ. «کسی را که دنیا را برای خودش خلق کرده از نگاه کردن به یکی از دوستانش منع کردهاند.» یا در صفحه 50 ایام تسعه مینویسد: فیا حَبَّذا مِن هذا الفَجر ... فیهِ وُلِدَ مَن لَم یَلِدُ وَ لَم یُولَدُ. «خوش به حال این سپیده دم – که در آن کسی که نزائیده و زائیده نشده متولد شد.» و بسیاری از تحصیل کردگان بی خبر از کتابهای پیامبران الهی خصوصاً قرآن این ادعاها را قبول کردند. این طوق بندگی و عبودیت به عناوین مختلف به گردن بسیاری از افراد افتاده است ولی دین میخواهد انسانها بنده یعنی مطیع محض هیچ کس حتی پیغبمران خدا نباشند.
در آیه 64 آلعمران میفرماید: قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ. «بگو ای اهل کتاب بیائید روی کلمهای که بین ما و شما مساوی است همکاری کنیم که فقط بندگی الله را بکنیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی را غیر از الله ارباب (صاحب اختیار) خود نگیرند.» ولی مردم در اثر فریبکاری فریبکاران افراد را ارباب و صاحب اختیار خود میگیرند. همانطور که آیه 31 توبه میفرماید: اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ. «دانشمندان دینی و زاهدان دیرنشین خود و مسیح ابن مریم پیغمبر خودشان را غیر از الله ارباب خود گرفتند. در صورتیکه به آنها دستور داده شده بود که فقط معبود یگانه یعنی الله را بندگی (اطاعت بدون چون و چرا) کنند. معبودی (وجودی که لیاقت آنرا داشته باشد که انسان بنده او شود) غیر از الله وجود ندارد. او خیلی بالاتر از این چیزهائی است که شریک او میسازند.» این ارباب گرفتنها و اطاعتها و پیرویهای کورکورانه و بدون چون و چرا همانطور که آیه میفرماید شرک و خلاف توحید است. ولی مردم به این بت پرستیها عادت کردهاند همانطور که به هود ع در آیه 70 اعراف گفتند: أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا ؟ «آیا آمدهای که فقط الله را بندگی کنیم و آنچه پدرانمان عبادت (بندگی) میکردند ترک کنیم؟»
و آیه 62 هود میفرماید: قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا. «گفتند ای صالح قبل از اینکه از این حرفها بزنی بتو امیدها داشتیم، آیا ما را از اینکه آنچه پدرانمان میپرستیدند (بندگی میکردند) نهی میکنی؟!» و آیه 87 هود میفرماید: قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا. «گفتند: ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور میدهد که ما آنچه را پدرانمان میپرستیدند (بندگی میکردند) ترک کنیم؟» و آیه 10 ابراهیم میفرماید: به پیغمبران خداوند گفتند: إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا. «شما آدمهائی مثل ما هستید، میخواهید ما را از پرستش آنچه پدرانمان میپرستیدند (بندگی و اطاعت میکردند) بازدارید؟» واقعاً هدف و نظر پیغمبران همین بود و میخواستند مردم را از دین منحرف و غلط خود باز دارند و مردم را به راه راست هدایت کنند.
و وظیفه هر مسلمان و دیندار واقعی همین است. چون هر دیندار واقعی موظف است مردم را متوجه یکتاپرستی واقعی بکند و آنها را به پیروی از کتاب اصلی خود بدون هیچ پیرایهای دعوت کند. خداوند در آیه 66 مؤمن به پیغمبر میفرماید: قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جاءَنِي الْبَيِّناتُ مِنْ رَبِّي وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ. «بگو من نهی شدهام از اینکه چیزهائی را که شما غیر از الله به کمک میخوانید بندگی کنم، چون دلیلهای روشنی از صاحب اختیارم برای من آمده. و به من دستور داده شده که تسلیم صاحب اختیار جهانیان (الله) باشم.» و در آیه 36 رعد در دنباله این مطلب میفرماید: قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَ لا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُوا وَ إِلَيْهِ مَآبِ. «بگو به من دستور داده شده که الله را بندگی کنم، و چیزی را شریک او نسازم. مردم را به یکتاپرستی دعوت میکنم و بازگشت ما پیش او است.» و در آیه 11 و 12 زمر به او میفرماید: قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ * وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ. «بگو به من امر شده که در حالی که دین را برای الله خالص میکنم او را بپرستم (بندگی کنم) و به من دستور داده شده که بیشتر از همه تسلیم خداوند باشم.»