9

دو فرمان از فرمان‌هاي خداوند متعال

آيه 3 اعراف سوره 7 ميفرمايد: «از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (يعني از قرآن) پيروي كنيد و از اوليائي غير از آن پيروي نكنيد». مسلمان مطابق حكم و فرمان اول «فقط از قرآن پيروي ميكند» و مطابق حكم و دستور دوم «از اوليائي غير از قرآن پيروي نميكند». چون قرآن كامل است و كمبودي ندارد كه ديگران آن را كامل كنند. چون آيه 3 مائده سوره 5 ميفرمايد «... امروز دين شما (مسلمانان) را كامل كردم و نعمت خودم را بر شما (با كامل كردن قرآن) تمام كردم و اسلام (تسليم خدا بودن نه تسليم نظر افراد بودن) را براي شما دين پسنديدم...» براي شما اسلام را دين انتخاب كردم نه شيعه و سني و عارف و صوفي بودن را.

فريبكاران ديني مردم را در طول تاريخ فريب داده‌اند. بقول علامه طباطبائي در صفحه 85 كتاب «اسلام و احتياجات واقعي هر عصر» «با تزريق و تلقين يك دسته افكار سست و واهي و بي‌اثر» كه اثري در ساخت يك دنياي پاك ندارد مردم را سرگرم كرده‌اند.

چون خداوند در آيه 25 حديد سوره 57 ميفرمايد: «بدون كوچكترين شكي پيغمبرانمان (همه آنها) را با دليل‌هاي روشن فرستاديم و با آنها كتاب و وسيله سنجش (درست و نادرست را براي برقراري عدالت) نازل كرديم تا مردم عدالت را برقرار كنند...» مي‌بينيم خداوندي كه پيغمبران را فرستاده علت فرستادن آنها را صريحاً بيان ميكند و هر حرفي كه ديگران براي فرستادن پيغمبران بزنند تهمت به خدا و قرآن است.

خداوند در آيه 31 نساء سوره 4 ميفرمايد: «اگر شما از گناهان بزرگي كه از آن (در قرآن) نهي شده‌ايد خودداري كنيد، گناهان ديگر شما را (چه كوچك و چه متوسط كه ربطي به ساختن يك دنياي پاك كه در آن عدالت برقرار باشد ندارد) نديده ميگيريم (مي‌بخشيم) و شما را وارد بهشت (جاي پرارزشي) ميكنيم». خدا دروغ نميگويد. چون از كسي ترسي ندارد و احتياج به كسي ندارد كه بخاطر آن دروغ بگويد. لذا مسلمانان بجاي بحث‌هاي بيهوده و سرگرم كننده بايد در راه ساختن يك دنياي پاك كه در آن عدالت وجود داشته باشد و حق واقعي هيچ انساني در آن پايمال نشود و به كسي ظلمي نشود با مال و جان خود كوشش كنند چون آيه 15 حجرات سوره 49 ميفرمايد: «مؤمنين واقعي افرادي هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردند و بعد هم دچار شك نشدند و با مال و جانشان در راه خدا (در راه ساختن يك دنياي پاك) جهاد (كوشش) كردند...». راه خدا جاده‌اي نيست كه دو شهر را به هم متصل كند بلكه منظور از آن راه دين خدا كه ساختن دنياي پاكي است كه در آن عدالت برقرار باشد و حق واقعي هيچكس پايمال نشود. نه آنچه امروزه در جهان وجود دارد و در روزنامه مي‌خوانيم و در تلويزيون مي‌بينيم و از راديو مي‌شنويم.

مسلمان واقعي اين كوشش را با اتحاد تمام دينداران انجام ميدهد. چون آيه 103 آل‌عمران ميفرمايد: «همگي به رشته‌ الهي (يعني قرآن) بچسبيد و تفرقه نداشته باشيد...». و آيه 64 آل عمران ميفرمايد: «بگو اي اهل كتاب بيائيد روي كلمه‌اي كه بين ما و شما مشترک است (همكاري كنيم) كه بنده (مطيع بدون چون و چراي) كسي غير از خدا نباشيم و (در اين اطاعت بدون چون و چرا) كسي را شريك خدا نكنيم و بعضي از ما بعضي را غير از خدا ارباب (فرمان‌فرماي) خود نگيرند...». مسلمان واقعي مردم را با حكمت و اندرز نيكو براه خدا دعوت ميكند. چون آيه 125 نحل سوره 16 ميفرمايد: «مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه خداوندت دعوت كن و با بهترين روش با آنها بحث و گفتگو نما...» چون مردم به اعتقادات خود هر چند غلط باشد تعصب دارند، چون با معلومات غلط يا ناقص خود فكر ميكنند. مسلمان واقعي ميداند كه خدا قانونگذاري غير از خود نمي‌شناسد. چون آيه 26 كهف سوره 18 ميفرمايد: «... مردم مددكاري غير خدا ندارند و خدا كسي را در قانونگذاري (و حكم) خود شريك نميكند». حالا فقها چه ميگويند جوابش با خودشان است. پيغمبر خدا هم قانونگذار نبود و فقط پيغمبر بود و وظيفه داشت وحي و پيام الهي را بمردم برساند. چون آيه 35 نحل سوره 16 ميفرمايد: «... آيا وظيفه پيغمبر ما غير از ابلاغ روشن و واضح (وحي و پيام‌ ما) ميباشد؟» و به پيغمبر ص در آيه 106 انعام سوره 6 دستور داده ميشود: «از آنچه به تو از خداوندت وحي شده پيروي كن، معبودي غير از او وجود ندارد...» معبود كسي است كه انسان عبد يعني بنده او باشد و بدون چون و چرا از دستورهايش اطاعت شود. پيغمبر ص مسلمان و تسليم امر و نهي و نظر خدا بود. چون آيه 162 تا 164 انعام سوره 6 به او ميفرمايد: «بگو نماز من، عبادات من، زندگي من و مرگ من براي خدا است كه ارباب (فرمان‌فرماي) همه مردم جهان است. شريكي ندارد و به من دستور داده شده كه اولين مسلمان (تسليم به قرآن) خود من باشم. بگو آيا اربابي و فرمان فرمائي كه بمن بگويد چه كاري بكن و چه كاري نكن غير از خدا بجويم...» اين نوشته را به تمام دانشمندان اسلامي كه ميشناسيد نشان بدهيد تا بگويند كدام آنها غلط است.