6

هدف و وظيفه مسلمان

مسلماني به نماز خواندن و روزه گرفتن و دعا كردن نيست. مسلمان واقعي وظيفه دارد دنيائي بسازد كه در آن از ظلم و فقر و جهل و فساد و خرد شدن شخصيت انسانها اثري نباشد. مسلمان واقعي ميداند اينكار را بايد عاقلانه و با توجه به تمام امكانات و موانع انجام دهد. و بايد سعي كند تمام دينداران جهان را متوجه اين هدف اصلي و اساسي دين بكند، و آنها را متوجه سازد كه بدون اتحاد و همكاري و هماهنگي به اين هدف نميتوان رسيد. مسلمان واقعي اين كار را با حكمت و بصيرت كامل انجام ميدهد. مطمئناً انسانها در اين دعوت اشتباهاتي ميكنند ولي بايد از آن عبرت بگيرند و از تكرار آن خودداري كنند.

نابودي ظلم: عدالت

خداوند در قرآن ميفرمايد: «پيغمبرانمان را با دليل‌هاي روشن فرستاديم و با آنها كتاب و وسيله سنجش نازل كرديم، براي اينكه مردم عدالت را برپا دارند» (57:25). لازمه برپائي عدالت اين است كه خود مردم عادل باشند و در عين حال ديگران را نيز به عادل بودن دعوت كنند. لطفاً توجه داشته باشيد كه آيه بالا نمي‌فرمايد پيغمبرمان را براي اين كار فرستاديم، بلكه ميفرمايد پيغمبرانمان يعني تمام پيغمبران براي يك هدف فرستاده شده‌اند. نكته ديگري كه قابل توجه است اين است كه نميفرمايد گروه خاصي عدالت را برپا دارند، بلكه ميفرمايد مردم، كه شامل تمام افراد بشر ميشود. يعني اينكه تمام كساني كه به خداوند و يكي از پيغمبران او اعتقاد دارند، بايد براي ساختن دنيائي كه در آن اثري از ظلم و تبعيض و بي‌عدالتي وجود نداشته باشد دست در دست هم بگذارند و سعي كنند ديگران را نيز به اين كار دعوت كنند. بنابراين مسلمان واقعي وظيفه دارد كليه افراد بشر را متوجه اين هدف بزرگ ديني و انساني بكند. حضرت عيسي ع در انجيل ميفرمايد: «تا عدالت شما بر عدالت كاتبان و فريسيان افزون نشود هرگز داخل ملكوت آسمان (بهشت) نخواهيد شد.» (5:20 متي)


نابودي فساد: اصلاح

«من در آنچه شما را از آنها نهي ميكنم سر مخالفت با شما را ندارم. من چيزي جز اصلاح (وضع شما) نميخواهم، آنهم تا آنجا كه بتوانم» (11:88). اين سخن شعيب ع پيغمبر خداست كه در قرآن آمده است. مسلمان واقعي سعي ميكند مردم جهان را متوجه عواقب بد و خطرناك كارهاي زشت و غلط كند، و در اين راه از انديشمندان و اصلاح‌طلبان واقعي كه حقيقت را ميشناسند و خواهان دنيائي كه در آن كارهاي زشت و غلط صورت نگيرد هستند دعوت به همكاري ميكند، و در اين راه با تمام وجود كوشش ميكند.

نابودي فقر: انفاق و زكات

خداوند در قرآن ميفرمايد: «در اموال نمازگزاران حق معلومي براي افراد نيازمند و محرومين اجتماع وجود دارد.» (25 22: 70) و «زكات اختصاص دارد به فقيران و تهيدستان و مسئولين آن و نزديكي قلبها و آزادی بردگان و خسارت ديدگان بدهكار و در راه خدا و در راه ماندگان.» (9:60) و «به درجه نيكوكاري نميرسيد مگر اينكه از آنچه كه به آن علاقه داريد در راه خدا خرج كنيد. هر چيزي كه خرج كنيد خدا از آن اطلاع دارد» (3:92). در قرآن هميشه دستور خواندن نماز و دادن زكات يا انفاق در كنار هم آمده است. مسلمان واقعي سعي ميكند با بالا بردن سطح دانش خود، مهارت بيشتري در حرفه خود بدست آورد تا درآمد بيشتري داشته باشد و بتواند بيشتر در راه خدا و از بين بردن فقر در اجتماعات بشري خرج كند.

نابودي جهل: علم

خداوند در قرآن ميفرمايد: «به آن دسته از بندگان من مژده بده كه به حرفها گوش ميكنند و از بهترين آن پيروي ميكنند. اين افراد كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنها انسانهاي عاقلي هستند» (18-17: 39) و «از آنچه كه به آن علم نداري (به درستي آن اطمينان نداري) دنباله‌روي نكن» (17:36). و «اگر از اكثر افراد روي زمين اطاعت كني، تو را از راه خدا (ساختن يك دنياي پاك) منحرف ميكنند. چون آنها از گمان (يعني چيزي كه به درستي آن مطمئن نيستند) پيروي ميكنند، و كاري جز خيالبافي و حدس زدن و دروغ گفتن نميكنند» (6:116). چون بيشتر افراد بشر اهل مطالعه و تحقيق نيستند، خصوصاً در مورد دستورهائي كه خداوند در كتابهاي الهي‌شان براي سعادت و خوشبختي آنها نازل كرده است. مسلمان واقعي سعي ميكند از افراد عاقلي باشد كه خداوند در آيه بالا به او بشارت داده، و كوركورانه از چيزي پيروي نميكند. مسلمان واقعي يك محقق است نه يك دنباله‌رو، و كوشش ميكند نه تنها مسلمانان بلكه تمام افراد بشر را از جهل و ناداني بيرون آورد و آنها را تشويق به مطالعه و تحقيق و تفكر و انديشيدن نمايد.


نابودي خرد شدن شخصيت انسانها: توحيد

خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «بگو اي اهل كتاب، بيائيد روي كلمه‌اي كه بين ما و شما مشترك است همكاري كنيم، كه بندگي غير خدا را نكنيم، و چيزي را شريك او نسازيم، و بعضي از ما بعضي ديگر را غير از خدا ارباب خود نگيرند» (3:64). اگر انسانها فقط بنده يك خدا باشند، يعني فقط يك ارباب داشته باشند، و از انسان‌ها بت نسازند و ديگران را نيز متوجه عواقب اين بت‌سازي‌ها كنند، آنوقت كسي كه خود را بالاتر از ديگران بداند و بخواهد شخصيت ديگران را خرد كند وجود نخواهد داشت. حتماً جمله لا اِلهَ اِلّاَ الله را شنيده‌ايد. متاسفانه اين جمله را بدلائلي درست ترجمه نكرده‌اند، چون اگر معني واقعي آن به مردم گفته شده بود و مردم به آن عمل ميكردند، مطمئناً وضعي بهتر از اين ميداشتند. چون همين جمله كوتاه بود كه مسلمانان اوليه را از شرك و بت‌پرستي و بردگي نجات داد و آنها را از ذلت و خواري و عقب‌افتادگي و بدبختي نجات داد. لا اِلهَ اِلّاَ اللهُ يعني معبودي جز خدا نيست. معبود يعني كسي يا چيزي كه انسانها خود را در مقابل او كوچك بشمارند. مسلمان واقعي خود را در مقابل هيچ‌كس و هيچ‌چيز كوچك نمي‌شمارد و ديگران را نيز متوجه اين مسئله ميكند، و سعي ميكند دنيائي بسازد كه در آن ديكتاتوري بوجود نيايد و كسي شخصيت انسانها را خرد نكند.