40

دعوت به خير

خداوند در آيه 110 آل‌عمران ميفرمايد: «شما بهترين امتي هستيد كه به نفع مردم بوجود آمده، چون امر بمعروف و نهي از منكر ميكنيد و به خدا ايمان داريد» و آيه 104 آل‌عمران ميفرمايد: «بايد از شما امتي باشند كه دعوت به خير و امر بمعروف و نهي از منكر كنند. چنين افرادي موفق و رستگار هستند».

اصل هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ميگويد: «در جمهوي اسلامي ايران دعوت به خير، امر بمعروف و نهي از منكر وظيفه‌اي است همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرايط و حدود و كيفيت آن را قانون معين ميكند «وَ الْمُوْمِنونَ وَ الْمُؤمِناتُ بَعْضَهُمْ اَوْلياءُ بَعْضٍ يَاْمُرُونَ بِالْمَعْروُفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» آيه 71 توبه .

آنچه ميگويم نه امر بمعروف است نه نهي از منكر بلكه از نظر خودم دعوت به خير است تا نظر كارشناسان چه باشد.

1- پشتوانه اسكناس طلا و جواهر باشد نه ارزهاي خارجي كه با تصويب دولتهاي خارجي ارزش آن بالا و پائين ميرود و در مجموع در حال پائين رفتن ارزش آن است. چون در تمام جهان تورم وجود دارد و قدرت خريد كليه پول‌ها دائماً پائين مي‌آيد. ثابت‌ترين پول، پول چين است. بايد پول نفت را با پول چين سنجيد. 2- ميدانيم كه ارزش طلا و فلزهاي قيمتي و جواهرات با تورم جهاني بالا ميرود. 3- ميدانيم با ذخيره ارزي بزرگترين فريب به كشورهاي فقير و ضعيف داده شده. چون كالاهاي آنها را بسادگي از دست آنها خارج ميكنند و كاغذهاي رنگي را بنام ارز به آنها ميدهند. 4- دولت ايران بايد در مقابل فروش نفت در همان زمان كالا خريداري كند كه با تورم جهاني پولي كه به دست مي‌آورد ارزش خود را از دست ندهد. آنهم كالاهاي مورد نياز كشور كه در كشور ساخته نميشود يا توليد آن كم است.

در تمام كشورهاي اروپائي و امريكائي كه دم از دموكراسي ميزنند از مردم ماليات ميگيرند، چه ماليات توليد چه ماليات مصرف. ميگويند مالياتي كه كشورهاي اروپائي از نفت و بنزين ميگيرند خيلي بيشتر از درآمد كشورهاي نفتي است كه از نفت به دست مي‌آورند.

5- دولت نبايد هيچ سوبسيدي بدهد. چون اين سوبسيد مستقيماً به جيب فروشندگان ميرود. چون با اعلام دولت قبل از اينكه به كارمندان دولت يا كارگران حقوق اضافي بدهند فروشندگان قيمت‌ها را بالا ميبرند. چون ميدانند اين پول‌ها به بازار سرازير ميشود و تقاضاي خريد را بالا ميبرد، در نتيجه قيمت‌ها بالا ميرود. پول نفت بايد صرف كارهاي عمراني و توليدي صنعتي و كشاورزي شود تا اقتصاد ايران روي پاي خود بايستد و هدف بند 8 اصل 43 عملي شود و بند 9 آن به مرحله اجرا درآيد. بنزين و گاز و آب و برق و تلفن هم بايد مشمول اينكار بشود و قيمت آن تصاعدي باشد تا بند 6 اصل 43 اجرا شود.

قيمت بنزين بايد مطابق قيمت جهاني آن باشد. چون سوبسيد آن نصيب افرادي ميشود كه ماشين شخصي دارند نه طبقه فقیر جامعه كه ماشيني ندارند. نرخ كرايه‌هاي تاكسي بايد مطابق مصرفي كه دارند تعيين شود. بايد اتوبوس و ميني‌بوس و قطار و مترو را زياد كرد تا بجاي چند ماشين سواري يكي از آنها 20 يا 30 يا صدها نفر را حمل كند. اولاٌ از ترافيك شهرها كم ميكند، ثانياً از آلودگي هوا ميكاهد، ثالثاً از سكته‌ها و بسياري از بيماري‌ها جلوگيري ميكند. «پول نفت بايد سر سفره مردم بيايد». سخن افراد مغرض يا بي‌اطلاع است. پول نفت بايد صرف آباداني كشور و ايجاد كارخانه‌هاي توليدي و سدبندي و كشاورزي شود و بايد سرمايه كار به دهقانان وام داده شود و موقع توليد و برداشت از آنها گرفته شود. بانك‌ها ميتوانند با نظارت كامل اينكار را انجام دهند.

6- دانشگاه‌ها در كشورهاي غربي شهريه سنگيني از دانشجويان ميگيرند كه در بعضي مواقع طاقت‌فرسا است. در انتخاب دانشجو هم سخت‌گيري زياد ميكنند.

آيا بايد از دموكراسي فقط يك اسم داشت يا بايد ديد در كشورهاي دموكراسي چه ميگذرد. از مردم ماليات ميگيرند و به مردم سوبسيد نميدهند. به عقيده من دموكراسي حكومت جهل و فريب است. چون از طرفي مردمي كه به افراد رأي ميدهند از نزديك با آنها آشنائي ندارند و از معلومات و صداقت آنها اطلاع ندارند و از طرفي ممكن نيست نمايندگاني كه به مجلس ميروند درباره تمام مطالبي كه بطور طرح و لايحه به آنها ارائه ميشود اطلاعات كافي داشته باشند و با علم و اطلاع به آن رأي بدهند و آن را تصويب كنند. دموكراسي جنگ قدرت است كه افراد توسط احزاب انجام ميدهند. چون قانون اساسي هر كشوري معلوم است و افراد بايد در راه اجراي آن متحد باشند. مي‌بينيم كه افراد در كشورهاي دموكراسي گول سخنراني‌ها و وعده‌هاي افراد را ميخورند و بعد كه ديدند آن وعده‌ها قابل اجرا نيست از رائی كه داده‌اند پشيمان ميشوند. عملاً دموكراسي‌ها حكومت پول و تبليغات است. حكومت صحيح مردم اين است كه در هر رشته‌اي دانشمندان آن رشته با هم مشورت كنند و بگويند چه كاري بايد كرد. اگر در مقام عمل ايرادي پيدا شد بايد بخود دانشمندان آن رشته برگشت بدهند تا آنها راه چاره را پيدا كنند.

كارشناسان بايد درباره اين مطالب بررسي بكنند و در صورت صحت تا آنجا كه درست است آن را عملي كنند يا اجراي آن را از دولت‌ها بخواهند. آيه 17 و 18 زمر ميفرمايد: «به آن دسته از بندگان من بشارت بده كه به حرف‌ها گوش ميدهند و از بهترين آن پيروي ميكنند. اين‌ها كساني هستند كه خدا هدايتشان كرده و افراد عاقل چنين افرادي هستند». خداوندا ما را به راه راست هدايت فرما.