رفاه بشريت در سايه توحيد بدست ميآيد و بس. چون پايه و اساس تمام اديان بر پايه لا اِلهَ اِلّا الله است يعني «معبودي غير از خدا وجود ندارد» معبود يعني عبادت شده. قابل و سزاوار عبادت. عبد يعني بنده عبادت يعني بندگي كردن. لا اِلهَ يعني «هيچگونه معبودي وجود ندارد» لا را نفي جنس ميگويند و هر نوع جنس و نوع بعد از خود را نفي ميكند. اَلله از نظر قرآن و مسلمان خلق كننده جهان با تمام كهكشانهاي آن است كه در آخر قرن 20 ميگفتند 50 ميليارد كهكشان وجود دارد. در قرن 21 گفتند 50 ميليارد و 350 ميليارد و 400 ميليارد كهكشان وجود دارد. مسلمان بنده چنين وجودي ميشود كه بنده قلدران و قدرتمندان زمان خود نباشد، قدرتمنداني كه يك لینت یا یبوست كوچك آنها را بيچاره ميكند و نميتوانند جلوي آنها را بگيرند يا بايد زور بزنند تا آن را دفع كنند و يك دقيقه دفع ادرارشان دير شود بخود ميپيچند و وقتي زكام ميشوند نميتوانند جلوي آب بيني خود را بگيرند و باز باد در گلو مياندازند و مثل فرعون در آيه 24 نازعات سوره 79 ميگويند: «من بلند مرتبهترين ارباب شما هستم». در صورتيكه دين ميخواهد مردم اربابي جز خدا كه احتياج به بنده ندارد نداشته باشند همانطور كه آيه 21 بقره سوره 2 ميفرمايد: «اي مردم اربابتان (آقا و مالك و فرمانفرمايانتان) را كه شما و پدران شما را آفريد بندگي (اطاعت بيچون و چرا) بكنيد تا متقي شويد». آيه 3 اعراف سوره 7 ميفرمايد: «از آنچه از طرف اربابتان (كسي كه به شما ميگويد چه كاري بكنيد و چه كاري نكنيد كه يك دنياي پاك داشته باشيد) به شما نازل شده پيروي كنيد و از اوليائي غير از آن پيروي نكنيد...» چون با اطاعت بيچون و چرا (بندگي) ديگران اسير ديكتاتوراني ميشوند كه در طول تاريخ بر پشت مردم سوار بودهاند و براي بسط نفوذ خود آنها را بجنگ ديگران ميفرستادند. بنام دموكراسي هم ديكتاتوراني مثل هيتلر و موسوليني و استالين و بوش ميسازند. چون اينها بنام دموكراسي ديكتاتوران واقعي بودند. چون نمايندگان مردم كه از حزب و دار و دسته آنها بودند از هر چه آنها ميگفتند و ميخواستند پشتيباني ميكردند و حالا هم ميكنند. جنگ احزاب جنگ قدرت است وگرنه همه آنها در كشور خود داراي يك قانون اساسي هستند و تا وقتي تغيير نكرده بايد تابع آن باشند. كسي كه بنده و مطيع بيچون و چراي خدا شد ديگر بنده ديگري نخواهد شد. مسلمان واقعي كه بنده خدا ميشود از بندگي و اطاعت بيچون و چراي افرادي ناتوان مثل خود آزاد ميشود و فقط بنده خدائي ميشود كه از او ميخواهد عادل باشد و كوشش كند كه دنيائي ساخته شود كه در آن عدالت برقرار باشد و حقي از كسي پايمال نشود. چون خدا همه پيغمبران را براي برقراري عدالت در سراسر جهان فرستاده. چون آيه 25 حديد سوره 57 ميفرمايد: «بدون هيچ شك و ترديدي پيغمبرانمان را (همه آنها را) با دليلهاي روشن فرستاديم و با ايشان كتاب و وسيله سنجش (راه درست ساختن يك دنياي پاك) را فرستاديم تا مردم عدالت را (در جهان) برقرار كنند و آهن را كه در آن سختي بسيار و منافعي براي مردم وجود دارد نازل كرديم تا خدا كساني را كه از صميم قلب او و پيغمبرانش را (در راه ساختن دنيائي كه در آن عدالت برقرار باشد) ياري ميكنند بشناسد...» پيغمبران خدا شامل همه پيغمبران خدا و مردم شامل كليه افراد بشر در سراسر دنيا ميگردد يعني هدف دين يك هدف جهاني است و تمام دينداران جهان بايد براي اينكار متحد شوند و كوشش (جهاد) كنند و به بهانههاي كوچك كه طبيعي است و بيشتر آنها ساخته روحاني نماهاي دكانداري است كه دين را وسيله كسب مخارج زندگي خود و خانواده خود و كسب احترام و صدرنشيني و دست بوسي افراد كردهاند و بين مردم تفرقه افكندهاند تا مريدان خود را به خود اختصاص دهند با هم اختلاف نکنند. در صورتيكه خداوند در آيه 21 يس سوره 36 ميفرمايد: «از كساني پيروي كنيد كه از شما مزد نميخواهند و خودشان دين را شناختهاند». در صورتيكه اينها از مردم مزد ميخواهند و دين را نشناختهاند. چون علامه طباطبائي نويسنده تفسير الميزان در شرح «تاريخی» پس از آيه 15 تا 19 مائده تفسير الميزان مينويسند اينها همه علوم حوزهاي را ياد ميگيرند «ولي لازم نيست دست به جلد قرآن بزنند» خود علامه اين علوم را در حوزههاي علميه خوانده بود و از وضع آنها اطلاع كامل داشته. آيه 8 مائده ميفرمايد: «اي افراد با ايمان (كه به پيغمبري محمد ص و الهي بودن قرآن ايمان آوردهايد) مراقب اجراي احکام خدا و شاهد بعدالت باشيد (بعدالت شهادت بدهيد) و دشمني و نفرت از دستهاي شما را به بيعدالتي وا ندارد...»
مسلمان خوبيهاي دشمنان را هم ميگويد و حسادت نميورزد. چون ميداند خدا عادل است و قوانيني كه در جهان گذشته شامل حال همه افراد ميشود و تبعيضي در كار نيست. بقول گويندهاي اگر شخص بيماري قهرمان المپيك نشود تقصير خودش بوده كه دنبال آن نرفته. هيچكس موقع تولد دانشمند و هنرمند و نيرومند و ... نيست. آنها را در زندگي مطابق قانون خدا كه در طبيعت وجود دارد بدست آورده است. هر شخصي اگر راه درست بدست آوردن آنها را ياد بگيرد و پشتكار و علاقه لازم را داشته باشد ميتواند آن را كسب كند. گفتهاند شاگردي كه از استاد خودش جلو نزند تقصير خودش بوده. چون دانش استاد را بايد با تجربيات خود توام كند و بهتر از استاد خود باشد. موقعي كه فرانسه و انگليس با پي بردن به نيروي بخار آب صنعتي شده بودند يكي از دانشمندان آلماني گفت بايد آلمان صنعتي شود و حالا آلمان صنعتيتر از فرانسه و انگليس است. كمتر از 200 سال پيش امپراطور ژاپن گفت بايد ژاپن صنعتي شود و حالا از خيلي از كشورهاي صنعتي جلوتر است. كمتر از صد سال از پايان جنگ جهاني دوم و كمونيست شدن چين ميگذرد و در زمان حال از كليه لحاظ دارد از امريكا هم جلو ميزند. در صورتيكه از كمونيسم در آن اثري نيست و فقط ديكتاتوري كمونيسم را حفظ كرده. آنطوري كه آمار ميگويد 14 ميليون يهودي در جهان وجود دارند كه 7 ميليون آنها در امريكا زندگي ميكنند و با اين تعداد كم بر امريكا و اروپا و در نتيجه بر جهان حكومت ميكنند. چون بيشتر روزنامهها و مجلات و نشر كتاب و فيلم و راديو و تلويزيون و اينترنت را در اختيار گرفتهاند. مسلمانان بايد از تيزهوشي و كارداني آنها سرمشق بگيرند نه اينكه به آنها حسادت كنند. ايران پس از 30 سال با وجود آنكه از همان اول انقلاب توسط امريكا محاصره اقتصادي بود و 10 سال اول آن با حمله صدام و عراق به پشتيباني امريكا و اروپا روبرو بود امروزه از لحاظ اقتصادي و علمي و دفاعي و صنعتي و كشاورزي يکي از پيشروترين كشورهاي جهان شده و جادهسازيها و رساندن برق و لولهكشي آب و گاز به دهات آن زبانزد همه است.