23


سرمايه‌گذاري

مسلمان واقعي اسراف نميكند، پول خود را راكد نمي‌گذارد، سعي ميكند كار خود را به بهترين صورت و درست (عمل صالح) انجام دهد، مسلمانان جهان را برادر خود مي‌داند، بفكر محرومين اجتماع ميباشد، فخرفروشي و چشم همچشمي نميكند. چون خداوند در آيه 7:31 سوره اعراف ميفرمايد: «... بخوريد و بنوشيد ولي اسراف (زياده‌روي) نكنيد. چون خداوند اسرافكاران را دوست نداردآيه 6:141 سوره انعام و 25:67 سوره فرقان را هم ببينيد. پس مسلمان واقعي اسرافكار نيست حتي در كمك بديگران. آيه 17:29 سوره اسراء را ببينيد.

قرآن در آيه 9:34 سوره توبه ميفرمايد: «... كساني را كه طلا و نقره را راكد ميگذارند (مي‌اندوزند) و آن را در راه خدا خرج نميكنند به عذابي دردناك بشارت بده.». پول در سابق بصورت سكه طلا و نقره بود. پس مسلمان پول خود را راكد نميگذارد. بهترين راه راكد نگذاشتن آن گذاشتن پول در بانك اسلامي است. يا سرمايه‌گذاري در كارهاي توليدي و خدماتي اسلامي. خداوند در آيه 23:51 سوره مؤمنون ميفرمايد: «اي پيغمبران از خوردني‌هاي پاك بخوريد و كار درست و صحيح (عمل صالح) بكنيد. من كارهائي را ميكنيد ميدانمو در آيه 2:82 سوره بقره ميفرمايد: «كساني كه ايمان دارند و كار درست ميكنند (درستكار هستند. عمل صالح ميكنند) اهل بهشت هستند و در آن جاويدان خواهند بودپس مسلمان سعي ميكند درستكار باشد يعني كارها را درست و صحيح و به بهترين صورت انجام دهد. خداوند در آيه 49:10 سوره حجرات ميفرمايد: «افراد با ايمان (كساني كه به پيغمبري محمد ص و الهي بودن قرآن ايمان دارند: مسلمانان امروزي) برادر يكديگرند. بين برادرانتان را اصلاح كنيد، و از اجرا نكردن فرمان خدا حذر كنيد تا مورد لطف خدا قرار گيريدپس مسلمان واقعي همه مسلمانان جهان را برادر خود ميداند و بفكر آنها ميباشد و دلسوز آنها است. چون آيه 48:29 سوره فتح ميفرمايد: «محمد رسول خدا است و كساني كه با او هستند (مسلمانان) نسبت به كفّار سختگير و نسبت بهم دلسوز و مهربان هستند...» آيه 24 و 70:25 سوره معارج ميفرمايد: «در اموال نمازگزاران حق معلومي براي سائل و محروم وجود داردهميشه حكم نماز در كنار حكم زكات آمده است مگر در جائي كه بخواهد در مورد نماز يا زكات صحبت كند. مصارف زكات مطابق آيه 9:60 سوره توبه در 5 مورد از 8 مورد اختصاص به محرومين اجتماع دارد. پس مسلمان واقعي بفكر محرومين اجتماع ميباشد و سعي ميكند در مقابل لطفي كه خداوند به او كرده به محرومين اجتماع كمك كند. خداوند در آيه 57:20 سوره حديد ميفرمايد: «بدانيد كه زندگي دنيا بازي و سرگرمي و خودآرائي و فخر فروشي بهم و افزون طلبي در مال و فرزند است...» متأسفانه مي‌بينيم كه انسان‌ها در اثر اين فخر‌فروشي‌ها و چشم همچشمي‌ها و افزون طلبي‌ها به هر جرم و جنايت و خيانتي دست ميزنند و لذتي كه بايد از دنيا ببرند نمي‌برند.

بنا بر آنچه ديديم مسلمان واقعي همان‌طور كه وظيفه ديني خود را به بهترين صورت انجام ميدهد، شغل و حرفه خود را نيز به بهترين صورت انجام ميدهد و درآمدش بسيار بيشتر از مخارج طبيعي زندگي او ميباشد، چون فخر فروشي و چشم همچشمي و اسرافكاري و خودآرائي ندارد و از زندگي خود لذت ميبرد و اضافه درآمد خود را راكد نميگذارد، لذا يا شخصاً سرمايه‌گذاري ميكند يا باتفاق مسلمانان ديگر اينكار را ميكند يا بوسيله بانك اسلامي سرمايه‌گذاري ميكند.

بانك اسلامي

مسلمانان واقعي سعي ميكنند در هر شهري و در هر محله‌اي بانك اسلامي داشته باشند تا سرمايه‌هاي كوچك و بزرگ را جمع‌آوري كنند و بكار اندازند. چون ميدانيم بانك‌ها پول را راكد نميگذارند، چون آن را بصورت قرض به افراد بكار مي‌اندازند. بانك اسلامي ميتواند اينكار را با سرمايه‌گذاري در كارهاي توليدي و ساختماني و صنعتي و كشاورزي و دامداري و مرغداري بكار اندازد يا با ديگران در اينكار شركت كند. چك‌هاي بانكي هم كار داد و ستد و خريد و فروش را آسان ميكند هم باعث افزايش پول در جريان ميباشد. چون چك‌هاي بانكي مثل پول اعتبار دارد. كارت‌هاي اعتباري هم به اين كار كمك ميكند. با وجود بانك حتي پول‌هاي افراد بطور مطمئن نگهداري ميشود و بجريان مي‌افتد. چون حسابهاي جاري پول را راكد نميگذارد و آن را بجريان مي‌اندازد. بانك اسلامي هيچ احتياجي به رباخواري ندارد. بلكه با سرمايه‌گذاري مستقيم در كارهاي توليدي و خدماتي يا شريك شدن با سرمايه‌گذاراني كه در اينكار سرمايه‌گذاري ميكنند در كارهاي توليدي و خدماتي شريك ميشود. و چون يك موسسه اقتصادي هستند از وضع اقتصاد جامعه بخوبي اطلاع دارند و در كارهائي كه سرمايه‌گذاري ميكنند با بينش كامل سرمايه‌گذاري ميكنند و امكان اشتباه و ضرر آنان بسيار كم خواهد بود.


نتيجه سرمايه‌گذاري

سرمايه‌گذاري توليدي و خدماتي نتايج بسيار سودمندي براي افراد جامعه و خود سرمايه‌گذاران دارد و سرمايه‌گذاران بوسيله سرمايه‌گذاري هم خودشان استفاده ميكنند هم به فقرا. چون بيشتر فقرا قدرت كار كردن دارند فقط كار وجود ندارد. فوائد سرمايه‌گذاري از اينقرار است: 1- ايجاد كار براي بيكاراني كه در اثر نبودن كار بيكار مانده‌اند و در فقر بسر ميبرند. 2- از بين نرفتن نيروي كار جامعه كه در اثر نبودن كار از بين ميرود. 3- آسان بودن استفاده از محصولات كشاورزي و صنعتي و دامداري و مرغداري و خدمات عمومي در اثر فراواني كالا. 4- بالا رفتن عرضه توليدات و خدمات 5- بالا رفتن دستمزد كارگران در اثر كم شدن تعداد بيكاران 6- ارزان شدن قيمت كالاهاي توليدي در اثر زياد شدن توليدات مطابق قانون عرضه و تقاضا. عرضه عبارت از اجناسي است كه براي فروش ببازار وارد و عرضه ميشود. تقاضا عبارت از تقاضاي خريدي است كه در جامعه وجود دارد. 7- بالا رفتن تقاضا در اثر بالا رفتن تعداد افرادي كه در اثر اشتغال بكار قدرت خريد پيدا كرده‌اند. 8- افزايش ثروت و درآمد ملّي.9- افزايش زكات (ماليات اسلامي) و امكان سرمايه‌گذاري بيشتر. چون افرادي كه در سابق كار و درآمدي نداشتند در اثر اشتغال بكار صاحب درآمد ميشوند و جزو زكات دهندگان ميشوند. 10- افزايش روزانه يا ساليانه سرمايه‌گذاري. چون كساني كه سرمايه‌گذاري ميكردند مازاد بر مخارج زندگي خود را سرمايه‌گذاري ميكردند و نيازي بسود حاصله از سرمايه‌گذاري ندارند. در نتيجه سود سرمايه آنها هم باضافه سرمايه‌گذاري ماهانه يا سالانه آنها بكار مي‌افتد و بيكاران دیروز هم که درآمدی نداشتند با پیدا کردن کار و درآمد، مازاد مخارج خود را سرمایه‌گذاری می‌کنند. 11- کم شدن دزدی و جنایاتی كه در اثر فقر در جامعه وجود دارد. 12- توانائي ازدواج براي بيكاراني كه درآمدي نداشتند تا ازدواج كنند و ميتوانند در اثر سرمايه‌گذاري و پيدا كردن درآمد، مخارج زندگي را تأمين كنند. 13- اجراي عملي ريشه كن ساختن فقر جامعه بدون هياهو. 14- رفاه عمومي


راه‌هاي سرمايه‌گذاري

اين سرمايه‌گذاري‌ها در راه توليدات كشاورزي و صنعتي ميتواند باشد تا نياز جامعه را تأمين كند. ميتواند صرف ايجاد مراكز آموزشي شود و با ايجاد دبستان، دبيرستان، دانشكده، دانشگاه و آموزشگاه‌هاي شبانه به تربيت افراد از لحاظ شغل و دين بپرازد. ميتواند با ايجاد درمانگاه و بيمارستان بكمك بيماران بشتابد. ميتواند صرف ايجاد ساختمان‌هاي مسكوني و تجاري شود، ميتواند با شركت در سرمايه‌گذاري افراد متخصص در هر رشته‌اي براي آنها ايجاد كار كند. مثل كفاشي، آرايشگاه، خياطي، فروشندگي‌هاي مختلف، كه ميتواند در اجاره كردن مكان و خريد وسائل لازم شريك آنها شود. بالاخره در كليه كارهاي توليدي و خدماتي ميتوان سرمايه‌گذاري كرد و باعث از بين بردن فقر و بكار گرفتن نيروي كار جامعه و ازدياد درآمد و ثروت جامعه و تأمين رفاه افراد شد.

توصيه دين

ديديم كه آيه 24 و 70:25 سوره معارج ميفرمايد: «در اموال نمازگزاران حق معلومي براي سائل و محروم وجود دارداين حق معلوم زكات است كه با مقايسه آيات 22 تا 70:35 سوره معارج با آيات اول تا 23:11 سوره مؤمنون متوجه آن ميشويم. چون با مقايسه اين آيات متوجه ميشويم حق معلوم همان زكات آيه 4 مؤمنون ميباشد. آيه 51:19 را هم ببينيد. قرآن 5 بار درباره فقراء توصيه يعني سفارش ميكند. آيه 271 و 2:273 سوره بقره و 9:60 سوره توبه و 24:32 سوره نور و 59:8 سوره حشر را ببينيد. آيه 22:28 سوره حج را هم ببينيد. درباره مسكين آيات 2:184 سوره بقره و 17:26 سوره اسراء و 30:38 سوره روم و 69:34 سوره حاقه و 74:44 سوره مدثر و 89:18 سوره فجر و 107:3 سوره ماعون و 58:4 سوره مجادله و 76:8 سوره انسان (دهر) و 90:16 سوره بلد و 83 و 177 و 2:215 سوره بقره و8 و 4:36 سوره نساء و 89 و 95 سوره مائده و 8:41 سوره انفال و 9:60 سوره توبه و 24:22 سوره نور و 59:7 سوره حشر را ببينيد. فقير كسي است كه درآمدي دارد ولي درآمدش باندازه مخارج طبيعي زندگي او نيست. مسكين كسي است كه درآمدي ندارد. مسلمان واقعي با توجه به اين سفارش‌ها در مورد فقراء و مساكين سعي ميكند با سرمايه‌گذاري مازاد درآمد خود براي اين افراد كار تهيه كند و آنها را از چنگال فقر نجات دهد. البته مسلمان واقعي ميداند اينكار را با اتحاد تمام مسلمانان و در مرحله بعد با اتحاد تمام دينداران و اصلاح‌طلبان جهان بايد انجام دهد و براي اينكار بايد تمام مسلمانان و دينداران و اصلاح‌طلبان حقيقي را به اتحاد و همكاري دعوت كند و اين دعوت را بايد با حكمت و بصيرت و اندرز نيكو و با بهترين روش انجام دهد. چون خداوند در آيه 16:125 سوره نحل ميفرمايد: «مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه خداوندت دعوت كن و با بهترين روش با آنها بحث و گفتگو كنو در آيه 12:108 سوره يوسف ميفرمايد: «بگو، اين راه من است. من و كساني كه از من پيروي ميكنند مردم را با بينائي به راه خدا دعوت ميكنيم...»


دعوت ديگران

ساختن يك دنياي پاك بدون همكاري تمام افراد امكان ندارد. بايد تمام دينداران واقعي و اصلاح‌طلبان حقيقي دست بدست هم بدهند و با همكاري يكديگر ديگران را متوجه ارزش دين و ساختن يك دنياي پاك بكنند. دنيائي كه در آن اثري از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصيت انسان‌ها نباشد. توجه به ارزش اينكار و لزوم همكاري دينداران واقعي و اصلاح‌طلبان حقيقي كار سختي نيست. فقط دكانداران رياكار و فريبكار ديني تا بحال سد راه اين همكاري بوده‌اند و بي‌اطلاعي و بي‌‌توجهي افراد به هدف اصلي دين وسيله اين فريبكاري بوده است. خوشبختانه با وسائل ارتباط جمعي امروزي مثل كتاب و مجله و راديو و تلويزيون و فيلم و ويديو و آديو وكاست و CD و امثال آن و اينترنت اينكار خيلي ساده است و ميتوان افراد را به لزوم اينكار و شناخت اديان و كتابهاي الهي آشنا كرد بخصوص كه انسان‌هاي امروزي درصدد شناختن حقيقت ميباشند. دينداران و اصلاح‌طلبان بايد همانطور كه ديديم با حكمت و بصيرت و پند و اندرز نيكو و با بهترين روش ديگران را متوجه اين همكاري بنمايند. و در جزئيات هر دسته‌اي مطابق اعتقادات خود عمل كنند. چون جزئيات در اين راه مهم نيست. فقط افراد بي‌اطلاع متعصب بجزئيات چسبيده‌اند و هدف اصلي و اساسي دين را فداي جزئيات و بي‌اطلاعي خود كرده‌اند. ديديم كه اسم‌ها باعث اين جدائي‌ها شده وگرنه تمام اديان و تمام اصلاح‌طلبان حقيقي خواستار ساختن چنين دنيائي هستند. همانطور كه ديديم هر دسته‌اي در اثر بي‌اطلاعي از كتاب‌هاي اصلي خودشان و ديگران فكر خود را درست و فكر ديگران را غلط ميدانند. در صورتيكه با مطالعه كتابهاي اصلي اديان متوجه ميشويم كه همه آنها ميخواهند دنياي پاكي بسازند كه در آن انسان‌ها درستكار و عادل و نوعدوست و محقق و با شخصيت متعادل باشند يعني نه بنده كسي باشند نه بخواهند كه ديگران بنده آنها باشند. اگر كمي دقت كنيم مي‌بينيم كه انسان‌ها اگر حرفي زدند می‌خواهند ديگران بدون چون و چرا آن را بپذيرند و بكار بندند. اگر كسي نظر مخالفي بدهد به آنها برميخورد و ميگويند فكر ميكني كه من نمي‌فهمم و اشتباه ميكنم. و اگر كسي نظر غلط آن‌ها را با توضيحي كامل رو سازد ناراحت و دلخور ميشوند. چون جلوي ديگران بقول خودشان آبرويشان ريخته و ديگران متوجه شده‌اند كه اشتباه كرده‌اند و فكرشان غلط بوده. اين روحيه را در تمام افراد مي‌بينيد. در صورتيكه می‌دانيم اطلاعات و معلومات ما بسيار محدود است و هيچكس وجود ندارد كه همه چيز را بداند و اشتباه نكند. بقول معروف «همه چيز را همگان دانند و همگان از مادر زاده نشده» يعني كسي كه علم همه را داشته باشد و همه چيز را بداند بدنيا نيامده است. خداوند به پيغمبر در آيه 20:114 سوره طه ميفرمايد: «... بگو خداوندا علم مرا زياد كناگر پيغمبر همه چيز را ميدانست كه ديگر زيادتر كردن علم او معني نداشت. پر كردن ليوان پر و لبريز معني ندارد. علي ع در نامه 31 نهج‌البلاغه بفرزندش امام حسن ع در حالي كه سنش در حدود 35 سال بوده ميگويد: «هر اشكالي كه براي تو پيش آمد پاي جهل خودت بگذار. چون تو جاهل (نادان) بدنيا آمدي بعد بتو ياد داده شد

لذا مسلمانان و دينداران واقعي و اصلاح‌طلبان حقيقي جزو تمام چيزهائي كه ميخوانند بايد كتاب الهي خود را بدقت بخوانند و كتاب‌هاي الهي ديگران را نيز مطالعه كنند تا متوجه شوند همه يك چيز را ميخواهند و دكانداران فريبكار آنها را فريب داده‌اند. چون همه اديان و تمام اصلاح‌طلبان ميخواهند دنيائي ساخته شود كه در آن آدمكشي و دزدي و زنا و طمع و حسادت و كينه و خشم وجود نداشته باشد و مردم درستكار باشند يعني وظيفه انساني خود را بشناسند و مطابق آن عمل كنند. دانش بسيار محدود ما انسان‌ها ما را از اين اتحاد دور ساخته وگرنه «همه‌كس طالب يار است چه هشيار چه مست» و «هركس به زباني سخن از وصف تو گويد بلبل به غزلخواني و قمري به ترانهاگر ما بجاي خواندن روزنامه و حل كردن جدول اندكي وقت خود را صرف خواندن كتابهاي اصلي اديان بكنيم مي‌بينيم همه يك چيز را ميخواهند. شاخ و برگ‌ها و جزئيات و راه وصول فرق ميكند در صورتيكه همه راه‌ها انسان را بمقصد ميرساندو خيابان‌ها و كوچه‌ها فرق دارد ولي بيشتر اين خيابان‌ها موازي هم هستند. به نقشه يك شهر نگاه كنيد تا متوجه اين حقيقت بشوید كه «مقصود توئي كعبه و بتخانه بهانهاين وظيفه هر مسلماني است كه همه دينداران و اصلاح‌طلبان را به اين همكاري دعوت كند. چون يهوديان فقط كتاب عهد عتيق و چيزهائي كه به آن اضافه شده و بنام تلمود جمع‌آوري شده را قبول دارند و بس در صورتيكه بيشتر يهوديان تحصيل كرده عهد عتيق را هم قبول ندارند ولي ده فرمان آن را فرمان‌هاي خوبي ميدانند. و مسيحيان هم عهد عتيق را قبول دارند هم عهد جديد را البته در كنار آن بقول خودشان 20 قرن كليسا دارند. كليسائي كه سرچشمه از مطالعات ناقص افراد آن زمان داشته. زماني كه نه چاپ در كار بوده نه سواد درست و حسابي نه دسترسي به منابع راهنما و بقولي مناصب كليسائي خريد و فروش ميشده و پاپ 12 ساله داشتند.

ولي مسلمانان هم تورات را قبول دارند هم انجيل را هم قرآن را چون خداوند در همان ابتداء قرآن پس از سوره حمد در اول سوره بقره ميفرمايد: «اين كتاب ... راهنماي پرهيزگاراني است كه ... به آنچه بتو نازل شده (يعني بقرآن) و آنچه قبل از تو نازل شده (يعني به تورات و انجيل و كتابهاي پيغمبران ديگر) ايمان دارندو در آيه 136 بقره و با كمي اختلاف در آيه 3:84 سوره آل عمران ميفرمايد: «بگوئيد ما به خدا ايمان داريم و به آنچه بما نازل شده (يعني به قرآن) ايمان داريم و به آنچه به ابراهيم و اسماعيل و يعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسي و عيسي داده شده (يعني به تورات و انجيل) و آنچه به پيغمبران از جانب خداوند‌شان داده شده ايمان داريم. فرقي بين هيچكدام آنها نميگذاريم (چون همه براي ساختن يك دنياي پاك آمده‌اند) و تسليم خدا هستيمو در آيه 42:13 سوره شوري ميفرمايد: «خدا براي شما از دين همان چيزي را قانونگذاري كرده كه نوح را به آن سفارش كرده و همان چيزي است كه بتو وحي كرديم و همان چيزي است كه ابراهيم و موسي و عيسي را به آن سفارش كرديم كه دين را اجرا كنيد و در دين دچار تفرقه نشويد. اين چيزي كه مشركين را به آن دعوت ميكني براي مشركين سنگين و سخت است. خدا هركس را كه بخواهد انتخاب ميكند و هركس را كه بسوي او برگردد هدايت ميكندمي‌بينيم كه خداوند ميفرمايد «در دين دچار تفرقه نشويدولي دكانداران فريبكار بجاي اينكه افراد را متوجه هدف دين كنند بازي‌هائي براي آنها ساختند كه آنها را با آن سرگرم كنند. چون قدرت گفتن هدف اصلي دين را نداشتند. چون قدرتمندانِ وقت آنها را مي‌كشتند. و مي‌بينيم كه ميفرمايد: «براي مشركين قبول اين اتحاد سخت استچون بت‌هائي كه براي آنها ساخته بودند آنها را از توجه به كتاب الهي خود باز داشته بود. چون نه سواد خواندن آن را داشتند نه كتاب الهي در دسترس آنها بود. چون چاپ در كار نبود و كتابها دست‌نويسي ميشد و كمياب بود. و مي‌بینيم كه ميفرمايد «هركس كه بسوي خدا برگردد خدا هدايتش ميكندمعلوم است هركس بسوي خدا برگردد و بخواهد ببيند كتابهاي اصلي دين كه وحي خدا است چه ميگويد خدا او را هدايت ميكند. چون كتاب‌هاي اصلي دين بسيار ساده بيان شده. چون خدا ميخواسته مردم را هدايت كند و نميخواسته فضل فروشي كند و طوري صحبت كند كه فهم آنها به رمل و اصطرلاب احتياج داشته باشد. خداوند درباره جزئيات در آيه 5:48 سوره مائده ميفرمايد: «... براي هر دسته از شما (يهوديان و مسیحيان و مسلمانان) راه و رسمي قرار داديم. اگر خدا ميخواست شما را امت واحدي ميكرد (مثل هر نوع از جانداران ديگري كه آفريده) ولي ميخواهد شما را در آنچه به شما داده (يعني يهوديان را با تورات و مسيحيان را با انجيل و مسلمانان را با قرآن) امتحان كند. بنابراين در كارهاي خير از هم جلو بزنيد. بازگشت همه شما پيش خدا است و خدا شما را از چيزهائي كه در آن اختلاف داشتيد آگاه ميكندمي‌بينيم كه خداوند انسان‌ها را در جزئيات آزاد گذاشته و آداب و رسوم و تشريفات ربطي به اصل دين و هدف آن ندارد. «بلبل به غزلخواني و قمري به ترانهعيسي مسيح نيز ميگويد: «اگر بخواهي داخل حيات (جاوداني) شوي ... قتل مكن. دزدي مكن. شهادت دروغ نده. پدر و مادر خود را حرمت دار و همسايه خود را مثل نفس خود دوست دار.» 17 تا 19:19 انجیل متي. و اينها همان فرمانهاي تورات در شماره 13 تا 20:16 خروج و 17 تا 5:20 تثنیه و 19:18 لاويان (کتاب عهد عتیق یعنی تورات) است. كه عدالت شامل تمام اينها ميشود.

اگر مسلماني و ميخواهي واقعاً مسلمان باشي در راه ساختن چنين دنيائي شروع بكار كن و با اتحاد ديگران و با استفاده از تمام وسائل ارتباط دسته جمعي امروزي از قبيل كتاب و راديو و تلويزيون و فيلم و اينترنت و نوار ضبط صوت ديگران را از اين هدف آگاه و آنها را متحد كن.

اگر مسيحي يا يهودي يا زرتشتي و بودائي واقعي هستي در راه ساختن يك دنياي پاك با وسائل ارتباط جمعي و اتحاد افراد شروع بكار كن. و در اين راه از همكاري ديگران هر قدر جزئي باشد استفاده كن. عقل سالم لزوم اينكار را تصديق ميكند. آيا شما با توجه به كتاب الهي خود اينكار را لازم نميدانيد؟ مسلمانان بايد در احزاب كشورها شركت كنند و سعي كنند در آنها بصورت شخص موثري در آيند. بايد در اين راه بالاترين معلومات آن احزاب را كسب كنند و هدف‌هاي دين را در آنها به افراد معرفي كنند چه صريحاً نام دين را ببرند چه فقط از آنها و لزوم آنها صحبت كنند و ديگران را متوجه لزوم آن‌ها بكنند. بايد مسلمانان از كليه كساني كه در راه اصلاح جهان بطور واقعي كار ميكنند پشتيباني كنند. مسلمانان بايد در تمام جمعيت‌ها و انجمن‌هاي اسلامي و ديني شركت كنند و آنها را متوجه هدف‌هاي اصلي و اساسي اسلام و اديان بكنند تا افراد را براي ساختن يك دنياي پاك بسيج و متحد كنند.

بايد مسلمانان توجه داشته باشند كه بيدار كردن و متحد كردن افراد براي اصلاح جوامع بشري كار يكسال و ده سال و يك قرن نيست و از كارهاي تند و باصطلاح انقلابي بشدت خودداري كنند و آلت دست فريبكاران قدرت طلبي كه از شعارهاي تند و باصطلاح انقلابي استفاده ميكنند نشوند.

اگر مسلمانان بچه‌هاي خود را خوب تربيت كنند و اسلام واقعي را به آنها خوب معرفي كنند و آنها بدانند موظف هستند دنياي پاكي بسازند كه در آن ظلم و فساد نباشد و بايد عمل صالح يعني كار درست و صحيح بكنند. در درس خواندن هم سعي ميكنند درست درس بخوانند و درس‌ها را خوب ياد بگيرند و از شاگردان برجسته و شاخص كلاس باشند. خودبخود مورد توجه ديگران قرار ميگيرند و در ديگران تأثير مطلوب ميكنند و ديگران براي حرف آنها و عقيده آنها احترام خاصي قائل ميشوند و تحت تأثير تعليمات اسلام قرار ميگيرند بخصوص كه از روابط رياضي قرآن كه مبهوت كننده است اطلاع كامل داشته باشند و بتوانند آن را براي همكلاسي‌هاي خود بخوبي شرح دهند و به آنها ثابت كنند كه قرآن نميتواند فكر محمد ص و تمام مردم آن زمان باشد. حتي مردم اين زمان هم با استفاده از كامپيوتر نميتوانند چنين روابطي را در گفتار حتي نوشته‌هاي خود داشته باشند. لذا معلوم ميشود كه قرآن كار خداوند جهان است و محمد ص پيامبر خدا است و قرآن كلام دست نخورده مستقيم خدا است نه نوشته ديگران

اينكار در آينده در مسلمان‌ سازي افراد بشر و اصلاح‌ جوامع بشري تاثير بسيار زيادي خواهد داشت.