21

انسان 1

روحيه انسان

خداوند براي نشان دادن روحيه بشر يعني روان‌شناسي انسان‌‌ها، شرح حال انسان‌ها را در طول تاريخ نشان ميدهد و بيان ميكند. از طرف ديگر مطلبي را در قرآن بطور قطعي و محكم بيان ميكند و بعد آن را با نشان دادن انسان‌ها در طول زمان شرح ميدهد و نشان ميدهد انسان‌ها در طول تاريخ از نظر روحيه و روان تغيير نمي‌كنند و نشان ميدهد كه انسان‌ها اهل فكر كردن در وضع موجود نيستند و فكر نميكنند كه ميتوانند وضع بهتري داشته باشند و ميتوانند آن را تغيير دهند. چون به آنچه عادت كرده‌اند خو گرفته‌اند. بقول معروف (ترك عادت را موجب مرض ميدانند.) بيائيد شرح اين روحيه را در قرآن ببينيم. ابتداي سوره 11 بطور محكم و قطعي ميفرمايد: «الر. (الف، لام. راء) قرآن كتابي است كه از طرف خداوند حكيم آگاه بصورت محكم و قطعي بيان شده و بعداً شرح و توضيح داده شده كه هيچكس جز خدا را بندگي نكنيد. چون من از طرف او براي برحذر داشتن مردم و خودداري آنان از كارهاي غلط و بشارت دادن به آنان درباره نتيجة كارهاي درست آمده‌ام. و بخاطر گناهان و كارهاي غلط گذشته خود كه در اثر بي‌اطلاعي انجام ميداديد از خدا آمرزش بطلبيد و از اين ببعد به اجراي دستورها و نظرهاي خدا بپردازيد. (توبه کنید. توبه يعني بازگشت و دست برداشتن از كارهاي غلط گذشته و اطاعت از دستورهاي خدا و نظرهاي او) تا شما را از زندگي خوب ور احتي براي مدت معيني برخوردار كند و به هر صاحب فضلي فضل و رحمت خودش را بدهد. اگر اينكار را قبول نكنيد و از آن رو گردان باشيد، من از عذاب روز بزرگ بر شما ميترسم» و بعد در آيه 26 هود به شرح حال نوح براي نمونه روحيه انسان‌ها ميپردازد و ميفرمايد نوح را به سوي قومش فرستاديم. او گفت من از طرف خدا شما را از نتيجه كارهاي بد و غلط خودتان بر حذر ميدارم تا از آن خودداري كنيد و اينكه هيچكس را غير از خدا بندگي نكنيد. من از عذاب روز دردناك بر شما ميترسم. مي‌بينيم كه حرف‌هاي قطعي اول سوره را بيان ميكند. ولي مردم كه بكارهاي گذشته عادت كرده‌اند ميگويند تو را آدمي مثل خودمان مي‌بينيم كه افراد رذل و پست‌ ما از تو پيروي ميكنند و فكر ميكنيم كه دروغ ميگوئي و پيغمبر خدا نيستي. نوح به آنها ميگويد من از شما مزدي نميخواهم. مزد من بعهده خدا است. چون براي رساندن پيام او به شما فرستاده شده‌ام. بعد از اينكه داستان آنها را شرح ميدهد ميفرمايد آنها را غرق و هلاك كرديم. و در آيه 50 به بعد به شرح حال هود و قومش ميپردازد و ميفرمايد هود را به سوي عاد كه قوم هود بودند فرستاديم. هود به آنها گفت: خدا را بندگي كنيد. شما معبود ديگري كه بنده او باشيد نداريد. من از شما مزدي نميخواهم. بخاطر كارهاي غلط خود از خدا آمرزش بطلبيد و به اطاعت از دستورها و نظرهای خدا بپردازيد تا باران بيشتري براي شما ببارد و نيروي شما را زياد كند. مي‌بينيم همان حرف قطعي اول سوره را ميزند. و پس از بيان رفتار و سخنان قومش با او در آيه 58 ميفرمايد: هود و كساني را كه با او ايمان آوردند به رحمت خودمان از عذاب سختي كه قوم او دچار آن شدند نجات داديم. و در آيه 61 به بعد ميفرمايد صالح را بسوي قوم ثمود فرستاديم. او به آنها گفت اي قوم من خدا را بندگي و اطاعت بي‌چون و چرا بكنيد و از او بخاطر كارهاي غلط گذشته خود آمرزش بخواهيد. معبودي غير از او نداريد و به اطاعت از او برگرديد. به او گفتند آيا آمده‌اي كه ما را از آنچه پدرانمان بندگي و اطاعت بي‌چون و چرا ميكردند برگرداني؟ بعد از بيان و شرح رفتار آن‌ها با صالح در آيه 67 ميفرمايد: صيحه يعني بانگ رعد شديد آسماني آنها را فرو گرفت و در سرزمين خود هلاك شدند. و در آيه 69 به بعد داستان ابراهيم و لوط را بيان ميكند و در آيه 82 ميفرمايد: چون فرمان ما صادر شد بر آنها باراني از سنگ بارانديم و آنها را زيرورو كرديم.

و در آيه 84 ميفرمايد: شعيب را به مَدْيَن فرستاديم و به آنها گفت اي قوم من خدا را بندگي كنيد. معبودي غير از او براي شما وجود ندارد. من از عذاب روزي كه همه را در برميگيرد بر شما ميترسم ... و از خدا بخاطر كارهاي غلط گذشته خود طلب آمرزش كنيد. آنها گفتند اي شعيب، خيلي از چيزهائي كه ميگوئي نمي‌فهميم. اگر بخاطر اقوام تو نبود تو را سنگسار ميكرديم و ميكشتيم. و در آيه 94 ميفرمايد: وقتي فرمان ما صادر شد شعيب و كساني را كه با او ايمان آورده بودند برحمت خودمان نجات داديم و صيحه یعنی صداي رعد شديد آن‌ها را فرو گرفت و در سرزمين خود هلاك شدند. آيه 96 ميفرمايد: موسي را با آيات خودمان و دليل‌هاي روشن پيش فرعون و درباري‌هاي او فرستاديم. ولي مردم از فرمان فرعون پيروي كردند و فرمان او درست نبود. آیه 98: روز قيامت فرعون جلوي قومش حركت ميكند و آنها را وارد آتش جهنم ميكند. جهنم جاي بدي براي وارد شوندگان آن ميباشد. آیه 100: اين از اخبار شهرهائي است كه داستان مردم آن را براي تو بيان كرديم. خرابه بعضي از آنها هنوز سرپا است و بعضي از آنها را از بيخ درو كرديم و اثري از آنها باقي نمانده. آیه 101: ما به آنها ظلم نكرديم ولي خودشان در اثر ناداني و پيروي از قدرتمندان خود بخود ظلم كردند. مثل مردم قرن 21 كه از قدرتمندان زمان خود پيروي ميكنند. وقتي حكم نابودي آنها صادر شد، معبودهائي كه غير از خدا به كمك ميخواندند ذره‌اي بكار آنها نيامدند و غير از تباهي چيزي بر آنها نيفزودند. آیه102: مجازات خدا وقتی اهالي شهرها را چون ظلم ميكردند دچار عذاب كرد چنين بود. مجازات خدا خيلي سخت و شديد است. در اين مثال‌ها آيه و نشانه‌اي براي كساني كه از عذاب آخرت ميترسند وجود دارد. آیه 109: از آنچه آنها عبادت ميكنند دچار شك نباش. آنها همانطور كه پدرانشان بندگي مي‌كردند بندگي ميكنند. مثل مردم امروز جهان. ما پاداش كارهايشان را بدون ذره‌اي كمبود به آنها ميدهيم. آیه110: به موسي كتاب تورات را داديم ولي بني اسرائيل درباره آن دچار اختلاف شدند. تمام اديان هم توسط روحاني‌ها و عالم نماهاي دكاندار خود دچار اين اختلاف شدند، همانطور كه امروزه در سراسر جهان آن را مي‌بينيم. اگر سخن خدا درباره آزادي و اختيار انسان‌ها در انتخاب راه‌ نبود بين آنها حكم شده بود. آیه 112: تو و كساني كه با تو توبه كردند در كار خود استقامت داشته باشيد و طغيان نكنيد. چون خدا كارهائي را که مي‌كنيد مي‌بيند. آیه 113: به ستمكاران تمايلي پيدا نكنيد. چون دچار عذاب آتش می‌شويد و هيچكس مددكار شما نخواهد بود. امروزه هم مردم متمايل بقدرتمندان ستمگرند.

داستان‌هاي قرآن براي نشان دادن روحيه بشر در طول قرن‌ها است و چيز ديگري كه اين داستان‌ها نشان ميدهد شرح و توضيح اين روحيه است كه در ابتداي سوره بصورت محكم و قطعي بيان ميكند. مثلاً سوره شعراء سوره 26 ميفرمايد: 1- طسم (طا. سين. ميم) 2- اين آيات كتاب روشن است. كتاب روشن و واضح بدون رمز و راز و معما برخلاف آنچه فريبكاران و افراد بي‌اطلاع مي‌گويند كه قرآن 7 بطن دارد، و هر بطن آن هفتاد بطن دارد. در صورتيكه در سراسر قرآن در اين باره و بطن داشتن قرآن صحبتي نشده. 3- شايد داري خودت را از ناراحتي اينكه چرا مردم ايمان نمي‌آورند ميكشي. ناراحت نباش، به كارت ادامه بده و استقامت داشته باش پيروزي و موفقيت با تو است. 4- اگر بخواهيم آيه‌اي از آسمان نازل ميكنيم كه گردن‌هايشان خاضع شوند و تسليم گردند. 5- هيچ تذكر جديدي از طرف خداوند رحمان براي آنها نیامد مگر اينكه از آن رو گردان شدند و آن را قبول نكردند. چون به عقايد و كارهاي پدران و اجداد خود كه در جامعه وجود داشت عادت كرده بودند و فكر نميكردند كه روحاني نماهائي كه به آنها اعتماد داشتند به آنها دروغ گفته باشند. و فكر نميكردند كه آنها دكانداران فريبكاري هستند كه به آنها دروغ گفته‌اند. 6- منكر آن شدند و آن را تكذيب كردند و گفتند اين حرف‌ها دروغ است. شبيه بيشتر مردم قدرت‌ زده امروزي كه اسير قدرتمندان زمان خود و فريبكاران عالم نما و روحاني نما ميباشند. خبر كساني كه آيات ما را مسخره ميكردند براي آنها خواهد آمد. 7- آيا نديدند زمين چقدر زوج پرارزشي رويانده؟ (مطابق قوانيني كه ما در جهان گذاشته‌ايم) 8- در اين مطلب آيه و نشانه‌اي از قدرت و حكمت ما وجود دارد كه بوسيله اين گياهان خواسته‌ايم جانداران و انسان بوجود آيند و از اين گياهان براي رشد خود استفاده كنند و بخورند و زندگي كنند. 9- و متوجه نشده‌اند كه خداوند تو توانا و قدرتمند و مهربان است. 10- بعد داستان موسي و فرعون را بيان ميكند كه وقتي موسي سراغ فرعون رفت فرعون در آيه 29 به او گفت اگر خدائي و فرماندهي غير از من براي خودت بگيري تو را زنداني ميكنم. و وقتي ساحريني كه براي مبارزه با موسي گرد آورده بود به موسي و خدايش ايمان آوردند در آيه 49 به آنها گفت آيا قبل از اينكه به شما اجازه بدهم به خداي موسي ايمان آورديد؟ دست‌ها و پاهايتان را حتماً خواهم بريد و همه شما را به دار خواهم زد. و در آيه 66 ميفرمايد: فرعون و لشكريانش را غرق كرديم. آیه 68:-خداوند تو توانا و قدرتمند است. 69: داستان ابراهيم را براي آنها بگو و در آيه 103 ميفرمايد: در اين مطلب آيه و نشانه‌اي است ولي بيشتر مردم ايمان نمي‌آورند. 104: و خداوند و فرمانفرماي تو توانا و قدرتمند و مهربان است. 105: قوم نوح هم منكر رسالت پيغمبران شدند 106: وقتي نوح به آنها گفت آيا از نتيجه نافرماني خدا نمي‌ترسيد؟ من براي شما رسول اميني هستم. 107: از نافرماني خدا بترسيد و از پيام الهي من اطاعت كنيد. من از شما مزدي نميخواهم. مزد من بعهده فرمانفرماي جهانيان است ... 116: گفتند اي نوح اگر از اين حرف‌ها دست برنداري تو را سنگسار ميكنيم. 117: نوح گفت خداوندا قوم من حرف مرا قبول نكردند و مرا به دروغگوئي متهم كردند 119: او و كساني را كه با او بودند در كشتي پر نجات داديم. 120: و بقيه را غرق كرديم. 121: در اين مطلب آيه و نشانه‌اي از قدرت خدا وجود دارد ولي بيشتر آنها ايمان نمي‌‌آوردند. 122: و خداوند تو توانا و قدرتمند است. 123: قوم عاد هم منكر رسالت پيغمبران شدند و آنها را به دروغگوئي متهم كردند. 124: وقتي هود به آنها گفت آيا از نتيجه نافرماني خود نمي‌ترسيد؟ 125: من رسول اميني براي شما هستم. 136: از نافرماني خدا بترسيد و از آنچه بمن وحي ميشود اطاعت كنيد. 127: من از شما مزدي نميخواهم. مزد من بعهده خداوند جهانيان است. 136: گفتند چه بما نصيحت كني يا نكني براي ما مساوي است و تأثيري در ما نميكند. خودت را زحمت نده. 137: اين حالت، روش و اخلاق گذشتگان است 138: گفتند ما عذاب نميشويم. 139: در نتيجه او را به دروغگوئي متهم كردند و گفتند تو رسول خدا نيستي. در نتيجه آن‌‌ها را هلاك و نابود كرديم. در اين مطلب نشانه‌اي وجود دارد ولي بيشتر آنها ايمان نمي‌آوردند. مثل مردم امروزي 140: خداوند تو توانا و قدرتمند است. ناراحت نباش و كارت را بكن. 141: قوم ثمود هم منكر پيغمبري پيغمبران شدند 142: وقتي صالح به آنها گفت آيا از نافرماني خدا نميترسيد؟ 143: من براي شما رسول اميني هستم. 144: از نافرماني خدا بترسيد و از آنچه بمن وحي ميشود اطاعت كنيد. 145: من از شما مزدي نميخواهم. مزد من بعهده خداي جهانيان است. چون من براي او كار ميكنم و رسالت او را انجام ميدهم. 151 و 152: از دستور افراد اسراف كاري كه در زمين فساد ميكنند و اصلاحي نميكنند اطاعت نكنيد 153 و 154: گفتند تو سحر شده‌اي كه از اين حرف‌ها ميزني. تو هم انساني مثل ما هستي. اگر راست ميگوئي معجزه‌اي براي ما بياور 158: در نتيجه عذاب آنها را فرا گرفت. در اين مطلب آيه و نشانه‌اي وجود دارد ولي بيشتر آنها ايمان نمي‌آوردند. 159: خداوند تو توانا و قدرتمند و مهربان است. 160: قوم لوط هم منكر رسالت پيغمبران شدند و گفتند شما دروغ ميگوئيد و رسول و فرستاده خدا نيستيد. 161: وقتي لوط به آنها گفت آيا از نافرماني خدا (وحيي كه بمن شده) نميترسيد؟ 162: من براي شما رسول اميني هستم كه در آنچه بمن وحي شده كه به شما بگويم خيانت نميكنم. 163: از نافرماني خدا بترسيد و از آنچه بمن وحي ميشود اطاعت كنيد. 164: من از شما مزد نميخواهم. مزد من بعهده خداوند جهانيان است كه مرا فرستاده 167: گفتند اي لوط اگر از اين حرف‌ها دست برنداري تو را از شهرمان بيرون ميكنيم. 170 تا 172: در نتيجه او و خانواده‌اش را بجز زن لوط كه از عذاب شدگان بود نجات داديم و آنها زيرو رو و نابود كرديم 174: در اين مطلب نشانه‌اي است و بيشتر آنها ايمان نمي‌آوردند. 176 و 177: اهل مَدیَن هم منكر رسالت پيغمبران شدند وقتي شعيب به آنها گفت آيا از نافرماني خدا نميترسيد؟ من براي شما رسول امين هستم. 189: شعيب را به دروغگوئي متهم كردند و دچار عذاب شدند. مي‌بينيم كه همه پيغمبران را تكذيب كردند و دچار عذاب شدند پس اي پيغمبر ناراحت نشو و كارت را ادامه بده.