«جز اصلاح چیزی نمیخواهم.»
ميداني كه مسلمان واقعي چون به خداي عليم حكيم قادر بينياز اعتقاد دارد و ميداند احكام خداوند براي سعادت انسانها است زیرا براي رفع نياز خودش نيست بلكه بعلت رحمت و اسعهاش نسبت به بندهاش و سعادت او است، لذا تسليم محض و مطيع و مجري احكام خدا است و سعي ميكند حكم خدا در سرتاسر جهان توسط كلية افراد بشر اجرا شود تا جامعة بشريت از دلهره و اضطراب نجات يابد و به سعادت و امنيت خاطر برسد. مسلمان واقعي كه با قرآن آشنا است ميداند احكام خداوند براي اين است كه انسانها عادل و صالح و نيكوكار شوند و از ظلم و فساد و محروميت در جهان اثري نباشد و شخصيت كسي در اجتماع تحقير و لگدمال نشود. مسلمان واقعي سعي ميكند با مال و جان خويش و اتحاد دينداران چنين دنيائي بسازد. خداوند در مورد هدف دين در آية 57:25 حديد (يعني آية 25 سورة 57 بنام سورة حديد) ميفرمايد: لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيّناتِ وَ اَنْزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ. «پيامبرانمان (يعني تمام پيامبرانمان) را با دلائل روشن فرستاديم و با ايشان كتاب و ميزان نازل كرديم براي اينكه مردم عادل و مجري عدالت باشند.» پس هدف تمام پيامبران و تمام كتب الهي عدالت يعني ريشهكن ساختن ظلم است. خداوند در مورد عمل صالح در آية 23:51 مومنون ميفرمايد: يا اَيُّهَا الرُّسُلَ كُلُوا مَنَ الطّيّباتَ وَ اعْمَلوِا صالحاً. «اي پيامبران از خوردنيهاي پاك بخوريد و كار درست و صحيح (عمل صالح) انجام دهيد.» و در آية 11:88 هود ميفرمايد: شعيب ع (پيامبر خدا) گفت: اِنْ اُريدُ اِلَّا الْاِصلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ. «تا سر حد توانائيم و تا آنجا كه بتوانم چيزي جز اصلاح نميخواهم.» و در آية 7:56 اعراف ميفرمايد: لا تُفْسِدوُا فيِ الْارْضِ. «در زمين افساد و خرابكاري نكنيد.» قرآن در مورد نيكوكاري در آية 16:90 نحل ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ « خدا به عدالت و نيكوكاري ... امر ميكند.» و در آية 3: 2بقره ميفرمايد: مِمّا رَزَقْناهُم يُنْفِقُونَ. (متقين) «از آنچه روزي ايشان ساختهايم انفاق ميكنند.» و در آية 24 و 70:25 معارج دربارة يكي از صفات نمازگزاران ميفرمايد: في اَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسّائِلَ والْمَحروُمِ «در اموال ايشان حق معلومي براي سائل و محروم وجود دارد.» و دربارة مصرف زكات در آية 9:60 توبه ميفرمايد: اِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالْمَساكينِ ... «زكات متعلق است به فقر او تهيدستان و ...» در قرآن هميشه حكم اقامه نماز با پرداختن زكات آمده است. (در حكم كلّي) خداوند دربارة كلمه توحيد و عبادت خدا در آية 3:64 آلعمران ميفرمايد: قِلْ يا اَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا اِلي كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ اَلّا نَعْبُدَ اِلّا اللهِ وَلانُشْرِكَ به شَيْئاً وَلايَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً اَرْباباً مّنْ دوِنِ اللهِ. «بگو اي اهل كتاب بسوي كلمهاي بيائيد كه بين ما و شما مساوي است. (آن كلمه اين است) كه بنده (مطيع محض و گوش بفرمان) كسي جز خدا نباشيم و چيزي را شريك او نسازيم و بعضي از ما بعضي را غير از خدا ارباب خود نگيرند.» عبادت يعني بندگي كردن و بنده مطيع محض ارباب خودش ميباشد.
مفهوم كلمه توحيد يعني خارج ساختن انسانها از بندگي انسانها. مسلمان واقعي بايد در عملي ساختن كلمه توحيد و خارج ساختن انسانها از بندگي انسانها تلاش كند. همانطور كه ديديم دين ميخواهد انسانها عادل و صالح و نيكوكار باشند و از ظلم و فساد و محروميت در جهان اثري نباشد و قامت انسانها فقط در مقابل خدا خم شود. و شخصيت انسانها بازيچه دست ديكتاتوراني كه مطابق آيه 79:24 نازعات كوس اَنَارَبُّكُمُ الْاَعْلي «من صاحب اختيار والامقام شما هستم.» سر میدهند نشود. مسلمان واقعي كه ميداند دين وسيله سعادت انسانها است با مال جان خويش در راه ساختن يك دنياي پاك كه در آن از ظلم و فساد و محروميت و فردپرستي اثري نباشد تلاش ميكند. چون خداوند در آيه 49:15 حجرات ميفرمايد: اِنَّماَ الْمُؤْمِنوُنَ الَّذينَ امَنوُا بِاللهِ وَ رَسُولِه ثُمَّ لَمْ يَرْنا بوُا وَ جاهَدوُا بِامْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللهِ اوُلئِكَ هُمُ الصّادِقوُنَ. «مؤمنين واقعي فقط كساني هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردند و بعد هم دچار شك و ترديد شدند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كردند. چنين افرادي (در ادعاي ايمان و مسلماني خود) صادقند.» جهاد در راه خدا يعني كوشش در راه ساختن دنيائي كه در آن حكم خدا اجرا شود و در آن اثري از ظلم و فقر و محروميت و فردپرستي وجود نداشته باشد. مسلمان اين تلاش را با واقعبيني و اطلاع كامل انجام ميدهد و ديگران را با حكمت و بينائي به راه خدا دعوت ميكند چون خداوند در آية 16:125 نحل ميفرمايد: اُدْعُ اِلي سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةَ والْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ اَحْسَنُ. «مردم را با حكمت و پند و اندرز نيكو به راه خداوندت (ساختن يك دنياي پاك) دعوت كن و با بهترين روش با آنان بحث و گفتگو نما.» و در آية 12:108 يوسف ميفرمايد: قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي. «بگو: اين راه من است. من مردم را با بصيرت (بينائي) به راه خدا دعوت ميكنم. پيروان من نيز همچنين.» مسلمان اينچنين دين را تبليغ ميكند و در راه ساختن يك دنياي پاك با همفكران خود متحد ميشود و همكاري ميكند. چون خداوند در آية 3:103 آلعمران ميفرمايد: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا. «همگي به ريسمان الهي (قرآن) چنگ بزنيد و دچار تفرقه نشويد.» و در آية 105: آلعمران ميفرمايد: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا. «مانند كساني كه دچار تفرقه و اختلاف شدند نباشيد.» لذا مسلمانان واقعي وظيفه دارند با اتحاد با يكديگر و دينداران واقعي و اصلاح طلبان حقيقي در راه عملي ساختن هدف دين و حكم خدا و ساختن يك دنياي پاك متحد شوند و تلاش كنند.