94

زدن زن 1

گویا دیواری از دیوار اسلام کوتاهتر ندیده‌اند که دائم به آن حمله میکنند. آنهم با استفاده از بی‌اطلاعی و جهالت افراد. آیا اینهایی که ادعای فضل و تحقیق میکنند حتی یکبار قرآن را از روی تحقیق خوانده‌اند؟ آیا آنها فقط «آنها را (یعنی زنان) را بزنیدرا شنیده‌اند یا خوانده‌اند یا به آنها نشان داده شده؟ آری قرآن میفرماید: «آنها را بزنیداما برای چه وقت؟ آیا هیچوقت کلمات قبل از آن را دیده‌اند و آیه بعد از آن را مطالعه کرده‌اند. این زدن برای جلوگیری از طلاق است. لابد تعجب کرده‌اید؟ حق دارید ولی بیائید با هم نظری به قرآن بیندازیم تا لااقل اگر میخواهیم اظهار نظری بکنیم اظهار نظر تحقیقی باشد. اسلام سعی میکند زنا در جامعه وجود نداشته باشد و افراد ازدواج کنند و فرد مجردی در جامعه نباشد و حتی المقدور از طلاق و از هم پاشیدن خانواده جلوگیری کند. قرآن در آیه 21: 30 سوره روم میفرماید: «یکی از آیات خداوند این است که از جنس خودتان برای شما همسر آفریده (برای زن مرد را آفریده و برای مرد زن را آفریده) تا با آنها آرامش پیدا کنید و بین شما علاقه و عاطفه قرار دارد. در اینکار آیاتی برای افراد متفکر وجود داردآیا این آیه را در قرآن دیده‌اند یا به آنها گفته‌اند؟ آیا میگوید زن و مرد یکدیگر را بزنند و جار و جنجال راه بیندازند؟ یا میگوید بهم آرامش میدهند؟ زن و مرد مسلمان با علاقه و عشق و محبت با هم ازدواج می‌کنند که به آرامش برسند. اگر بدون عشق و علاقه ازدواج کرده باشند یعنی آنها را بر خلاف میل خودشان به عقد هم در آورده باشند عقد باطل بوده. هر عقدی که به اجبار باشد باطل است. عقد روی رضایت دو طرفِ عقد صورت میگیرد. بنابراین باید یکدیگر را برای یک زندگی دائمی و مادام العمر پسندیده باشند. اول زن در عقد میگوید : «زن تو شدم» و مرد میگوید «قبول کردم» بیانی که از روی میل و علاقه و بدون اجبار و اکراه باشد. لذا مرد و زن مسلمان میدانند چه کاری میکنند و چه میگویند و چه تعهدی در برابر هم میکنند. میدانند که تعهد میکنند که باعث آرامش هم شوند و آرام دل هم باشند. زن و مرد مسلمان به قول و قرارداد و تعهد خود عمل میکنند. چون آیه اول سوره مائده سوره پنجم قرآن میفرماید: «ای افراد با ایمان به قراردادها (عقدها) وفا کنید...» و آیه 177: 2 سوره بقره میفرماید: افراد با تقوی «... وقتی قولی دادند و تعهدی کردند به عهد خود وفا میکنند...» لذا زن و مرد مسلمان به عقدی که بسته‌اند وفا میکنند و به هم آرامش میبخشند و نسبت به هم علاقه و محبت و عاطفه و رحمت دارند. صحبت از زن و مرد مسلمان است نه هر کسی که ادعای مسلمانی بکند. فرد مسلمان چه مرد چه زن عادل است و حقوق دیگران را رعایت میکند از جمله حق همسرش را. بنابراین هیچوقت از همسرش چیزی که حقّش نیست نمیخواهد و حق همسرش را هم بطور کامل رعایت میکند.

چون آیه 25: 57 سوره حدید میفرماید: «محققاً و بدون تردید پیغمبرانمان را با دلیل‌های روشن فرستادیم و با ایشان کتاب و وسیله سنجشِ (حق و باطل و درست و نادرست) را نازل کردیم تا مردم عدالت را برقرار کنند...» و آیه 8: 5 سوره مائده میفرماید: «ای افراد با ایمان برای خدا قیام کنید (ناظر و مواظب اجرای دستورهای خدا باشید) و به عدالت شهادت بدهید و دشمنی و نفرت از دسته‌ای شما را به بی‌عدالتی وا ندارد. در همه عادل باشید. چون عدالت به تقوی نزدیکتر است ...» و آیه 13: 49 سوره حجرات میفرماید: «... گرامی‌ترین شما پیش خدا با تقوی‌ترین شما است ...» لذا زن و مرد مسلمان واقعی عادل هستند و حقوق دیگران از جمله حق همسر خود را رعایت میکنند. آیه 228: 2 سوره بقره میفرماید: «...زنان حقوقی بطور شایسته دارند همانطور که وظائفی بطور شایسته دارند. ولی مردان یک درجه بیشتر بر زنان حق دارند ...» این حق را آیه 34: 4 سوره نساء چنین بیان میکند: «مردان بر زنان نظارت دارند و از آنها مواظبت میکنند، بعلت اینکه خداوند بعضی را بر بعضی برتری داده است (این برتری از لحاظ جسمی است نه فکری) و به علت اینکه خرج خانواده را مردان میدهند...» آیه 19: 4 سوره نساء (همین سوره) میفرماید: «... با زنان بخوبی (بطور شایسته) رفتار کنید. اگر از آنها بدتان هم می‌آید، خیلی چیزها است که شما از آن بدتان می‌آید ولی برای شما فایده زیادی دارد

این قرآن مسلمان‌ها و این تعلیمات اسلام واقعی است. فرد مسلمان از این تعالیم اطلاع کامل دارد و تسلیم آن است. چون میداند این تعالیم از طرف خدایی است که از تمام قوانینی که در طبیعت گذاشته و از غرایز و احتیاجات طبیعی انسان اطلاع دارد و با علم و اطلاع کامل انسان را راهنمائی میکند. اما زدن زن.

خداوند در آیه 34: 4 سوره نساء میفرماید: «اگر از نُشوز (نافرمانی جنسی) زنان میترسید اول آنها را نصحیت کنید. (اگر مسلمان باشند که خودشان وظیفه خود و تعهدی را که کرده‌اند میدانند و به آن عمل میکنند. ولی اگر فراموش کرده باشند با یادآوری آن متوجه میشوند و از انجام ندادن رابطه جنسی خودداری میکنند. اگر از این دسته نبودند یعنی مسلمان و تسلیم دستور خدا نبودند و به تعهدات خود پایبند نبودند) در رختخواب از آنها دوری کنید. (چون بعضی از زنان فکر میکنند اگر وظیفه جنسی خود را انجام ندهند مرد روی دست و پایشان می‌افتد و هر چه از او خواسته شد انجام میدهد. وقتی بی اعتنائی شوهر را دید بخود می آید و بقول معروف از خر شیطان پیاده میشود. اگر از این دسته هم نبودند) آنها را بزنید. (چون بعضی از زنان از مرد خشن خوششان می‌آید. عده این زنان هم در دنیا کم نیست.) اگر از شما در انجام وظیفه جنسی اطاعت کردند هیچ راهی برای اذیت کردن آنها نجوئیدمی‌بینیم اسلام نمیگوید مرد هر موقع که خواست و هوس کرد زن خود را بزند. می‌بینیم که این زدن در مورد خاص و پس از چند مرحله است ولی اگر از این دسته هم نبود آیه بعد تکلیف را تعیین میکند. چون آیه 35 نساء میفرماید: «اگر از مخالفت آنها با همدیگر میترسید داوری (حَکَمی) از خانواده مرد و داوری از خانواده زن انتخاب کنید. اگر خواستار اصلاح باشند خداوند بین آنها سازش بوجود می‌آورد. چون خداوند دانا و آگاه استطبیعت انسانها را میداند و از علت اختلاف آنها خبر دارد. میدانیم که این داورها از افرادی که مورد احترام خانواده هستند و در سازش دادن استادند انتخاب میشوند. اگر نتوانستند با هم سازش کنند. به حکم اجبار از هم جدا میشوند و مسئله طلاق پیش می‌آید. توجه داشته باشیم که پس از طلاق هم دو بار دیگر میتوانند با هم ازدواج کنند ولی اگر برای بار سوم طلاق داده شد دیگر نمیتوانند با هم ازدواج کنند مگر اینکه زن با مرد دیگری ازدواج کند. اگر آن مرد هم نتوانست با او بسازد و او را طلاق داد میتوانند دوباره با هم ازدواج کنند. چون خداوند در آیه 229 و 230: 2 سوره بقره میفرماید: «طلاق دو مرتبه است...» «اگر مرد باز او را طلاق داد دیگر زن برای او حلال نیست (نمیتواند با او ازدواج کند) مگر اینکه زن با مرد دیگری ازدواج کند. اگر شوهر دوم هم او را طلاق داد، اشکالی ندارد که به هم رجوع کنند. (دوباره با هم ازدواج کنند. چون زن می‌بیند شوهر دوم هم بهتر از شوهر اول نبوده و کسی با اخلاق او نمیتواند بسازد. و مرد هم وقتی دید زنش بخود آمده و دست از ایرادگیری برداشته اگر باز به هم علاقه داشته باشند میتوانند با هم ازدواج کنند.) البته این در موقعی است که فکر کنند که میتوانند حدود خدا را رعایت کنند...» یعنی وظیفه خود را نسبت به هم انجام دهند. البته طلاق با گفتن طلاق دادم تمام نمیشود. چون زن باید سه بار طُهر ببیند. یعنی قاعده شود و از قاعدگی پاک شود و این سه طهر را که بیش از سه ماه طول میکشد باید در خانه شوهر زندگی کند. چون آیه 228 بقره میفرماید: «زنانی که طلاق داده میشوند باید مدت سه طهر (پاک شدن از قاعدگی) انتظار بکشند (و شوهر نکنند) و حق ندارند اگر آبستن هستند آنرا پنهان کنند...» و آیه اول سوره طلاق سوره شصت و پنجم قرآن میفرماید: «ای پیغمبر وقتی زنان را طلاق میدهید آنها را در پایان عده آنها (پس از سه طهر) طلاق بدهید. و شماره عدّه (سه طهر) را حساب کنید. و از نافرمانی خدا (اجرا نکردن دستور او) بر حذر باشید. آنها را از خانه‌شان بیرون نکنید. آنها هم بیرون نروند. (نگویید تو دیگر بر من حرام هستی)... چه میدانی شاید خدا (بعد از این دلخوری‌ها و جدائی و طلاق) حالتی پیش آوردشاید یاد ایام خوشی که با هم داشتید بیفتید و از طلاق و جدائی دست بردارید. زن و شوهر باید در این مدت بخوبی با هم رفتار کنند. چون آیه بعد یعنی آیه دوم طلاق میفرماید: «وقتی به پایان مدت رسیدند یا آنها را بخوبی نگه دارید (از طلاق صرفنظر کنید) یا بخوبی از آنها جدا شوید و دو شاهد عادل برای طلاق بگیرید...» البته فراموش نکنید که در موقع قاعدگی زنان همخوابگی با آنان جایز نیست. چون آیه 222 و 223: 2 سوره بقره میفرماید: «در باره حیض (قاعدگی ماهانه زنان) از تو میپرسند. بگو اذیت کننده است. در موقع قاعدگی با آنان همخوابگی (مقاربت) نکنید تا اینکه پاک شوند. وقتی پاک شدند از جائی که خدا به شما دستور داده (جایی که تمام جانداران برای ادامه نسل از آن راه جفت گیری می‌کنند و نه از جای دیگر) با آنها همخوابگی کنید. چون خدا توبه کنندگان (کسانی که از کار غلط خود دست بردارند) و پاکان را دوست دارد. زنان کشتزار شما هستند (در کشتزار تخم می پاشند تا محصول بدست آید. تخم را در منجلاب نمی‌پاشند) بنابراین هر موقع خواستید وارد کشتزار خود شوید. و کار صحیح را برای خود پیش بفرستید (ذخیره کنید). از نافرمانی خدا دوری کنید و بدانید که (برای پس دادن حسابتان و دیدن پاداش و جزای آن) خدا را ملاقات میکنید. به افراد با ایمان بشارت بدهبعضی با کمال پر روئی میگویند: «زنان کشتزار شما هستندتوهین به زنان است. من نمیدانم اینها با چه روئی میگویند. این جمله توهین به زنان است؟!! در صورتیکه این جمله حفظ شخصیت زنان و نگه داشتن احترام آنان است. ولی افراد پر رو و فریبکار در هر اجتماعی بوده و هستند و از بی توجهی افراد سوء استفاده کرده و میکنند. من نمیدانم چگونه افرادی که از تعالیم والای اسلام اطلاع ندارند در باره اسلام اظهار نظر میکنند. و اگر اطلاع ندارند چگونه بخود اجازه اظهار نظر میدهند. این آیات روشن و صریح قرآن است چه آدم با انصافی میتواند ایرادی بر آن بگیرد؟

معمولاً مسیحیان و یهودیان از بی اطلاعی افراد سوء استفاده میکنند و علیه‌ اسلام سم پاشی میکنند. چون دشمنی و تعصب چشم انصاف انسان را می‌بندد. من شنیده‌ام که یهودیان بیش از همه زنان خود را میزنند. من اطلاعی در این زمینه ندارم و فکر نمیکنم کسی هم در این زمینه اطلاعی داشته باشد چون چنین نظری لازمه‌اش این است که انسان از رفتار کلیه دینداران و ملل جهان اطلاع داشته باشد تا بتواند چنین نظری بدهد. اما آنچه عهد عتیق (تورات) میگوید :

شماره 16: 3 پیدایش کتاب اول عهد عتیق پس از اینکه در باره فریب آدم توسط زنش صحبت میکند میگوید: خداوند «به زن گفت اَلَم (درد) و حمل (بارداری) تو را بسیار افزون گردانم. با اَلَم (درد) فرزندان خواهی زائید و اشتیاق تو به شوهرت خواهد بود . و او بر تو حکمرانی خواهد کردپولس (پال، پُل) در شماره 34 و 35: 14 قُرِنتِیان اول مینویسد: «زنان شما در کلیساها خاموش باشند. زیرا ایشان را حرف زدن جایز نیست. بلکه اطاعت نمودن چنانکه تورات نیز میگوید . (شماره 16: 3 پیدایش) اما اگر میخواهند چیزی بیاموزند در خانه از شوهران خود بپرسند. چون زنان را در کلیسا حرف زدن قبیح است

شماره اول باب 24 تثنیه (کتاب پنجم عهد عتیق) میگوید: «چون کسی زنی گرفته به نکاح خود در آورد، اگر در نظر او پسند نیاید از اینکه چیزی ناشایسته در او بیاید آنگاه طلاق نامه‌ای نوشته به دستش دهد و او را از خانه‌اش رها کندو در شماره 2 تا 4: 24 تثنیه مینویسد: «و (زن) از خانه او روانه شده برود و زن دیگری ‌شود. و اگر شوهر دیگر نیز او را مکروه دارد و طلاق نامه‌ای نوشته بدستش بدهد و او را از خانه‌اش رها کند یا اگر شوهری دیگر که او را بزنی گرفت بمیرد، شوهر اول که او را رها کرده بود نمیتواند دوباره او را به نکاح خود در آورد...» به همین سادگی . ولی عیسی مسیح در شماره 32: 5 و شماره 9: 19 انجیل متی میفرماید: «هر کس زن خود را به غیر علت زنا طلاق دهد و دیگری را نکاح کند زانی است ...» خوب در صورتی که مرد باید بر زن حکمرانی کند و زن باید از شوهر خود اطاعت کند و مرد نتواند زن خود را به غیر علت زنا طلاق دهد ، اگر زن اطاعت نکرد مرد باید چه کند؟ پولس در شماره 23: 5 اَفَسُسِیان و شماره 18: 3 کُوُلسِیان مینویسد: «ای زنان شوهران خود را اطاعت نمایید چنانکه خداوند را