85
کافر و ملعون
آیه 43 و 44 مائده سوره 5 میفرماید: «چگونه تو را داور قرار میدهند در صورتیکه تورات پیش آنان (پیش یهودیان) وجود دارد. حکم خدا در آن است. آنها بعد از آن، از آن رو بر میگردانند. آنها مؤمن نیستند (ایمان ندارند. مثل بیشتر مدعیان دینداری مسلمان و غیرمسلمان). ما تورات را نازل کردیم. در آن راهنمائی (برای ساختن یک دنیای پاک) و نور (روشن کننده راه انسانها برای ساختن یک دنیای پاک) وجود دارد. پیغمبرانی که تسلیم خدا بودند و یکتاپرستان دانشمندان یهود مطابق آن برای یهودیان حکم میکردند. چون از آنها خواسته شده بود که کتاب خدا را حفظ کنند و مراقب آن بودند. بنابراین از مردم نترسید و از من بترسید و آیات مرا به قیمت کمی نفروشید. کسانی که مطابق آنچه خدا نازل کرده و کتاب الهی، حکم نکنند کافر هستند.» مدعیان مسلمانی هم که مطابق کتاب الهی حکم نکنند کافر به آن هستند و معلوم میشود آن را قبول ندارند. چون اگر قبول داشتند که قرآن وحی الهی و بدون اشتباه است و راه صحیح ساختن یک دنیای پاک را به آنها نشان میدهد آن را برای شناختن راهی که خدا برای ساختن یک دنیای پاک به آنها نشان داده میخواندند و بکار میبستند و دنیای پاکی میساختند که خود و خانوادهشان و تمام افراد بشر در آن راحت و مرفه زندگی کنند. (کتاب هدف دین را بخوانید تا این حقیقت را درک کنید) شاید بعضی از فریبکاران برای فریب مردم بی اطلاع بگویند خدا به یهودیان میفرماید: «کسانی که مطابق کتاب الهی حکم نکنند کافر هستند.» راست میگویند ولی این حکم کلی است و اختصاص به یهودیان ندارد. چون آیه 44 بقره سوره 2 میفرماید: «آیا مردم را به کارهای خوب امر میکنید و فراموش میکنید که خودتان هم باید آن را انجام دهید؟» این هم یک نظر کلی است.
خداوند در دنبال آیه 44 مائده در آیه 47 مائده میفرماید: «باید مسیحیان مطابق آنچه خدا در انجیل نازل کرده حکم کنند. کسانی که مطابق کتاب الهی حکم نکنند فاسق هستند.» از دستور خدا اطاعت نمیکنند. متأسفانه آنطور که میگویند مدعیان مسیحیت هم هشتاد درصدشان حتی یکبار انجیل را نخواندهاند و به اسم دلخوش هستند مثل بیشتر مدعیان مسلمانی. آیه 49 مائده در دنبال آن به پیغمبر میفرماید: «مطابق آنچه خداوند (در قرآن نازل کرده ) حکم کن و از دلخواه آنان (دلخواه مردم) پیروی نکن و مواظب باش که تو را از بعضی از چیزهائی که خدا بتو نازل کرده منحرف نکنند. اگر رو برگرداندند (و قبول نکردند) بدان که خدا میخواهد آنها را به خاطر بعضی از گناهانشان مجازات کند (دچار مصیبت کند) چون بیشتر مردم از فرمان و نظر خدا اطاعت نمیکنند.» مثل بیشتر مسلمانان و دینداران دیگر جهان.
آیه 159 تا 162 بقره میفرماید: «افرادی که دلیلهای روشن و راهنمائیهای ما را (برای ساختن یک دنیای پاک) که در کتاب برای مردم بیان کردهایم پنهان میکنند (و به مردم نمیگویند) افرادی هستند که خدا و لعنت کنندگان آنها را لعنت میکنند.» اگر کمی دقت کنید میبینید چه بسیاری از نام آوران دینی که نامشان با احترام به زبان آورده میشود ملعون از دنیا رفتهاند و معلون هستند. آیه 160 بقره میفرماید: «بجز کسانی از آنها که توبه کردند (از پنهان کردن حقایق کتاب دست برداشتند) و کار غلط خود را اصلاح کردند و حقایق کتاب الهی را بیان کردند. من توبه آنها را میپذیرم. من توبه پذیر مهربان هستم.» و آیه 161 و 162 آن میفرماید: «افرادی که پنهان کردند و در حال پنهان کردن حقایق کتاب الهی مردند افرادی هستند که لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها است. در این لعنت همیشه خواهند بود و عذاب آنها کم نمیشود و مهلتی (برای لحظهای استراحت) به آنها داده نمیشود.» میدانیم که خدا دروغ نمیگوید و مردم را فریب نمیدهد. وای بر این فریبکارانی که بخاطر دکان دین فروشی خود یا از ترس دیکتاتوران زمان خود حقایق دین را پنهان کردهاند و پنهان میکنند. چون گفتن حقایق دین به زبان نرم و حکمت آمیز کار سادهای است و هدف دین که ساختن یک دنیای پاک است آرزوی تمام انسانها حتی دیکتاتوران و قدرت طلبان جهان است. لعنت یعنی دور بودن از رحمت خدا. وای بر کسانی که از رحمت خدا دورند و در دنیا و آخرت دچار عذاب الهی هستند. چون افراد بشر و خود و خانواده خود را از زندگی در یک دنیای پاک محروم کردهاند و مردم را با «یک دسته افکار سست و واهی و بی اثر سرگرم کردهاند.» افکاری که هیچ ربطی به ساختن یک دنیای پاک ندارد. چون یا در جزئیاتی که خودشان ساختهاند غرق شدهاند یا در تاریخ گذشتگان که هیچ اعتمادی به آن نیست. چون انسانها برای رسیدن به مقصود خود به سادگی دروغ میگویند و هیچ تندنویسی در گذشته وجود نداشته، هیچ نوار ضبط صوتی یا صفحه ضبط صوتی نبوده و هیچکس در همه جا حاضر نبوده و حافظه انسانها نوار ضبط صوت نیست و پس از یک روز بیشتر آنچه را شنیدهاند فراموش میکنند، چه رسد پس از دهها سال. چون صحیح بخاری مورد اعتماد سنیها بیشتر از دو قرن پس از مرگ پیغمبر ص نوشته شده و اصول کافی مورد اعتماد شیعیان در حدود 3 قرن پس از مرگ پیغمبر ص و یک قرن و نیم پس از مرگ امام صادق ع. کسانی که ادعای عقل و ادعای مسلمانی میکنند و سواد خواندن ترجمه قرآن را به زبانی که میفهمند دارند میتوانند هر ترجمه قرآنی که میخواهند بخوانند و ببینند این آیات در آن وجود دارد یا نه و اگر خواستند واقعاً مسلمان باشند قرآن را برای شناختن راهی که خداوند به آنها نشان داده بخوانند نه خواندن داستانهای آن و سرگرم شدن با آنها. داستانهای قرآن یک روانشناسی اجتماعی است و روحیه مردم را نشان میدهد و نتایجی که از آن داستانها گرفته میشود مهم است وگرنه ما مسئول کارهای گذشتگان نیستیم. آیه 134 و 141 بقره را ببینید.