76
داستان ها
آیه 4 و 5 اعراف سوره 7 میفرماید: «چه بسیار شهرها را که هلاک کردیم و عذاب ما شب یا در خواب راحت روز که بودند. برای آنها آمد و وقتی عذاب ما برای آنها آمد فقط گفتند ما ظالم بودیم.» و در آیه 59 تا 136 آن داستان پیغمبران را بیان می کند و روحیه مردم را نشان میدهد. از آیه 59 آن از نوح صحبت میکند که نوح به قومش گفت: «ای قوم من خدا را بندگی کنید. معبودی (وجودی که ارزش آن را داشته باشد که شما بنده و مطیع فرمانش باشید) غیر از خدا برای شما وجود ندارد. من بر شما از عذاب روز بزرگ میترسم. بزرگان قومش گفتند ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم.» خیلی گمراه شدهای. آیه 64 میفرماید: «او را تکذیب کردند (منکر رسالت او شدند)، او و کسانی را که با او بودند در کشتی نجات دادیم و کسانی را که منکر آیات ما بودند غرق کردیم....» یعنی مطابق آیه 4 هلاک کردیم. از آیه 65 در باره هود صحبت می کند که «گفت ای قوم من خدا را بندگی (اطاعت بی چون و چرا) بکنید. معبودی غیر از خدا برای شما وجود ندارد. آیا از نافرمانی خدا احتراز نمی کنید؟ بزرگان قومش (مثل بزرگان قوم نوح که کافر بودند (منکر رسالت او بودند) گفتند تو را سفیه (کم عقل) میبینیم و فکر میکنیم دروغ میگوئی.» در آیه 72 میفرماید: «او را (هود را) با کسانی که با او بودند با رحمت خودمان نجات دادیم و دنباله کسانی را که منکر آیات ما بودند و ایمان نداشتند قطع کردیم.» آنها را هلاک کردیم. (مثل قوم نوح) و از آیه 73 در باره صالح صحبت میکند و میگوید: «گفت ای قوم من خدا را بندگی کنید. معبودی غیر از او برای شما وجود ندارد.» مثل نوح و هود . آیه 76 آن میفرماید: «کسانی از قومش که خود را بزرگ میپنداشتند به قوم خود گفتند ما منکر آنچه شما به آن ایمان آوردید، هستیم.» مثل قبلیها. آیه 78 میفرماید: «زلزله آنها را فرا گرفت و در خانه خود از پا در آمدند.» هلاک شدند. از آیه 80 در باره لوط صحبت میکند و آیه 82 تا84 میفرماید: «جواب قومش این بود که گفتند آنها را از شهرتان بیرون کنید. آنها آدمهایی هستند که میخواهند پاک باشند. او و خانوادهاش غیر از زنش را که جزو هلاک شدگان بود نجات دادیم و بر آنها بارانی (از سنگ) باراندیم. نگاه کن عاقبت کار گناهکاران چه بود؟» آنها را هلاک کردیم. از آیه 85 در باره شعیب میفرماید: «گفت ای قوم من خدا را عبادت و (بندگی و اطاعت بی چون و چرا) بکنید. معبودی غیر از او برای شما وجود ندارد.» و آیه 88 آن میفرماید: «متکبرین قومش (کسانی که خود را بزرگ میپنداشتند) گفتند ای شعیب تو و کسانی را که به تو ایمان آوردند از شهر خودمان بیرون میکنیم...» آیه 91 آن میفرماید: «آنها را زلزله فرا گرفت و در خانههای خود از پا در آمدند.» آیه 96 تا 98 آن میفرماید: «اگر اهل شهرها ایمان میآوردند و از نافرمانی خدا خودداری میکردند درِ برکتهای خودمان را از آسمان و زمین بر آنها باز میکردیم، ولی منکر شدند و بخاطر کارهائی که میکردند آنها را دچار عذاب کردیم. آیا اهل شهرها خاطرشان جمع است که عذاب ما شب موقعی که خواب هستند سراغ آنها نخواهد آمد؟ یا روز موقعی که سرگرم بازی هستند سراغشان نخواهد آمد؟» و از آیه 102 در باره موسی و فرعون صحبت میکند ودر آیه 127 میفرماید: «بزرگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را میگذاری که در زمین فساد کنند و تو و خدایان تو را واگذارند (و بروند)؟ فرعون گفت پسرانشان را میکشیم و زنانشان را باقی میگذاریم. ما بر آنها تسلط داریم.» و بالاخره در آیه 136 میفرماید: «از آنها انتقام گرفتیم و آنها را در دریا غرق کردیم (هلاک کردیم) چون منکر آیات ما شدند و از آن غافل بودند.» میبینیم که در این آیات خدا روحیه مردم را بیان میکند که به وضعی که به آن عادت کرده بودند خو گرفته بودند و نمی خواستند از آن دست بردارند. در سوره شعراء هم همین بررسی و توضیح روحیه انسانها را میبینیم. چون آیه 5 تا 9 سوره شعراء سوره 26 میفرماید: «هیچ تذکر جدیدی برای مردم نیامد مگر اینکه از آن روگردان بودند. منکر آن شدند. خبر آنچه مورد تمسخر آنان بود. برای آنها خواهد آمد. آیا ندیدند در زمین از هر زوج با ارزشی آفریدیم. در آفرینش آنها آیهای (نشانهای از قدرت و حکمت خدا) وجود دارد، ولی بیشتر آنها ایمان نمیآورند خداوند تو توانا و با حکمت است (کارهایش از روی حکمت انجام میشود). بعد داستان موسی و فرعون را از آیه 10 بیان مینماید و در آیه 66 تا 68 میفرماید: «فرعون و قومش را غرق کردیم. در این کاری که کردیم آیهای (نشانهای) وجود دارد ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند. خداوند تو توانا و رحیم است.» و از آیه 69 آن داستان ابراهیم و قومش را بیان مینماید و در آیه 103 و 104 آن میفرماید: «در آن آیهای وجود دارد. ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند. ولی خداوند تو توانا و رحیم است.» و از آیه 105 آن در باره نوح و قومش سخن میگوید که «قوم نوح فرستادگان خدا را تکذیب کردند (منکر رسالت آنها شدند)» و درآیه 120 تا 122 میفرماید: «بقیه قوم نوح را (که سوار کشتی نشدند) غرق کردیم. در این مطلب آیهای وجود دارد ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند. در صورتیکه خداوند تو توانا و رحیم است.» و از آیه 122 در باره هود و قومش سخن میگوید که به آنها گفت «من از عذاب روز بزرگ بر شما میترسم. گفتند برای ما مساوی است چه موعظه بکنی چه نکنی (ایمان نمیآوریم بخودت زحمت نده) ... او را تکذیب کردند (منکر رسالت او شدند) ما آنها را هلاک کردیم. در این مطلب نشانهای است ولی بیشتر آنها ایمان نمیآورند در حالی که خداوند تو توانا و رحیم است.» از آیه 141 در باره صالح سخن میگوید که مثل دیگران به قومش گفت «من برای شما رسول امین هستم. بنابراین از نافرمانی خدا خودداری کنید و از من اطاعت کنید. من از شما مزدی نمیخواهم. مزد من بر عهده خداوند (مالک و صاحب اختیار) تمام مردمان جهان است... از دستور افراد مسرف (که در کار خود زیاده روی میکنند) و در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند اطاعت نکنید.» و آیه 158 و 159 میفرماید: «دچار عذاب شدند. در این مطلب آیهای است ولی بیشتر آنها ایمان نمیآورند. در صورتیکه خداوند تو توانا و رحیم است.» آیه 160 به بعد در باره لوط صحبت میکند که «قوم لوط منکر رسالت پیغمبران شدند. وقتی برادرشان لوط به آنها گفت آیا از نافرمانی خدا نمیترسید؟ من برای شما رسول امین هستم... و از شما مزدی نمیخواهم . مزد من به عهده خدای مردم جهان است و ... آنها را زیر و رو کردیم.» می بینیم که روحیه انسانها بیان میشود.