69
راه ساختن یک دنیای پاک خالی از ظلم
مسلمانان حقیقی کسانی هستند که سعی میکنند دنیائی به وجود آید که در آن عدالت حکمفرمائی کند. چون خداوند در آیه 25: 57 سوره حدید میفرماید:
«پیغمبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم برای اینکه مردم عدالت را برقرار کنند ...»
میبینیم که هدف دین ساختن چنین دنیائی است. مسلمان واقعی با جان و مالش جهاد میکند که چنین دنیائی ساخته شود. چون آیه 15: 49 سوره حجرات میفرماید:
«افراد با ایمان فقط کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردند، بعد هم دچار شک نشدند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کردند. چنین افرادی راستگو هستند.» راست میگویند و واقعاً ایمان دارند و در راه عملی شدن هدف دین کوشش میکنند.
کسانی که این حقیقت را به مردم نگویند ملعون و از رحمت خدا دورند. چون آیه 159: 2 سوره بقره میفرماید:
«کسانی که دلیلهای روشن و راهنمائیهائی را که ما نازل کردیم، بعد از اینکه آن را برای مردم در کتاب بیان کردیم، کتمان میکنند ( به مردم نمیگویند) کسانی هستند که خدا و لعنت کنندگان آنها را لعنت میکنند.» اگر این آیات را که در قرآن میبینید به مردم نگوئید ملعون خواهید بود. مختارید. مسلمانان حقیقی متحداً در این راه مبارزه میکنند. چون آیه 4: 61 سوره صف میفرماید:
«خدا کسانی را دوست دارد که متحد و متشکل مثل ستونی آهنین در راه او میجنگند.» مسلمان واقعی میخواهد خدا او را دوست داشته باشد.
مسلمانان حقیقی از تفرقه و اختلاف گریزانند. چون میدانند با تفرقه و اختلاف نمیتوان چنین دنیائی ساخت. خداوند در آیه 105: 3 سوره آلعمران میفرماید:
«شما مثل کسانی نباشید که پس از اینکه دلیلهای روشن برای آنها آمد دچار تفرقه و اختلاف شدند. آنها عذاب بزرگی دارند.»
مسلمانان حقیقی فقط از قرآن پیروی میکنند، نه از حدیث و فقه. چون خداوند در آیه 3: 7 سوره اعراف میفرماید:
«از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (یعنی از قرآن) پیروی کنید. و از اولیائی غیر از آن پیروی نکنید. توجهی که پیدا میکنید کم است.»
مسلمانان حقیقی از قرآن که کلام خدا است پیروی میکنند نه از حدیث و فقه که سخن افراد است. چون خداوند در آیه 103: 3 سوره آلعمران میفرماید:
«همگی به رشته الهی (یعنی به قرآن) بچسبید و دچار تفرقه نشوید. نعمت خدا را بر خودتان بیاد داشته باشید که دشمن هم بودید. خدا بین دلهای شما محبت ایجاد کرد و به نعمت آن برادر هم شدید.» ولی مسلمانانی که از اسلام فقط نامی داشتند در اثر بی اطلاعی از قرآن این برادری را به دشمنی تبدیل کردند. مسلمانان در دعای خود برای تمام مسلمانان گذشته و حال از خدا طلب آمرزش میکنند. چون خداوند در آیه 10: 59 سوره حشر میفرماید:
«کسانی که بعد از آنها (بعد از مهاجر و انصار) آمدند میگویند: خداوندا ما و برادرانمان را که قبل از ما ایمان آوردند بیامرز و در دل ما کینه ای نسبت به مسلمانان قرار نده. خداوندا تو دلرحم (دل رحم) و مهربانی.» اما مسلمانانی که از اسلام فقط نامی داشتند و از افراد بی اطلاع از قرآن پیروی کردند یکدیگر را لعنت میکردند. مسلمانان حقیقی تمام دینداران جهان را برای ساختن دنیائی که در آن ظلمی صورت نگیرد به اتحاد و همکاری دعوت میکنند. چون خداوند در آیه 125: 16 سوره نحل میفرماید: «مردم را با حکمت و پند نیکو به راه خداوندت دعوت کن. و با بهترین روش با آنها گفتگو (بحث) کن...»
مسلمانان واقعی مطابق دستور خداوند با بهترین روش با دینداران دیگر گفتگو میکنند. چون خداوند در آیه 46: 29 سوره عنکبوت میفرماید:
«با اهل کتاب فقط با بهترین روش گفتگو کنید – مگر با ستمکاران آنها – و بگوئید ما به قرآنی که به ما نازل شده و آنچه به شما نازل شده ایمان داریم. معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم او هستیم.» باید به آنها نشان داد که دین حقیقی آنها مطابق کتاب خودشان خواستار عدالت و یک دنیای پاک است.
مسلمانان حقیقی میدانند که همه پیغمبران برای اجرای دین و ساختن یک دنیای پاک فرستاده شدهاند. چون آیه 13: 42 سوره شوری میفرماید:
«خدا برای شما در دین همان چیزی را قانونگذاری کرد که نوح را به آن سفارش کرد و همان چیزی است که به تو وحی کردیم. و همان چیزی است که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن سفارش کردیم که دین را اجرا کنید و در آن تفرقه نداشته باشید. این چیزی که مشرکین را به آن دعوت میکنی برای آنها سخت است.» مسلمانان واقعی به آنچه به همه پیغمبران وحی شده ایمان دارند. چون همه آنها برای برقراری عدالت و ریشه کنی ظلم فرستاده شده اند. آیه 136: 2 سوره بقره میفرماید: «بگویید ما به خدا و آنچه به ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسی و عیسی داده شده و آنچه به پیغمبران از خداوندشان داده شده ایمان داریم. فرقی بین آنها نمیگذاریم. (همه برای برقراری عدالت آمدهاند) ما تسلیم خدا هستیم.» که اینها را بر پیغمبران نازل کرد.
مسلمانان حقیقی میدانند که جزئیات مهم نیست. چون در ساختن یک دنیای پاک اثری ندارد. چون خداوند در آیه 31: 4 سوره نساء میفرماید:
«اگر شما از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید خودداری کنید، گناهان دیگر شما را میبخشم و شما را وارد بهشت میکنیم.»
مسلمانان حقیقی میدانند که روش عبادات دین ها یکی نیست و با هم فرق دارد. ولی خداوند در آیه 62: 2 سوره بقره و با کمی تفاوت در آیه 69: 5 سوره مائده میفرماید: «مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و صابئین، بطور کلی کسانی که به خدا و روز آخرت ایمان داشته باشند و عمل صحیح (کار درست) بکنند پاداششان پیش خداوندشان محفوظ است. نه ترسی دارند، نه غصهای.» میبینیم آنچه مهم است ایمان و عمل صالح یعنی درستکاری است.
مسلمانان وقعی که از قرآن اطلاع دارند میدانند که خداوند در آیه 48: 5 سوره مائده میفرماید:
«قرآن را که تصدیق کننده کتابهای قبلی و نگهبان آنها است بحق بر تو نازل کردیم. بنابراین مطابق آنچه خدا نازل کرده بین آنها حکم کن. در مورد حقی که برای تو آمده از دلخواه آنان پیروی نکن. برای هر دسته از شما (یهودیان و مسیحیان و مسلمانان) راه و رسمی قرار دادیم. اگر خدا میخواست شما را امت واحدی میساخت. ولی میخواهد شما را با همان کتابی که به شما داده امتحان کند. بنابراین در کارهای خیر از هم جلو بزنید...»
مسلمانان میدانند که عدهای غرق در افکار و تعصبات خود هستند – البته خود را متعصب نمیدانند – باید با آنها با ملایمت تمام صحبت کرد و از تندی و تندخوئی و تندگویی آنها عصبانی نشد و به حرفهای آنها گوش کرد و جواب آنها را اگر خواستند بشنوند با ملایمت و با استفاده از آنچه میگویند داد. چون آیه 34: 41 سوره فصّلت میفرماید: «خوبی با بدی مساوی نیست. بدی (تندگوئی آنها را) با بهترین طرز جواب بده. چون در آنصورت بین تو و کسی که دشمن تو است دوستی صمیمانهای بوجود میآید.» اگر نخواست بشنود مثل این است که اصلاً او را ندیدهای و صحبتی با او نکردهای فقط با عقائد و طرز فکر او آشنا شدهای.
در آیه 2 مائده سوره 5 آمده است:
«... بر اصل نیکی و تقوی (تسلط بر نفس) با هم همکاری کنید و بر اصل (پایه) گناه و ظلم با هم همکاری نکنید ...» مسلمانان واقعی متوجه این دو دستور هستند. مسلمانان واقعی در اینکار از خدا صبر و حوصله و زبان گویا میخواهند تا دیگران متوجه حرفهای آنها بشوند همانطور که موسی در آیه 25 تا 28: 20 سوره طه به خدا میگوید: «خداوندا به من حوصله بده و کار مرا آسان ساز. گره از زبانم بگشا. تا حرفم را بفهمند...»