61
اِهدنا
شخص مسلمان هر روزه در نماز خود 17 بار یا لااقل 10 بار میگوید: اهدنا «خداوندا ما را هدایت فرما ...» هدایت یعنی راه نمایی، یعنی نشان دادن راه. نمودن راه. برای تشخیص راه از بیراهه. البته بیشتر افراد معنی این حرفی را که به عربی میزنند نمیدانند چون عربی یا لااقل معنی این دو حرف یعنی اِهدِ (هدایت کن) و نا (ما را) نمیدانند. بعضیها هم معنی آن را میدانند و تصور میکنند خدا باید بیاید و دست آنها را بگیرد و راه صحیح را به آنها نشان دهد. نمیدانند که شخص باید خودش دنبال راه صحیح بگردد تا خدا او را هدایت کند و نمیدانند که خداوند در آیه آخر – آیه 69 – عنکبوت سوره 29 قرآن میفرماید: «کسانی که در راه ما کوشش کنند راههای خودمان را به آنها نشان میدهیم ...» و آیه 17 و 18: 39 سوره زمر میفرماید: «کسانی که از بندگی (اطاعت) طاغوت اجتناب (خودداری) کردند و به سوی خدا برگشتند. به بندگان من که به حرفها گوش میدهند و از بهترین حرف پیروی میکنند بشارت بده. چنین افرادی را خدا هدایت کرده و آدمهای عاقلی هستند.» کسی که میخواهد خدا هدایتش کند باید خودش به سوی خدا برگردد. البته میداند که خدا جائی ننشستته که انسان پیش او برود. خدا هدایت و راهنمائیهایی را که بشر لازم دارد توسط پیغمبرانش برای مردم روشن کرده. البته این راهنمائی یاد دادن فیزیک و شیمی و ساختن رادیو و هواپیما یا لااقل طرز پرورش حیوان و نخل که آن زمان وجود داشته نیست که بعضی از افراد نادان تصور میکنند بلکه راهنمائی انسان در ساختن یک دنیای پاک است که کلیه حقوق کلیه انسانها در آن حفظ شود. چون خداوند در آیه 25: 57 سوره حدید میفرماید: «ما پیغمبرانمان (همه آنها) را با دلیلهای روشن فرستادیم و با ایشان کتاب ومیزان نازل کردیم برای اینکه مردم عدالت را برقرار کنند... » لذا خدا همه پیغمبران را برای این فرستاده که مردم راه صحیح ساختن دنیایی که در آن از ظلم و اجحاف و تبعیض بیجا اثری نباشد را بشناسند و اسیر حکام فاسد و روحانینماهای فریبکار نباشند و در اثر فریبکاری آنان بجان هم نیفتند و یکدیگر را با وحشیگری هر چه تمامتر نکشند و خانهها را بر سر هم خراب نکنند و سینهها را با گلوله سوراخ نکنند.
خداوند در آیه 2 و 185: 2 سوره بقره میفرماید: «این کتاب شکی در آن نیست. راهنمای افراد با تقوای (افراد مسلط بر نفس) است...» و «روزه در ماه رمضان است که قرآن را که راهنمای مردم و دلیلهای روشنی از هدایت و جدا کننده (حق و باطل) است در آن نازل کردیم...» لذا کسی که میخواهد خدا او را هدایت کند باید قرآن را بارها و بارها با دقت بخواند. آنهم با زبانی که می فهمد. چون خواندن آن به زبان عربی که نمیفهمد کار لغو بیهودهای است و مطابق آیه 3: 23 سوره مؤمنون «افراد با ایمان از کار لغو بی فایده روگردان هستند.» یعنی کسانی که کار لغو بیهوده میکنند ایمان ندارند و دستور و نظر و راهنمائی خدا را قبول ندارند. چه این کار با آگاهی یا بدون آگاهی صورت بگیرد. انسانها در اثر بی اطلاعی از قرآن کتاب دینی خود و نیز بی اطلاعی از کتاب دینی دیگران نمیدانند که همه پیغمبران برای برقراری عدالت آمدهاند نه گرفتن وضو بطرزی که این شخص یا آن شخص گفته تا سر مسائل اینطوری از هم جدا نشوند و بخون هم تشنه نگردند. بلکه مطابق آیه 62: 2 سوره بقره و 69: 5 سوره مائده بدانند که « مسلمانان، یهودیان، مسیحیان، پیروان یحیی بطور کلی کسانی که به خدا و روز آخرت ایمان داشته و کار درست (عمل صالح) بکنند پاداش کارشان پیش خدا محفوظ است نه ترسی دارند نه غصهای.» با تمام اختلافاتی که بین آنها در مسائل جزئی هست تا دیگر سر مسائل ناچیزی که در قرآن اثری از آن نیست همدیگر را تفکیر نکنند و هدف اصلی و اساسی دین را که ساختن یک دنیای پاک است فراموش نکنند و بدانند که خداوند در آیه 48: 5 سوره مائده میفرماید: «... برای هر یک از شما (یهودیان و مسیحیان و مسلمانان) راه و رسم و شریعتی قرار دادیم. اگر خدا میخواست شما را امت واحدی میساخت (تا مثل بقیه جانداران هر گروهی مثل هم عمل کنند) ولی میخواهد شما را در آنچه به شما داده (یهودیان را با تورات، مسیحیان را با انجیل و مسلمانان را با قرآن) امتحان کند. بنابراین در کارهای خیر بر هم سبقت گیرید و از هم جلو بزنید ...» اختلاف نظر در جزئیات طبیعی است. ولی جزئیات در اصل دین یعنی در ساختن یک دنیای پاک اهمیتی ندارد. آیه 118: 11 سوره هود میفرماید: «اگر اربابت (آقا و صاحب اختیارت) میخواست مردم را امت واحدی میساخت (مثل هر دسته از جانداران) ولی مردم دائماً با هم اختلاف دارند. مگر کسانی که خدا به آنها لطف کرده و برای همین اختلاف فکر آنها را خلق کرده ...» چون دیدهها و شنیدهها و خواندهها و بوئیدهها و چشیدهها و لمس کردههای هیچ دو نفری در جهان مساوی نیست که بتوانند در تمام امور مثل هم فکر کنند. آنچه تمام دینداران جهان مطابق کتاب دینی خود به آن اعتقاد دارند یکتائی خدا و عدالت و اصلاح جهان و کمک به محرومین اجتماع است. و همه اینها نتیجه علم یعنی دانش دینی و اطلاع از کتاب الهی خود و دیگران است تا متوجه شوند همه چنین دنیای پاکی را میخواهند فقط هر کدام آن را با زبان متفاوت با دیگران بیان میکنند. لذا جزئیات از نظر دین مهم نیست. همه پیغمبران نماز میخواندند ولی در قرآن و هیچ کتاب الهی صحبتی از آن چه باید گفت و رکعات نماز نیست. فقط آیه آخر سوره اسراء میفرماید: «بگو ستایش برای خدا است که فرزندی نگرفته و در فرمانروائی (قانونگذاری و تعیین وظیفه) شریکی ندارد و از روی خواری مددکاری ندارد و او را بزرگ ساز.» عیسی مسیح هم در شماره 9 تا 13: 6 انجیل متی – کتاب اول عهد جدید – میفرماید: شما اینطور دعا کنید: «ای پدر ما (نه ای پدر مسیح) که در آسمانی ، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان است بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز بما بده. و قرضهای ما را ببخش، چنانکه ما نیز قرض داران خود را میبخشیم. ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما را رهایی ده. زیرا ملکوت و قوّت و جلال تا ابد الا آباد از آن تست. آمین.» همین و همین. آنچه دیگران گفتهاند و ساختهاند حکم خدا و وحی الهی و متن کتاب الهی نیست. به همین سادگی. حالا چه جنجالی سر آن بپا کردهاند خدا میداند و مردم کم و بیش از آن اطلاع دارند نماز برای این است که انسان یاد خدا باشد و اربابی (آقا بالا سر و حاکمی) برای خود نگیرد و دیکتاتور نسازد و جامعه و دنیا را بخاک و خون نکشد. چون در آیه 14: 20 سوره طه خداوند به موسی میفرماید: «من خدا هستم. معبودی (که بنده و مطیع محض او شوی) غیر از من وجود ندارد. بنابراین از من اطاعت بی چون و چرا کن و نماز را برای اینکه یاد من باشی برپا دار.» و آیه 45 عنکبوت سوره 29 میفرماید: «آنچه از کتاب به تو وحی شده بخوان و نماز را بر پا دار. چون نماز انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد. مسلماً یاد خدا بزرگتر است. خدا آنچه را انجام میدهید میداند.» ولی دکانداران دینی مردم را از آنچه در نماز باید بگویند و یاد خدا باشند و شریکی برای او نسازند غافل کردهاند و آنها را به آداب و تشریفاتی کشانده اند که اثری از آن در قرآن نیست و خودشان و فرعونکهای دیکتاتور و فریبکار را ارباب و شریک خدا ساختهاند بلکه اصلاً برای خدا جائی باقی نگذاشتهاند. در گذشته مردم چارهای نداشتند ولی امروزه که مردم سواد دارند و کتابهای اصلی دین به ارزان ترین قیمت و گاهی مجانی در دسترس آنها قرار دارد، این ننگ آنها است که از کتاب دینی خود خبر نداشته باشند و آلت دست دیکتاتوران و فریبکاران شوند و به اسامی و راه های مختلفی فریب بخورند. در صورتی که میدانند با اتحاد خود با وضع امروز جهان میتوانند هر کس را که بخواهند و مجری خواست آنها باشد به مجلس بفرستند. اما افسوس و صد افسوس که مردم از راه نمائی خدا بی اطلاع هستند. خداوند در آیه 103 و 105: 3 سوره آلعمران میفرماید: «همگی به رشته الهی (وحی و کتاب الهی) چنگ بزنید و تفرقه نداشته باشید ...» و «شما مثل کسانی که بعد از اینکه دلیلهای روشن برای آنها آمد تفرقه و اختلاف داشتند نباشید. آنها عذاب بزرگی دارند.» چه عذابی بزرگتر از دلهره و اضطراب و نداشتن امنیت خاطر انسانها است؟ چه عذابی بزرگتر از اینکه مردم را گروه گروه به جنگ و کشتن کسانی بفرستند که آنها را ندیدهاند و نمیشناسند و از عقائد آنان اطلاعی ندارند؟ آیه 13: 42 سوره شوری میفرماید: «آنچه بتو وحی کردیم همان چیزی است که نوح و ابراهیم و موسی و عیسی را به آن سفارش کردیم که دین را بر پا دارید و در دین دچار تفرقه نشوید...» وای بر جهالت و نادانی مردم.