5
قرآن قابل فهم است
قرآن قابل فهم همه انسانها است هر قدر که کودن و دیرفهم باشند. چون به زبان عربی و برای هدایت همه انسانها و آسان و روشن است. آیه 192 تا 195 شعراء سوره 26 میفرماید: «نزول قرآن از طرف خداوند (فرمانفرمای) افراد بشر است. روح الامین (جبرئیل) آن را به زبان عربی روشن بر قلب تو (یعنی قلب پیغمبر) نازل کرده تا از هشدار دهندگان باشی.» میبینیم که اولاً به زبان عربی نازل شده ثانیاً مبین یعنی روشن و واضح و روشن کننده است. چون در جامعه عربی مردم زبان غیر عربی را نمیفهمیدند. این را هر آدم کودنی (دیرفهمی) میفهمد. چون میداند اگر کسی به کشور دیگری برود و بخواهد مردم آنجا را متوجه حقیقت کند و به زبان کشور خود صحبت کند مردم از سخنان او چیزی نمیفهمند. همانطور که آیه 44 فصلّت سوره 41 میفرماید: «اگر قرآن را به زبان غیر عربی (برای عربها) میفرستادیم حتماً میگفتند: چرا آیاتش توضیح داده نشده (که ما بفهمیم) آیا برای عربها به زبان غیر عربی حرف میزنند؟ ...» آیه 28 زمر سوره 39 میفرماید: «قرآنی عربی بدون کوچکترین اعوجانی (کجی و ابهامی) است تا افراد آن را بفهمند.» و افراد متّقی شوند. آیه 12 احقاف سوره 46 میفرماید: «قبل از قرآن کتاب موسی (تورات) امام و رحمت بود (یعنی حالا قرآن امام و رحمت است) این قرآن تصدیق کننده (تورات) و بزبان عربی است تا ستمکاران را از عواقب کارهایشان بر حذر دارد (تا مواظب کارهایشان باشند) و برای نیکوکاران بشارت و مژده است.» چون عاقبت کارشان به نفع خودشان و همه انسانها است. بعضی افراد نادان متعصب که تعصب چشم واقع بینی آنها را بسته است میگویند قرآن عربی است و ما عربی نمیفهمیم. راست میگویند ولی قرآن به تمام زبانهای دنیا ترجمه شده تا مردم آن را بفهمند. آیا این افراد نادان یا افرادی که خود را بنادانی میزنند متوجه نیستند که ترجمه اخبار جهان را هر روزه به زبانی که میفهمند از رادیو و تلویزیون میشنوند و در روزنامه میخوانند؟ تعصب و خود را به نفهمی زدن هم حدی دارد. قرآن همانطور که در آیه دیدیم مبین یعنی روشن و واضح است. «به زبان عربی روشن» که هیچ گنگی و ابهامی در آن وجود ندارد چون برای هدایت مردم آمده نه برای اظهار فضل (مثل کتابها و نوشتههای میرزا حسینعلی بهاء پیشوای بهائیان) همانطور که تورات و انجیل هم ساده و روشن و همه فهم بیان شده. آیه 15 مائده سوره 5 میفرماید: «... تحقیقاً و بدون شک از طرف خدا کتاب روشنی و نور (که روشن کننده راه انسانها است) برای شما آمده.» در قرآن شش بار قرآن با صفت کتاب روشن و واضح آمده است و دوبار قرآن با صفت روشن و واضح آمده است. باز دکانداران دین فروش و فریبکار میگویند قرآن قابل فهم نیست و احتیاج به مفسر و معلم دارد و توجه ندارند که تمام مفسرین آدمهائی مثل آنها بودهاند و برداشت خود را از قرآن نوشتهاند و بنام تفسیر آنها چاپ و نشر شده. آیه 185 بقره در مورد قرآن میفرماید: «... قرآن راهنمای مردم (که راه ساختن یک دنیای پاک خالی از ظلم را به مردم نشان میدهد) و دلیلهای روشنی از هدایت و جدا کننده است ...» جدا کننده راه درست از راه غلط برای ساختن یک دنیای پاک خالی از ظلم.
کسی که میخواهد دیگری را هدایت کند بطور ساده و روشن راه را برای او شرح میدهد نه با رمز و راز و معمّا و چیستان. ولی اسماعیلیها و شیخیها و بابیها و بهائیها و بسیاری از شیعهها و سنّیها میگویند قرآن تفسیر دارد تا دکان فریب خود را باز کنند. قرآن روشن و ساده و واضح است هر انسانی هر قدر هم کودن باشد آن را بخواند آن را میفهمد همانطور که علی (ع) یکی از مسلمانان اولیه در خطبه 175 یا 176 نهجالبلاغه که با اِنْتَفِعُوا بِبَيَانِ اللَّهِ (از کلام و بیان خدا یعنی قرآن استفاده کنید) شروع میشود میفرماید: «هیچکس (هر قدر هم کودن و دیرفهم باشد) با قرآن همنشین نشد مگر اینکه وقتی از کنار آن برخاست بر هدایتش اضافه شد و از جهالتش کم شد. بدانید که هیچکس بعد از قرآن (در دین) کمبودی ندارد و هیچکس قبل از قرآن (در دین) بی نیاز نیست.» در قرآن در حدود 240 بار از هدایت خداوند صحبت شده است. هدایت یعنی راه نمائی یعنی نشان دادن راه صحیح و درست. اگر کسی که محلی را نمیشناسد و راه صحیح رسیدن به آن را از شما بپرسد و از شما راهنمائی بخواهد شما راه را با سادهترین و قابل فهمترین کلمات به او نشان میدهید، نه با رمز و راز و معمّا و چیستان که با نگاه تعجب آمیز به شما نگاه کند که این چگونه راهنمائی است. آیه 3 دهر (انسان) سوره 76 میفرماید: «ما راه را به انسان نشان دادهایم (اما اختیار انتخاب با اوست) چه شکرگزار باشد چه ناسپاس». که سپاسگزاری و قدردانی نکند. همه ادعای شناختن راه صحیح زندگی را میکنند ولی فقط راه صحیح زندگی مرفّه و آسوده از اضطراب و دغدغه خاطر را خدا میداند و بس. چون خود او است که جهان را با تمام قوانین آن و آدم را با تمام غرائز و احتیاجات و امکاناتش خلق کرده است. آیه 17 و 22 و 32 و 40 قمر سوره 54 میفرماید: «قرآن را برای اینکه مردم متوجه حقیقت شوند آسان کردهایم.» حالا دکانداران مردم فریب برای گرمی دکان خود به مردم بگویند خدا نفهمیده و قرآن سخت و غیر قابل فم است و احتیاج به مفسر و معلم دارد. آیه 97 مریم سوره 19 میفرماید: «قرآن را به زبان تو (زبان عربی) آسان کردیم تا بوسیله آن به افراد با تقوا مژده بدهی و دشمنان سرسخت لجباز را با آن از عاقبت کارشان بر حذر داری.» تا متوجه کارهای خود باشند.
اِنذار بر حذر داشتن انسان از خطری است که در پیش دارد تا انسان مواظب آن باشد و از دچار شدن به آن احتراز و خودداری کند.
مژده و بشارت را به انسان با رمز و راز و معما و چیستان نمیگویند که او نفهمد به او چه گفتهاند بلکه با سادهترین کلمات بیان میکنند تا او بفهمد. باز فریبکاران دین فروش بگویند قرآن را نمیشود فهمید و احتیاج به مفسر و معلم دارد و فریب خوردگان آنها آن را نفهمیده تکرار کنند. معلوم میشود اینها هیچ وقت قرآن را نخواندهاند تا بفهمند چقدر ساده و روشن و به زبان عوام فهم است همانطور که مردم عوام و بیسواد 14 قرن پیش عربستان آن را فهمیدند و آن نهضت بزرگ جهانی را بوجود آوردند ولی فریبکاران قدرت طلب با حقه بازی و فریبکاری مردم را فریب دادند و بر گردن آنها سوار شدند. انسان موجود زنده ای است مثل بقیه حیوانات زنده. جنگ هر دسته از آنها را با هم برای کسب قدرت در فیلمهای زندگی حیوانات میبینیم. ولی میبینیم جنگ آنها برای کسب قدرت فقط بین نرها و برای بهرهوری از مادهها است. ولی جنگ قدرت انسانها را که بین تمام احزاب و افراد و درون هر حزب میبینیم برای تسلط بر تمام جهان است و در این راه تا آنجا که بتوانند کوشش میکنند. آیه 119 بقره سوره 2 میفرماید: «ما تو را بحق برای مژده دادن و بر حذر داشتن فرستادیم. در باره کسانی که اهل جهنم هستند از تو بازخواست نمیشود.» چون انسانها در انتخاب خود آزاد هستند. کلمه انذار و مشتقات آن در حدود 26 بار و کلمه بشارت در حدود 85 بار آمده است.