46
مسلمان
راستی مسلمان کیست؟ مسلمان کسی است که خود را مسلمان معرفی میکند؟ آیا مسلمان پیرو قرآن و رسول اسلام است؟ آیا مسلمانی یک اسم و ادعای خشک و خالی است؟ بیائید اسلام حقیقی را بشناسیم. اسلام امروزی که در دنیا مشهور است دینی است که پیغمبر اسلام ص آورده و پیام خدا را به مردم رسانده و مجموعه این پیام قرآن است. اما اسلام تسلیم خدا بودن و دین همه پیغمبران الهی است. همه آنها خود را مسلمان مینامیدند و دیگران را به اسلام دعوت میکردند. آیه 132 و 133: 2 سوره بقره و 52 و 64 و 84 و 102: 3 سوره آلعمران و 111: 5 سوره مائده و 126: 7 سوره اعراف و 72 و 84: 10 سوره یونس و 101: 12 سوره یوسف و 163: 6 سوره انعام و 91: 27 سوره نمل را ببینید تا متوجه شوید که همه پیغمبران و پیغمبر اسلام ص و دینداران، مسلمان یعنی تسلیم حکم و نظر خدا بودند و پیغمبران مردم را به اسلام یعنی تسلیم خدا بودن دعوت میکردند و ساحران حریف موسی میگفتند ما مسلمانیم و فرعون هم در دم مرگ گفت من مسلمان یعنی تسلیم حکم خدا هستم. آیه 54: 39 سوره زُمر میفرماید: «بسوی خدا برگردید (توبه کنید) و قبل از اینکه عذاب سراغ شما بیاید تسلیم خدا (مسلمان) شوید.» مسلمانی یک اسم نیست بلکه مسلمانی عمل و تسلیم خدا بودن است. کسی که میخواهد تسلیم حکم و نظر خدا باشد باید کتاب الهی خود را بخواند و ببیند خداوند چه پیامی برای هدایت و سعادتمندی واقعی او فرستاده است. کسی که از کتاب الهی خود اطلاع ندارد چگونه میتواند تسلیم حکم و نظر خدا باشد؟!! کمی فکر کنید تا ببینید امکان دارد یا نه؟ مسلمان محقق و جویای حقیقت است. چون آیه 36: 17 سوره اسراء میفرماید: «از آنچه نمیدانی دنبال روی نکن. چون گوش و چشم و دل در باره آن مورد بازخواست قرار میگیرند.» و آیه 18: 39 سوره زمر میفرماید: «به بندگان من که به حرفها گوش میدهند و از بهترین سخن پیروی میکنند مژده بده. آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده (راه صحیح را شناختهاند و کارشان درست است.) و آنها خردمند و عاقل واقعی هستند.» لذا مسلمان حقیقی اهل مطالعه و تحقیق است وندانسته از چیزی و نظری پیروی نمیکنند. مسلماً در ابتدا بخاطر کمی معلومات وغلط بودن بسیاری از آنها که افراد بی اطلاع به آنها دادهاند اشتباه میکنند ولی اگر اهل مطالعه و تحقیق باشد کم کم متوجه حقیقت میشود و در هر حال به بهترین سخنی که شنیده رسیده است و پذیرفته. مسلمان در مرحله اول کتاب الهی خود را میخواند تا ببیند چه میگوید تا بفهمد آنچه دیگران به نام اسلام میگویند تا چه حدّ درست است. بخصوص که خداوند در آیه 20: 73 سوره مزمل میفرماید: «... تا آنجا که میتوانید (برایتان امکان دارد) قرآن بخوانید. خدا میداند که بعضی از شما مریض و بعضی از شما در سفر تجاری (برای کسب و معاش) و بعضی از شما در حال جنگ در راه خدا میباشند. با وجود این تا آنجا که میتوانید قرآن بخوانید.» و آیه 45: 29 سوره عنکبوت میفرماید: «تا آنجا که از قرآن بتو وحی شده بخوان و نماز را بر پا دار. چون نماز (به یاد خدا و روز جزا بودن) انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد ... » آیه 82: 4 سوره نساء و 24: 47 سوره محمد میفرماید: «آیا در آیات قرآن تدبر (اندیشه و فکر) نمیکنند؟!!!...» لذا مسلمان حقیقی قرآن را میخواند و در باره احکام و نظرهای آن و نتایج آن تدبّر میکند.
تدبر (فکر و اندیشه) در باره سخنی بدون فهم آن سخن امکان ندارد. لذا مسلمان قرآن را به زبانی که میفهمد میخواند تا بفهمد خداوندش برای سعادتش چه دستورهائی به او میدهد و چه نظرهائی دارد. آیه 29: 38 سوره ص میفرماید: «قرآن کتاب مبارکی است که ما نازل کردهایم تا در باره آیاتش تدبر (فکر و اندیشه) کنند و خردمندان متوجه آن شوند.» قرآن برای هدایت یعنی راهنمائی و نشان دادن راه صحیح زندگی برای سعادت و خوشبختی انسانها نازل شده نه برای خواندن عربی آن و ثواب بردن . ثواب یعنی پاداش خواندن قرآن در فهمیدن احکام و نظرهای آن است نه خواندن داستانهای آن، داستانهای آن برای معرفی روحیه مردم یعنی برای روانشناسی اجتماعی مردم است تا معرفی کند که مردم به عقاید آباء و اجدادی خود دلبستگی دارند و بسادگی از عقائد غلطی که از پدرانشان به آنها رسیده دست بر نمیدارند. همانطور که آیه 170 بقره میفرماید: «وقتی به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده (از کتاب الهی) پیروی کنید میگویند نه. ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم (روش و عقاید آنها) پیروی میکنیم. اگر چه پدرانشان ذرهای عقل خود را بکار نبرده باشند و راه صحیح را نشناخته باشند؟!» چون اهل مطالعه و تحقیق نبودهاند و سرگرم در آوردن مخارج زندگی و چشم و همچشمیها و فخرفروشیها بودهاند. یا مطابق آیه 70: 7 سوره اعراف میگویند: «آیا آمدهای که فقط خدا را به تنهائی عبادت کنیم و آنچه پدرانمان عبادت (بندگی) میکردند ترک کنیم؟...» آری پیغمبران برای همین آمدهاند برای عبادت (بندگی) خدا به تنهائی و بنده هیچ کس و هیچ چیز و هیچ مقام و هیچ سازمانی نبودن همانطور که مسلمانان بدون اینکه بفهمند در نماز خود چه میگویند در نماز میگویند ایّاکَ نعبد «فقط تورا عبادت (بندگی و اطاعت بی چون و چرا) میکنیم.» ولی از گویندگان حدیث و فقها بدون چون و چرا اطاعت میکنند و باز خود را موحّد (یکتاپرست، خداپرست) میدانند. روحانی نماهای فریبکار دین فروش به مردم میگویند شما قرآن را نمی فهمید، قرآن سخت است و رمز و راز دارد. در صورتیکه قرآن آسان است و برای هدایت مردم آمده. آنهم مردم بیسواد 14 قرن پیش مردم عربستان. چطور ممکن است مردم تحصیل کرده امروزی آن را نفهمند؟!
خداوند در آیه 17و 22 و 32 و 40 سوره قمر 4 بار میفرماید: «قرآن را برای اینکه مردم متوجه شوند آسان کردیم ...» آیا خدا دروغ میگوید یا این فریبکاران دکاندار دین فروش؟ خداوند در آیه 97: 19 سوره مریم میفرماید: «قرآن را به زبان تو (زبان قوم. زبان عربی) آسان کردیم، تا بوسیله آن به افراد با تقوی (پاکدامن که جلوی خواهشهای بیجای نفسانی خود را میگیرند) مژده بدهی و مخالفان سر سخت را با آن (از عواقب شوم کارهایشان) بترسانی.»
اگر این مژده با رمز و راز و قابل فهم نباشد چگونه افراد با تقوی متوجه آن شوند و اگر این هشدار و بر حذر داشتن و بیم دادن قابل فهم نباشد چگونه مخالفان لجباز متوجه خطری که در پیش دارند بشوند؟ هدایت یعنی راهنمائی یعنی نشان دادن راه صحیح خیلی ساده و روشن صورت میگیرد و بیان میشود. خدا قرآن را برای راهنمائی یعنی نشان دادن راه صحیح زندگی به انسانها نازل کرده تا انسانها فریب فریب کاران مذهبی و سیاسی و فلسفی را نخورند و آلت دست این و آن نگردند.
این فریبکاران با سوء استفاده از آیه 59: 4 سوره نساء میگویند قرآن به اطاعت از رسول فرمان داده لذا باید دید سنّت رسول چیست؟ میگویند سنت رسول را ما از احادیث بدست می آوریم. این دستور اطاعت از پیغمبر (ص) و اولیاء امور در کارهای اجرائی است نه قانونگذاری مثل دستور پیغمبر در تعیین فرماندار شهرها و فرماندهان سپاه و مأمورین جمع آوری زکات. در آیه 127 و 176: 4 سوره نساء از پیغمبر (ص) در باره زنان و خواهران و برادرانی که از خواهر و برادر خود ارث میبرند فَتوی (یعنی اظهار نظر) میخواهند. پیغمبر ص میفرماید خدا در باره آنها نظر میدهد. سنّت (یعنی روش و طرز کار) پیغمبر اطاعت بی چون و چرا از کتاب الهی بود. کاری بر خلاف آن نمیکرد و حرفی بر خلاف آن نمیزد. چون خداوند در آیه 106: 6 سوره انعام و آیه 109: 10 سوره یونس و 2: 33 سوره احزاب به او میفرماید: «از آنچه به تو وحی شده (و میشود) پیروی کن ...» و در آیه 50: 6 سوره انعام و 15: 10 سوره یونس و 9: 46 سوره احقاف به او میفرماید: «بگو من فقط از آنچه خدا به من وحی میکند (یعنی از قرآن) پیروی میکنم ...» پیغمبر ص مسلمان و تسلیم حکم و نظر خدا بود و دروغ نمیگفت و از دستور خدا پیروی میکرد و حرفی بر خلاف قرآن نمیزد و کاری بر خلاف آن نمیکرد. کسی که بخواهد ببیند سنّت یعنی طرز کار او چه بود باید قرآن را بخواند و بفهمد او چه میکرد و چه میگفت. او در راه ساختن یک دنیای پاک فعالیت میکرد. دنیائی که مطابق آیه 25: 57 سوره حدید و 88: 11 سوره هود و 51: 23 سوره مؤمنون و 24 و 25: 70 سوره معارج و 60: 9 سوره توبه و 36: 17 سوره اسراء و 64: 3 سوره آلعمران در آن اثری از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها نباشد. هر مسلمان واقعی باید در این راه کوشش کند.