45
هدف دین
میدانیم که خدائی که آنطور که میگویند خالق و آفریننده 400 میلیارد کهکشان است احتیاجی به بنده خود ندارد و اگر دستوری میدهد برای سعادت خود او است. میدانیم که خداوند در آیه 25 حدید سوره 57 میفرماید: «بدون کوچکترین تردیدی پیغمبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان، وسیله سنجش، نازل کردیم تا مردم عدالت را برقرار کنند.» کلمه مردم شامل کلیه افراد بشر میشود، هر جای دنیا که باشند. یعنی هدف دین هدفی جهانی است و هدف قبیلگی و ملی و نژادی نیست. لذا مسلمانان وظیفه دارند سعی کنند جهانی بسازند که در آن اثری از ظلم و تبعیض بیجا وجود نداشته باشد. چون میدانیم هوش و معلومات و کاردانی و پشتکار و فعالیت انسانها با هم فرق دارد و روی این اصل حقوق آنها با هم فرق دارد. این معلوم است که از یک پزشک مهندسی ساختمان نمیخواهند و در باره ستاره شناسی و تاریخ جهان و جغرافی جهان از او نمیپرسند. مگر اینکه او در یکی از این رشتهها هم مطالعه کافی کرده باشد. میبینیم که آیه میفرماید: «همه پیغمبرانمان را برای این فرستادیم که مردم عدالت را در جهان برقرار کنند.» بنابراین باید همه مردم که پیرو پیغمبران هستند و تمام افراد صالحی که واقعاً خواستار اصلاح اجتماع هستند برای ساختن دنیائی که در آن عدالت باشد با هم اتحاد داشته باشند و در این راه همکاری کنند. همانطور که آیه64 آلعمران می فرماید: «بگو ای اهل کتاب (ای کسانی که کتاب الهی دارید)، بیائید روی کلمهای که بین ما و شما مساوی است همکاری کنیم که بنده کسی غیر از خدا نباشیم و در اینکار کسی را شریک خدا نکنیم.» یعنی بنده کس دیگری غیر از خدا نباشیم. چون میدانیم که بنده کسی است که از دستور ارباب خود بدون چون و چرا اطاعت میکند. عبد یعنی بنده و عبادت یعنی بندگی کردن و معبود (اله) یعنی وجودی که قابل آن باشد که انسان بنده او باشد و لااِله الاّ الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ یعنی معبودی که قابل آن باشد که انسان بنده و مطیع محض و بی چون و چرای او باشد غیر از خدا وجود ندارد. یکی است و شریکی ندارد که انسان بنده و مطیع آنها شود. حتی هیچیک از پیغمبران چه رسد به امامان و آیت اللهها و پاپها و ربایها و پادشاهان و رئیس جمهورها و نخست وزیرها و مجلسهای شورا و سنا و لردها که جمعی از انسانها آن را تشکیل دادهاند. دین میخواهد که انسان با بندگی در مقابل خدا از بندگی غیر خدا در زیر هر اسمی که باشد خودداری کند. در صورتیکه میبینیم در سراسر جهان افراد بنده و مطیع محض افراد یا مجالسی که افراد تشکیل داده شدهاند. بنابراین مسلمانان واقعی موظفند این وضع را با اتحاد خود تغییر دهند. آیه 64 آلعمران را دیدیم. خداوند در آیه 102 و 103 و 105 آلعمران میفرماید: «ای افرادی که (به پیغمبری محمد ص و الهی و بدون اشتباه بودن راهنمائی خدا برای ساختن یک دنیای پاک) ایمان دارید آنطوری که سزاوار ترس از نافرمانی خدا است از نافرمانی او احتراز و خودداری کنید و فقط در حالی که تسلیم بدون چون و چرای خدا هستید از دنیا بروید و همگی به رشته الهی خدا (که قرآن است) بچسبید و تفرقه نداشته باشید و نعمت خدا را بر خودتان بیاد آورید که دشمن هم بودید (و یکدیگر را غارت میکردید) و خدا بوسیله قرآن دلهای شما را به هم نزدیک کرد (و برای ساختن یک دنیای پاک همفکر و در اثر این نعمت) برادر هم شدید و کنار گودالی از آتش اختلافات و دشمنی بودید و خدا شما را از آن نجات داد. خدا آیاتش را اینطور برای شما بیان میکند تا راه صحیح ساختن یک دنیای پاک را بشناسید.» خواندن قرآن به زبانی که انسان میفهمد بیشتر از یک ماه طول نمیکشد و در عرض یک سال میشود آن را 12 بار خواند و تقریباً آن را حفظ شد و بخصوص که انسان به راهنمائیهای خدا برای ساختن یک دنیای پاک توجه داشته باشد. چون خداوند در آیه 185 بقره میفرماید: «قرآن راهنمای مردم و دلیلهای روشنی از هدایت و جدا کننده حق و باطل - در راه شناختن و ساختن یک دنیای پاک - است.» دنیائی که در آن از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها اثری نباشد و قتل و زنا و دزدی و شهادت دروغ و دروغگویی و بی توجهی بوضع فقرا در آن نباشد. چون آیه 25 حدید سوره 57 و آیه 58 و 135 نساء سوره 4 و آیه 8 سوره مائده سوره 5 و آیه 152 انعام سوره 6 و آیه 29 اعراف سوره 7 و آیه 90 نحل سوره 16 و آیه 21 آلعمران سوره 3 در باره عدالت صحبت میکند. عدالت یعنی نابودی ظلم و نبودن آن در جامعه بشری نه اینکه در قرن 21 کشورهای قوی به کشورهای ضعیف حمله کنند و بنام «امنیت ملی» امنیت دیگران را از بین ببرند و خانههای مردم را که با زحمت انسانها ساخته شده بر سر آنان خراب کنند و با بمب و موشک خانهها را خراب و مردم را بکشند و با مسلسل سینهها را سوراخ کنند و دم از حقوق بشر و آزادی بزنند. دین میخواهد در جهان عدالت برقرار باشد و حق هیچکس پایمال نشود چه رسد به حقوق ملتها و هیچ ملتی بخاطر عدهای کوچک محاصره اقتصادی نشود و اسم آن را آزادی و انسانیّت بگذارند. این وظیفه مسلمانان است که با اتحاد و با هم و با همه دینداران عالم مطابق آیه 64 آلعمران و اتحاد همه اصلاح طلبان واقعی این کار را انجام دهند و بدون اینکه خونی از دماغ کسی ریخته شود با اتحاد خود نمایندگانی به مجلس بفرستند که قوانینی بگذرانند که عدالت در همه جهان برقرار شود و به نام ملت و وطن افراد را از هم جدا نکنند. چون این خطکشیهائی که در نقشهها وجود دارد در هیچ جای دنیا وجود ندارد و در دنیائی که در عرض یک روز میتوان از یک نقطه آن به طرف مقابل کره زمین رفت این حرفها خجالت آور و نشان کج فهمی و بی توجهی و بی اطلاعی افراد است. همه جهان زمین خدا است و همه افراد بشر بندگان و مخلوق خدا هستند. خدائی که روابط ریاضی قرآن وجود او را آشکار ساخته. آیه 51 مؤمنون سوره 23 میفرماید: «ای پیغمبران از خوردنیهای پاک بخورید ولی کار درست، عمل صالح، بکنید. چون من کارهائی را که میکنید میدانم.» چون میدانم به نام زهد و تقوا چه فریبکاریهائی در جهان وجود دارد. چون از زهد یعنی بی علاقگی و بی رغبتی فقط یک بار در قرآن صحبت شده آنهم در آیه 20 یوسف سوره 12 است که میفرماید: «یوسف را به قیمت کمی به چند درهم فروختند. چون علاقهای نسبت به او نداشتند.» میبینیم صحبت از بی علاقگی به یوسف است نه صحبت از بی علاقگی به دنیا که فریبکاران به نام دین در دهانها انداختهاند و در دانشگاهها از آن صحبت میشود. مسلمان باید از نعمتهائی که خدا در جهان آفریده استفاده کند و با مال و جان خود کوشش کند که دنیای پاکی بسازد که در آن عدالت برقرار باشد و انسانها بنده و مطیع بی چون و چرای انسانها نباشند و بنده خدا باشند تا بنده انسانها نباشند و به فرمان آنها به کشتار بندگان خدا نروند. اگر مسلمانان واقعاً مسلمان باشند و با جان و مال خود با استفاده از وسائل ارتباط جمعی امروزی اقدام کنند و مردم را با حکمت و بصیرت و پند و اندرز نیکو به راه خدا دعوت کنند و با بهترین روش با آنها بحث و گفتگو کنند و از بحثهای بیهوده که ربطی به ساختن یک دنیای پاک ندارد خودداری کنند در عرض یک قرن یا نیم قرن یا کمتر از آن میتوانند اینکار را بکننند و مردم را متوجه ارزش ساختن یک دنیای پاک که در آن عدالت برقرار باشد و افراد فقط بنده و مطیع بدون چون و چرای خدا باشند نمایند. هیچ شکی در آن نیست چون خداوند در آیه 7 محمد سوره 47 میفرماید: «اگر خدا را یاری کنید خدا هم شما را یاری و کمک میکند و قدمهای شما را ثابت میکند.» و آیه 55 نور سوره 24 میفرماید: «خدا به کسانی که - به آنچه به محمد ص نازل و وحی شده - ایمان بیاورند و کار درست، عمل صالح، بکنند وعده داده که آنان را جانشین قدرت قبلیها بکند همانطور که آنها را جانشین قدرت قبل از خود کرد و دینی که برای آنها برگزیده حاکم بر اجتماع کند و آن را بقدرت برساند و ترس آنها را از دشمنان خود به امنیت خاطر کامل تبدیل کند بطوری که فقط بندگی و اطاعت بی چون و چرای مرا بکنند و بنده بی چون و چرای کسی غیر از من نباشند و در این کار کسی را شریک من نکنند. کسی که بعد از آن منکر شد فاسق و نافرمان است و از فرمان خدا اطاعت نمیکند.» این کار درست برای ساختن یک دنیای پاک، شناختن دستورها و نظرهای خدا که در قرآن وجود دارد میباشد و اتحاد خودشان و متحد ساختن دینداران دیگر، اهل کتاب، و افراد اصلاح طلب واقعی است که اصلاح طلبی را نردبان رسیدن به قدرت و فرمانروائی به دیگران نساختهاند. چون بسیاری از این اصلاح طلبان که ادعای بیدینی میکنند افرادی هستند که از کار دیندارنمایان بی اطلاع از دین و عقاید غلطی که به آنها تزریق و تلقین کردهاند بیزار هستند و تعلیمات صحیح دین را قبول دارند که درصدد اصلاح جهان میباشند. مسلمان واقعی با مال و جانش در راه ساختن یک دنیای پاک کوشش میکند. چون آیه 15 حجرات سوره 49 میفرماید: «افراد با ایمان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردند و بعد هم دچار شک و تردید نشدند (معجزه ریاضی قرآن این شک و تردید را باقی نمیگذارد) و با مال و جانشان در راه خدا کوشش یعنی جهاد کردند. چنین افرادی در ادعای ایمان داشتن خود صادق هستند و راست میگویند.»
هر آدم عاقلی میداند راه خدا راهی نیست که بین دو نقطه از نقاط جهان وجود دارد و راه رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر است بلکه منظور از آن دین خدا است که مطابق آیه 25 حدید ساختن یک دنیای پاک است و منظور از جهاد در راه خدا کوشش در راه دین خدا و ساختن یک دنیای پاک است. مطابق این آیه هر مسلمانی میداند که اگر با مال و جان خود در راه خدا کوشش نکند مسلمان و مؤمن به خدا و دستورها و راهنمائیهای او نیست. بنابراین آیاتی که دیدیم افرادی که به قرآن که مجموعه وحیی است که به پیغمبر اسلام ص شده ایمان داشته باشند و با مال و جانشان در راه ساختن یک دنیای پاک کوشش کنند و نظر خدا را در باره فرستادن پیغمبران مطابق آیه 25 حدید به مرحله اجرا در آورند و اینکار را با اتحاد مسلمانان مطابق آیه 103 آلعمران و همه دینداران مطابق آیه 64 آلعمران و همه اصلاح طلبان واقعی انجام دهند و مطابق آیه 125 نحل و آیه 108 یوسف سوره 12 مردم را با حکمت و بصیرت و پند و اندرز نیکو به راه خدا دعوت کنند و اینکار را با بهترین روش انجام دهند حتماً وعده خدا عملی میشود و میتوانند عدالت را در جهان برقرار کنند. ولی باید توجه داشت که روحانینماها قرنها دین را دکان کسب مخارج زندگی خود کردهاند و مردم را با یک دسته افکار سست و واهی و بی اثر سرگرم ساختهاند. چون علامه طباطبائی در آخر صفحه 75 کتاب «اسلام و احتیاجات واقعی هر عصر» مینویسد: آقایان (یعنی حکومتها) ... بدست یک عده مزدور ماده پرست که مورد ارادت مردم بودند فکر واقع بینی و حقیقت شناسی را از مغزهایشان بیرون کشیده و با تزریق و تلقین یک دسته افکار سست و واهی و بی اثر سرگرمشان نمودند و به سر وکله هم زدند که علی امام و خلیفه اول باشد یا ابوبکر در صورتیکه این کار سپری شده و خداوند در آیه 134 و 141 بقره پس از اینکه از ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش صحبت میکند میفرماید: «آنها عدهای بودند که از دنیا رفتند هر چه کردند مال خودشان است و کارهائی که شما میکنید مال شما است در بارۀ اعمال آنها از شما بازخواست نمیکنند.» به این افراد نادان هم باید گفت علی ع و ابوبکر ره از دنیا رفتند و در باره کارهای آنها از ما سوال و بازخواست نمیکنند ولی عمر ره در حدیث 468 جلد 9 صحیح بخاری میگوید: «کتاب خدا برای ما کافی است.» و علی ع در خطبه 176 یا 175 نهجالبلاغه میفرماید: «کسی بعد از قرآن کمبودی در دین ندارد و کسی قبل از قرآن در دین بی نیاز نیست» و به سر و سینه خود میکوبند که وای حسین کشته شد در صورتیکه آیه 169 و 170 آلعمران سوره 3 میفرماید: «خیال نکن کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند. بلکه زندهاند و پیش خدا روزی میخورند و بخاطر آنچه خدا از فضل خود به آنها داده شاد مانند ...» و حسین ع گفت «من برای اصلاح امت جدم و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم.» ولی اینها بجای اینکه برای اصلاح امّت جد حسین ع یعنی اصلاح امت اسلام کوشش کنند به سر وسینه و پشت میکوبند. بی اطلاعی و بیدینی و فریبکاری روحانی نماها کار را به کجا کشانده ؟!!! دین آمده دنیای پاکی بسازد ولی اینها مردم را سرگرم کارهائی کردهاند که ربطی به هدف دین و ساختن یک دنیای پاک خالی از ظلم ندارد. در صورتیکه خدا در آیه 31 نساء سوره 4 میفرماید: «اگر شما از گناهان بزرگی که از آن (در قرآن) نهی شدهاید خودداری کنید گناهان دیگر شما را (چه متوسط چه کوچک) ندیده میگیریم و میبخشیم و شما را وارد بهشت که جای پر ارزشی است میکنیم.» خدا دروغ نمیگوید و وعده دروغ نمیدهد. این گناهان بزرگ گناهانی است که با هدف دین یعنی ساختن یک دنیای پاک خالی از ظلم مخالفت دارد. هدف دین مطابق آیه 25 حدید برقراری عدالت در سراسر جهان است و مسلمانان اگر مسلمان و متحد باشند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کنند و دیگران را که تشنه عدالت هستند با حکمت و پند و اندرز نیکو به راه خدا و ساختن یک دنیای پاک بخوانند و در این راه کوشش کنند در مدت کوتاهی موفق میشوند بدون اینکه یک قطره خون از دماغ کسی بیفتد. چون با اتحاد خود و شرکت در انتخابات میتوانند قوه قانونگذاری را در اختیار بگیرند و اجازه فساد و ظلم به کسی ندهند و آدمهای رذل و ظالم و فاسد را بشدت مطابق قانون مجازات کنند.
چون آیه 33 سوره مائده سوره 5 میفرماید: «مجازات کسانی که با خدا و رسولش میجنگند و در زمین سعی در فساد میکنند این است که کشته شوند یا بدار زده شوند یا دست و پایشان بر خلاف هم بریده شود یا از زمین تبعید شوند. این خواری آنها در دنیا است و در آخرت عذاب بزرگی دارند.» جنگ با خدا حمله به کشور خدا و خانه او نیست بلکه همان فساد در زمین است و جنگ با رسول خدا ص دوئل و جنگ تن به تن با او نیست بلکه همان سعی در فساد در زمین است. باید به افراد نادانی که سنگ طرفداری از این افراد رذل و فاسد را به سینه میزنند گفت اگر این افراد اینکارها را با شما بکنند چه میکنید آیا آنها را ناز میکنید و مدال افتخار به آنها میدهید؟ البته بهتر است از اینها به نفع جامعه کار کشید تا آنها را به زندان انداخت و از پول ملت که با مالیات آنها بدست می آید در زندان از آنها پذیرایی کرد و وسایل آسایش آنها را فراهم کرد. خواننده عزیز از تو دو خواهش دارم یکی اینکه در باره آنچه میگویم درست فکر کنی و یکی اینکه آیاتی که در این کتاب از آنها گفته میشود یا به آنها اشاره میشود در هر ترجمهای که در دسترس داری نگاه کنی و ببینی این آیات در قرآن مسلمانان وجود دارد یا نه. البته عین کلمات مورد نظر نیست بلکه آنچه خداوند میگوید مورد نظر است چون در ترجمه هر کس از کلمات مورد نظر خود و از آنچه بفکرش میرسد استفاده میکند. اگر دیدی این مطالب درست است به حکم دین و به حکم انسانیّت وظیفه داری آن را هر طور میتوانی به دیگران بگوئی. اگر نگوئی بر خلاف وظیفه دینی و انسانی خود که بیان حقیقت است عمل کردهای و مطابق آیه 159 بقره ملعون هستی.
دو چیز را فراموش نکنیم یکی نتیجه اتحاد و یکی تفرقه و اختلاف نظرهائی که افرادی که متحد بنظر میآیند در باطن دارند. چون آیه 15 حشر سوره 59 میفرماید: «... آنها را متحد میپنداری و خیال میکنی که آنها متحد هستند در صورتیکه افکار و نظرهای مختلفی دارند. بخاطر اینکه افراد نادانی هستند.» و ارزش همدلی و اتحاد را نمیدانند. مثل بیشتر مسلمانان نادان و بی خبر از تعلیمات اسلام که خداوند به آنها در آیه 103 آلعمران میفرماید: «همگی به رشته الهی که قرآن است بچسبید و تفرقه نداشته باشید.» چون قرآن یک کتاب بیشتر نیست و احکام آن هم یک دهم آن را تشکیل نمیدهد. چون بیشتر آن داستان گذشتگان است که مطابق آیه آخر یوسف سوره 12 «بدون شک در داستان زندگانی آنان عبرتی برای افراد عاقل و خردمند شما وجود دارد...» ولی بی خردان دنبال داستان و جزئیات آن میگردند نه عبرت و درس گرفتن از اشتباهات آنان. قسمت زیادی از قرآن صرف بیان مبارزات افراد متعصب نادانی که تحت تأثیر عقائد آباء و اجدادی خود و محیط خود با تمام وجودشان با اسلام میجنگیدند شده است، مثل مسلمانان امروزی بی اطلاع از تعلیمات قرآن که با حقایق قرآنی که به آنها گفته شود مخالفت میکنند و با آن میجنگند.
درباره نتیجه اتحاد کافی است کمی دقت کرده تا متوجه شویم که در سراسر جهان چند نفر با اتحاد خود دیگران را فریب داده و میدهند وتعداد فریب خوردگان آنها زیاد شده و بر جوامع خود حکومت میکنند. اینکار را در سراسر جهان میبینیم. و میبینیم که صیهونیستها در مدتی کوتاه با در دست گرفتن رادیو و تلویزیون و فیلم و کتاب و روزنامه و سیستمهای بانکی و ساختن سازمانهای مختلف بر افکار جهان حکومت میکنند. همانطور که بقول آقای کارتر که خودش این دوره را گذرانده هیچکس نمیتواند در آمریکا بدون رضایت یهودیان - آنهم یهودیان صهیونیست - رئیس جمهور یا نماینده مجلس یا سنا شود. چون اگر نگاه کنیم همه آن افراد برای جلب نظر و پشتیبانی آنها پیش اِی پَک و به اسرائیل میروند و قول سر سپردگی و پشتیبانی از آنها را به انها میدهند. کار بایدن و ترامپ واوباما و کلینتون و جورج بوش و دیگران را دیدهایم و میبینیم. سالهاست که نتانیاهو و دیگر رهبران اسرائیل و صیهونیستها به امریکا دیکته میکنند چه باید بکند، و رهبران و سیاستمداران سرسپرده آمریکا هم از آنها اطاعت میکنند و به آنها ابراز وفاداری میکنند نه بعکس. در حالیکه یهودیان از روزنامه و کتاب و رادیو و تلویزیون و فیلم سالانه میلیونها و میلیاردها دلار و یورو بدست میآورند و از این راه میلیونر و میلیاردر شدهاند. من نمیدانم در عرض این مدت 77 یا 78 سالی که از ایجاد دولت اسرائیل گذشته چه مقدار از بودجه مردم آمریکا به اسرائیل داده شده ولی اگر تریلیونها نباشد لااقل صدها میلیارد دلار میباشد. آنهم با ارزش دلار در سالهای گذشته. از طرف دیگر دیدیم که مارشال دوگل وقتی رئیس جمهوری فرانسه شد در صدد تشکیل اتحاد اروپائیان بر آمد و حتی برای اینکار به روسیه رفت و امروزه میبینیم که پول کشورهای اروپایی به یورو تبدیل شده و مسافرت و کار و اقامت در کشورهای اروپائی برای همۀ اروپائیان آزاد است و احتیاجی به گذرنامه و ویزا ندارد و باعث اتحاد و قدرتمند شدن اروپا گردیده است. درس بگیریم.