42

اسلام و انسانیّت

اسلام مثل بقیه ادیان ناشناخته است. چون دین‌ها توسط عده‌ای بنام روحانی تحریف شده و از اصل آن نشانی نیست. هدف دین نابودی ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسان‌ها است. در صورتیکه قدرتمندان میخواهند هرکاری خواستند بکنند. و کسی به آنها کوچکترین اعتراضی نکند و هر دستوری دادند دیگران انجام دهند و کوچکترین انحرافی از دستور آنها نشود اگرچه دستور آنها قتل عام مردم و سوزاندن و تخریب شهرها و در آوردن چشم‌ها و مناره‌ ساختن از کلّه‌ها، یا بمباران شهرها باشد همانطور که در طول تاریخ شده و میشود. دین میخوکاهد ظلم و اجحاف و تبعیض بیجا از بین برود، همانطور که آیه 25: 57 سوره حدید میفرماید: «همه پیغمبرانمان را با دلیل‌های روشن و کتاب و وسیله سنجش فرستادیم برای اینکه مردم عدالت را برقرار کنند...» اما در قرن 21می‌بینیم که از عدالت اثری نیست و قانون جنگل بر جوامع بشری حکومت میکند و حق با قوی است و افراد برای آنها زنده باد و هورا میکشند. حزب پیروز یا کودتاچیان یا انقلاب کنندگان پست‌ها را بین خود تقسیم میکنند و شایستگی و لیاقت دیگران نادیده گرفته میشود و با یک دگرگونی افراد لایق دیروز نالایق میشوند و افراد بی لیاقت دیروز لایق میگردند. عدالت رعایت کلیه حقوق کلیه افراد بشر است در صورتیکه امروزه هر کشوری بفکر افراد کشور خود میباشد و افراد کشورهای دیگر را بشر و دارای حق نمی‌شناسد. دین میخواهد هیچگونه فسادی در جامعه نباشد و مردم درستکار باشند چون «خدا فساد را دوست ندارد.» (205: 2 سوره بقره) «خدا مفسدین (کسانی که باعث فساد اجتماع میشوند) را دوست ندارد.» (64: 5 سوره مائده) و شعیب پیغمبر خدا میگوید: «... در آنچه شما را از آن نهی میکنم سر مخالفت با شما را ندارم. من چیزی جز اصلاح آنهم تا آنجا که از دستم بر آید - نمی‌خواهم ...» (88: 11 سوره هود) ولی قدرتمندان میخواهند هرکاری خواستند بکنند و هر فرمانی که به هر زن و مردی دادند بدون چون و چرا انجام دهند و برای حفظ قدرت خود به طرفداران خود هم این اجازه را میدهند. دین میخواهد آدم گرسنه‌ای در جامعه باقی نماند و توانگران بفکر رفاه محرومین اجتماع باشند و میگوید زکات بدهید و پنج قسمت از هشت قسمت مصرف زکات صرف محرومین اجتماع شود و میگوید: «در اموال نمازگزاران حق معلومی برای سائل و محروم وجود دارد.» (19: 51 سوره ذاریات) و «زکات اختصاص دارد به فقرا و مساکین (تهی دستان) و مأمورین زکات (کسانی که روی زکات کار میکنند) و تألیف قلوب (تبلیغات اسلامی) و آزادگی بردگان و غرامت دیدگان (مقروضین) و در راه خدا و در راه ماندگان....» (60: 9 سوره توبه) اما قدرت مندان میخواهند هر چه بیشتر از پول خود کیف کنند و خودنمائی کنند. برای آنها واکس کفششان مهم‌تر از مرگ یک فقیر است که از گرسنگی بمیرد. همانطور که می‌بینیم ملل قدرتمند ملل ضعیف را می‌چاپند و غارت میکنند یعنی جنس خود را به بالاترین قیمت به آنها میفروشند و اجناس آنها را به ارزان‌ترین قیمت از چنگ آنان در می‌آورند و در حالی که در بسیاری از کشورها مردم از فقر و مرض میمیرند آنها ‌به رقص و باده نوشی مشغول هستند و خرج سگ و گربه و وسائل آرایش آنها بیشتر از پولی است که برای نجات محرومین جهان لازم است. در مورد بودجه جنگی امریکا گفته میشود که پنج برابر نیاز تمام محرومین جهان است چون احتیاج آنها برای تأمین خوراک و پوشاک و مسکن و بهداشت و تحصیل 80 میلیارد دلار است در صورتیکه بودجه نظامی آمریکا 400 میلیارد دلار است و باز در جهان دم از انسانیّت و حقوق بشر میزنیم و شعار آن را سر میدهیم.

دین میخواهد جهل و بی اطلاعی از صحنه گیتی بر افتد تا فریبکاران و دیکتاتوران نتوانند بر جهان حکومت کنند. چون آیه 36: 17 سوره اسراء میفرماید: «از آنچه نمیدانی پیروی نکن. چون گوش و چشم و دل در باره آن مسئول میباشندلذا فرد مسلمان تحقیق نکرده و ندانسته از چیزی پیروی نمیکند. ولی امروزه روحانی نماها بر خلاف این دستور صریح خداوند بنام تقلید از افراد ملعونی که دین را وسیله کسب معاش و تأمین مخارج زندگی کرده‌اند اطاعت بدون چون و چرا میکنند و کاری به کتاب خدا و احکام روشن آن ندارند. ملعون کسی است که از رحمت خدا دور و رانده شده. خداوند در آیه 159: 2 سوره بقره میفرماید: «کسانی که دلیل‌های روشن و راهنمائی‌هائی را که ما در کتاب برای مردم بیان کرده‌ایم پنهان میکنند (به مردم نمیگویند) خدا و تمام لعنت کنندگان آنها را لعنت می‌کنندچه بسیار بزرگانی که با تجلیل از آنها نام برده میشود و برده شده ملعون و از رحمت خدا دور بوده و هستند.

دین میخواهد انسان‌ها فقط در مقابل خدا سر تعظیم خم کنند و سر بخاک بسایند و در مقابل هیچکس و هیچ چیز احساس و ابراز کوچکی و حقارت نکنند و تسلیم محض او نباشند. چون خدا انسان را گرامی داشته و به او عظمت و مناعت طبع داده. چون در آیه 70: 17 سوره اسراء میفرماید: «به آدم عظمت و کرامت دادیماین انسان‌های ضعیف النفس هستند که خود را در مقابل قدرتمندان زمان کوچک میسازند و به آنها قدرت یکّه‌تازی می‌دهند. خداوند در آیه 64: 3 سوره آل‌عمران میفرماید: «بگو ای اهل کتاب بسوی کلمه‌ای بیائید که بین ما و شما مساوی است که فقط خدا را بندگی (اطاعت بی چون و چرا) بکنیم (از هیچکس و هیچ مقامی و هیچ سازمانی بدون چون و چرا اطاعت نکنیم) و در اینکار هیچکس را شریک خدا نسازیم. و بعضی از ما بعضی را غیر از خدا آقا و فرمانفرما نگیرند...» اگر مردم دیندار واقعی باشند و دین را بشناسند و بکار بندند دیگر هیچ دیکتاتوری بوجود نمی‌آید که بجان یکدیگر بیفتند و دنیا را بخاک و خون بکشند و خود را مالک و صاحب اختیار و فرمانفرمای مردم بدانند و مثل فرعون کوس «من ارباب و فرمانفرمای والا مقام شما هستم» بزنند. (آیه 24: 79 سوره نازعات).

ولی در اثر بی اطلاعی مردم عده‌ای بر دوش مردم سوار شدند و به یکّه تازی پرداختند. چون چاپی در کار نبود و مردم هم سواد نداشتند تا از همان قرآن‌های بسیار معدودی که بود استفاده کنند و نسبتاً معذور بودند. اما امروز که مردم با سواد هستند و قرآن با ترجمه آن به هر زبانی در هر خانه‌ای یا در هر کتابخانه‌ای وجود دارد چرا؟ چرا این افرادی که دم از مسلمانی میزنند قرآن کتاب دینی خود را نمی‌خوانند تا از آن که فقط یک کتاب 200 یا 300 صفحه‌ای است اطلاع پیدا کنند و آلت دست دکانداران دین فروش فریبکار نباشند؟ راستی چرا؟