39
اسلام و ادیان 1
در قرآن کلمه ادیان نیامده است بلکه همه جا از دین صحبت شده است. دین از نظر خداوند اسلام است و اسلام یعنی تسلیم حکم و نظر خدا بودن. از نظر قرآن تمام پیغمبران و تمام پیروان واقعی آنها مسلمان یعنی تسلیم حکم و نظر خدا هستند. قرآن در آیه 19 سوره آلعمران (سوره 3) میفرماید: «دین در نظر خداوند اسلام است.» و در آیه 85 آلعمران میفرماید: «هر کس غیر از اسلام دینی بجوید از او پذیرفته نمیشود و در آخرت از زیانکاران است.» تسلیم حکم و نظر خدا بودن یعنی تسلیم هیچ حکم و نظری که بر خلاف حکم و نظر خدا باشد نبودن، از هر کس و هر مقام و دستگاهی که باشد. آیه 112 بقره (سوره 2) میفرماید: «مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ... «هر کس خود را تسلیم حکم خدا کرد و نیکوکار بود پاداشش پیش صاحب اختیارش محفوظ است. نه ترسی دارد نه غصّهای.» آیه 62 بقره و با اندکی تفاوت آیه 69 مائده (سوره 5) میفرماید: «مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و صابئین، بطور کلی هر کسی که به خدا و آخرت ایمان داشته باشد و کار درست (عمل صالح) بکند پاداشش پیش صاحب اختیارش محفوظ است نه ترسی دارد نه غصهای.» و آیه 3 اعراف (سوره 7) میفرماید: «از آنچه از صاحب اختیارتان به شما نازل شده پیروی کنید و از اولیائی غیر از آن پیروی نکنید.» تمام پیغمبران مردم را به بندگی خدا و تسلیم حکم و نظر خدا بودن دعوت میکردند. به آیه 59 و 65 و 73 و 85 اعراف (سوره 7) مراجعه کنید. آیه 79 و 80 آلعمران (سوره 3) میفرماید: «سزاوار هیچ انسانی نبودکه خدا به او حکم و کتاب و نبوت (پیامبری) بدهد بعد او به مردم بگوید غیر از خدا بنده منهم باشید. ولی میگفتند خداپرست باشید به دلیل همان کتابی که به هم تعلیم میدهید و درس آن را میخوانید * و بشما امر نمیکند که فرشتگان و پیغمبران را ارباب خود بگیرید. آیا شما را پس از اینکه مسلمان (تسلیم حکم و نظر خدا) شدید به کفر حکم میکند؟!» پیغمبران میگفتند ما پیغمبر خدا هستیم و خدا بما میگوید که به شما چه بگوییم. چون شماره اول باب چهارم تا 14 سفر خروج و باب اول تا آخر سفر لاویان کتاب عهد عتیق که بین ما به تورات مشهور است مینویسد: «خداوند موسی ... را خطاب کرده گفت: بنیاسرائیل را خطاب کرده به ایشان بگو.» البته بعضی از بابها ادامه باب قبلی است و عیسی ع در شماره 49 باب 12 و شماره 24 باب 14 انجیل یوحنا میفرماید: «از آنرو که من از خود نگفتم لکن پدری که مرا فرستاد و بمن فرمان داد که چه بگویم و به چه چیزی تکلم کنم.» «و کلامی که میشنوید از من نیست بلکه از پدری است که مرا فرستاد.» شماره 34: 3 و 17: 7 و 28 و 47: 8 و 10: 14 و 15:15 و 8 و 14: 17 انجیل یوحنا را هم نگاه کنید. در شماره 3 تا 7: 20 سفر خروج و شماره 7 تا 11: 5 سفر تثنیه (از عهد عتیق) آمده است: «... تو را بحضور من خدایان دیگر نباشد. بجهت خود صورت تراشیده یا هیچ تمثالی... مساز. آنها را سجده و عبادت منما ... نام یَهُوَه خدای خود را به باطل مبر.» عیسی مسیح ع در شماره 3: 17 یوحنا میفرماید: «حیات جاودانی این است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند.» و در شماره 29: 12 انجیل مرقس میفرماید: «بشنو ای اسرائیل خداوند خدای ما خداوند واحد است. و خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما.» که همان دستور عهد عتیق است که در شماره 4 و 5: 6 تثنیه آمده است. در هیچ جای انجیل نیامده است که عیسی گفته باشد من خدا هستم یا خدا یکی از سه خدا است. قرآن در آیه 72 و 73 مائده (سوره 5) میفرماید: «کسانی که گفتند خدا خودِ مسیح ابن مریم است کافر شدند.» و «کسانی که گفتند خدا سومین خدا است کافر شدند.» این از غلوها (گزافه گوئیها و اغراق گوئیهائی) است که مسیحیان میگویند. قرآن در آیه 77 مائده میفرماید: «بگو ای اهل کتاب در دینتان بناحق غلو نکنید و از دلخواه عدهای که قبلاً گمراه شدند و عده زیادی را گمراه کردند و از راه راست منحرف شدند پیروی نکنید.» ولی متأسفانه در تمام دینها مردم از این افراد پیروی میکنند نه از کتاب الهی. خداوند در آیه 25 حدید (سوره 57) میفرماید: « پیغمبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم برای اینکه مردم عادل باشند.» عدالت رعایت کلیه حقوق تمام انسانها است. و هر انسانی حق دارد جان و مال و ناموس و آرامش فکری او از تجاوز دیگران در امان باشد. به آیه 32 و 33 سوره اسراء (سوره 17) در مورد احترام به ناموس و جان افراد و آیه 188 بقره (سوره 2) در مورد مال و آیه 6 و 11 و 12 حجرات و آیه 11 تا 17 نور (سوره 24) مراجعه کنید. و در کتاب عهد عتیق (موسوم به تورات) به شماره 12 تا 17: 20 سفر خروج و 16 تا 21: 5 سفر تثنیه مراجعه کنید. عیسی مسیح ع در شماره 20: 5 انجیل متی میفرماید: «تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.» و در شماره 21: 7 متی میفرماید: «نه هر که مرا خداوند خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکس که اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد.» و در شماره 13: 9 متی میفرماید: «نیامدهام تا عادلان بلکه تا گناهکاران را به توبه دعوت نمایم.» ولی میدانیم که دنیا در ظلم و فساد و شرک میسوزد و هیچ کشوری وجود ندارد که این سه چیز در آن وجود نداشته باشد. علت آن بی اطلاعی مردم از کتاب دینی خود و بجای پیروی از احکام خداوند که در آن است پیروی کردن از اولیائی غیر از کتاب الهی خود است. اگر مردم کتابهای الهی را بخوانند میبینند همه یک چیز را میخواهند ولی با بیانها و توضیحات مختلف. قرآن در آیه 13 شوری (سوره 42) میفرماید: «خدا برای شما از دین همان چیزی را قانونگذاری کرده که نوح را به آن سفارش کرده و همان چیزی است که بتو وحی کردیم و همان چیزی است که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن سفارش کردیم که دین را اجرا کنید و در دین دچار تفرقه نشوید.» ولی مردم در هر دین صدها مذهب و مسلک تراشیدند و بجای کوشش برای ساختن یک دنیای پاک بجان هم افتادند. خداوند در باره این کوتاه بینیها در آیه 111 و 113 بقره (سوره 2) میفرماید: «یهودیان گفتند هیچکس وارد بهشت نمیشود غیر از یهودیان و مسیحیان گفتند کسی غیر از مسیحیان وارد بهشت نمیشود. این آرزو و تصور آنها است. به آنها بگو اگر راست میگوئید دلیل خود را بیاورید.» کجای تورات یا انجیل چنین حرفی میزند؟ «یهودیان گفتند عیسویان بر چیزی نیستند (دین ندارند). و عیسویان گفتند یهودیان بر چیزی نیستند (راهشان درست نیست.) در صورتی که آنها کتاب دینی خود را میخوانند (و میبینند چنین حرفی در آنها نیست). تمام افراد نادان هم مثل حرف آنان را میزنند. خدا روز قیامت بین آنها در بارۀ چیزی که در آن اختلاف نظر داشتند حکم میکند.»