36
سنّت
سنّت یعنی روش. طرز کار. در قرآن 16 بار کلمه سنّت آمده است. ولی هیچکدام آنها مربوط به پیغمبر ص نیست. روش پیغمبر ص عمل به قرآن بود. کاری بر خلاف قرآن نمیکرد و حرفی بر خلاف آن نمیزد. اما دکانداران دین فروش بنام سنّت مردم را از قرآن دور کردند و متوجه احادیث و فقهی که بیشتر از این احادیث گرفته شده بود کردند. پیغمبر مسلمان و پیرو قرآن بود. کاری بر خلاف آن نمیکرد و حرفی بر خلاف آن نمیزد. در خود حدیث هم مطابق حدیث 1 و 5 باب آخر کتاب فضل علم، جلد اول اصول کافی گفته شده است که پیغمبر ص فرمود: «... آنچه موافق کتاب خدا (قرآن) است بگیرید و آنچه خلاف قرآن بود ترک کنید.» از هر کس که باشد. «ای مردم آنچه از قول من برای شما آمد که موافق قرآن باشد، من گفتهام و آنچه مخالف قرآن باشد من نگفتهام.» ولی همین آقای ثقه الاسلام (صفتی که به او دادهاند) احادیثی نقل کرده که مخالف صریح آیات روشن خدا است. لذا معلوم میشود از قرآن اطلاعی نداشتند. خداوند در آیه 106: 6 سوره انعام به پیغمبر ص میفرماید: «از آنچه از اربابت (فرمانفرما و آقا و صاحب اختیارت) بتو وحی شده پیروی کن. معبودی (کسی که بی چون و چرا از او اطاعت کنی) غیر از او وجود ندارد و از مشرکین روگردان باش.» و در آیه 109: 10 سوره یونس به پیغمبر ص میفرماید: «از آنچه به تو وحی میشود پیروی کن و استقامت داشته باش تا خدا حکم کند. او بهترین حکم کننده است.» و در آیه 2: 33 سوره احزاب به او میفرماید: «از آنچه از طرف اربابت به تو وحی میشود پیروی کن. خدا از کارهائی که میکنید اطلاع دارد.» آیا پیغمبر ص از این دستورها اطلاع داشته یا نه؟ آیا از این دستورهای خدا پیروی میکرد و تسلیم خدا بود یا نه؟ اگر اطلاع داشت و تسلیم خدا بود (که بود) از آن پیروی میکرد و حرفی بر خلاف آن نمیزد و کاری بر خلاف آن نمیکرد. خداوند در آیه 50: 6 سوره انعام به پیغمبر ص میفرماید: «بگو به شما نمیگویم که گنجهای خدا نزد من (در اختیار من) است. و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام. من فقط از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم ...» و در آیه 203: 7 سوره اعراف به او میفرماید: «... بگو من فقط از آنچه از طرف خداوندم (اربابم) به من وحی میشود پیروی میکنم. این بصیرتها (بینش و بینائیهائی) از خداوند من و راهنمائی و رحمتی برای افرادی است که ایمان میآورند.» آیه 15: 10 سوره یونس میفرماید: «وقتی آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود کسانی که امید دیدار ما را ندارند میگویند قرآنی غیر از این بیاور یا آن را عوض کن. بگو من حق ندارم از طرف خودم آن را عوض کنم. من فقط از آنچه به من وحی میشود (یعنی از قرآن) پیروی میکنم. من از اینکه بر خلاف دستور خداوندم کاری بکنم از عذاب روز بزرگ میترسم.» خداوند در آیه 9: 46 سوره احقاف به پیغمبر ص میفرماید: «بگو من اولین پیغمبر (پیغمبر نوظهور) نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهد شد. من فقط از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم. من فقط بطور آشکار هشدار میدهم.» و شما را متوجه خطر میکنم و شما را از آن بر حذر میدارم. آیا پیغمبر ص دروغ میگفت؟ آیا خدا به پیغمبر ص میفرماید: به دروغ به مردم بگو که من فقط از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم؟ آیا این فریبکاران و دکانداران دروغگو خجالت نمیکشند که با وجود این آیات روشن و احکام صریح خداوند به پیغمبر ص تهمت میزنند و بنام سنّت پیغمبر ص هر دروغی که خواستند سر هم میکنند و بخورد مردم میدهند؟ پیغمبر ص مطابق این دستورهای صریح و روشن خدا فقط از قرآن پیروی میکرد و حرفی بر خلاف قرآن نمیزد و کاری بر خلاف آن نمیکرد. خداوند در آیه 49: 5 سوره مائده به پیغمبر میفرماید: «مطابق آنچه خدا نازل کرده بین آنها حکم کن و از دلخواه آنها پیروی نکن. و متوجه باش که تو را از بعضی از چیزهائی که خدا بتو نازل کرده منحرف نکنند...» مسلمان واقعی مطابق آنچه خدا نازل کرده حکم میکند و اظهار نظر مینماید و از دلخواه مردم بی دین بی اطلاع پیروی نمیکند. چون مطابق آیه 44: 5 سوره مائده «... کسانی که مطابق آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند کافر هستند.» آیه 37: 13 سوره رعد میفرماید: «اینطور قرآن را دستوری به زبان عربی نازل کردیم. اگر بعد از اینکه علم برای تو حاصل شد از دلخواه آنان پیروی کردی کسی که تو را یاری کند و از عذاب خدا حفظ کند برای تو وجود ندارد.» آیه 91 و 92 مائده میفرماید: «به من دستور داده شده که صاحب این سرزمینی که خدا آن را محترم داشته و هر چیزی مال اوست را عبادت (اطاعت بی چون و چرا) بکنم. و به من دستور داده شده که از افرادی باشم که مسلمان (تسلیم خدا هستند) و قرآن بخوانم. هر کسی هدایت شد به نفع خودش است و کسی که گمراه شد، بگو من فقط هشدار دهنده هستم.»
پیغمبر قرآن را میخواند و از آن اطلاع داشت و تسلیم خدا بود و حرفی بر خلاف قرآن که به او وحی شده بود نمیزد و کاری بر خلاف آن نمیکرد. آیه 105: 4 سوره نساء میفرماید: «ما قرآن را بحق به تو نازل کردیم تا بین مردم مطابق آنچه خدا بتو نشان داده حکم کنی...» پیغمبر وظیفه داشت که پیام خدا را به مردم برساند و خودش هم مطابق آن عمل کند و سعی کند با همکاری افراد با ایمان دنیائی بسازد که در آن از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها اثری نباشد. آیه 120: 3 سوره آلعمران میفرماید: «اگر با تو بحث (بگو مگو) کردند بگو من و پیروان من خود را تسلیم خدا کردهایم. به اهل کتاب و مشرکین بگو آیا شما هم تسلیم خدا هستید؟ اگر تسلیم حکم و نظر خدا هستند هدایت شدهاند. ولی اگر رو برگرداندند (قبول نکردند که تسلیم حکم و نظر خدا باشند) وظیفه تو فقط ابلاغ است. خدا به بندگان بینا است.» آیه 99: 5 سوره مائده میفرماید: «وظیفه پیغمبر فقط ابلاغ (رساندن پیام و حکم و نظر خدا به مردم) است. و خدا چیزهائی را که آشکار میکنید و چیزهائی را که پنهان میکنید (به مردم نمیگوئید) میداند.» آیه 127: 4 سوره نساء میفرماید: «در باره زنان از تو فتوی (اظهار نظر و عقیده) میخواهند. بگو خدا در باره آنان و آنچه در کتاب (در قرآن) در باره زنان یتیمی که آنچه برای آنها واجب شده به آنها نمیدهید و دوست دارید با آنها ازدواج کنید و بچههای ناتوان فتوی (نظر) میدهد...» آیه 176: 4 سوره نساء میفرماید: «در باره کلاله از تو فتوی (نظر) میخواهند. بگو خدا در باره کلاله فتوی (نظر) میدهد. اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد نصف ماترک (آنچه از خود بجا گذاشته) به او میرسد (حق اوست) و به مرد از خواهرش اگر بچه نداشته باشد تمام ماترک (ارثیه) به او میرسد...» میبینیم که پیغمبر فتوی نمیدهد.
من نمیدانم چگونه فقیهان در باره چیزی که نمیدانند به احادیثی که لااقل 200 یا 300 سال بعد از پیغمبر ص نوشته شده متوسل میشوند و نظر (فتوی) میدهند؟!! چون بخاری نویسنده صحیح بخاری 256 سال بعد از هجرت و کلینی نویسنده اصول کافی 328 یا 329 سال بعد از هجرت از دنیا رفته بودند.
در صورتیکه خداوند در آیه 38: 6 سوره انعام میفرماید: «... در باره هیچ چیز در قرآن فروگذار نکردهایم...» و در آیه 89: 16 سوره نحل میفرماید: «... قرآن را که بیان کننده هر چیز و هدایت و رحمت و مژده برای افرادی که تسلیم خدا هستند میباشد بر تو نازل کردیم.» و آیه 3: 5 سوره مائده میفرماید: «... امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خودم را بر شما تمام کردم و برای شما اسلام را دین پسندیدم...» و در آیه 101: 5 سوره مائده میفرماید: «ای افراد با ایمان در باره چیزهائی که اگر برای شما روشن شود شما را ناراحت میکند سوال نکنید. اگر موقع نزول قرآن در باره آنها سوال کنید برای شما روشن میشود (بار شما سنگین میشود و ناراحت میشوید) خدا از آنها گذشت کرده (نخواسته بار شما سنگین شود) خدا آمرزنده و مهربان است.» آیه 31: 4 سوره نساء میفرماید: «اگر شما از گناهان بزرگی که از آنها نهی شدهاید خودداری کنید گناهان دیگر شما را میبخشیم و شما را با احترام وارد جای پر ارزشی (یعنی بهشت) میکنیم». علی علیهالسلام در شماره 102 یا 105 سخنان کوتاه نهجالبلاغه میفرماید: «خدا واجباتی را بر شما واجب کرده آنها را ضایع نکنید. و حدودی برای شما تعیین کرده از آن تجاوز نکنید. شما را از چیزهائی نهی کرده آن کارها را نکنید. و در باره چیزهائی بدون اینکه فراموش کرده باشد ساکت مانده، خودتان را در باره آنها به زحمت نیندازید.» توضیح المسائل درست نکنید.