24
عبد
مسلمان در نماز خود هر روزه 9 بار میگوید: «شهادت میدهم که معبودی (وجودی که انسان بنده و مطیع او باشد و خود را در مقابلش حقیر و کوچک ببیند و احساس و ابراز حقارت کند و به او پناه ببرد) غیر از خدا وجود ندارد؛ و شهادت میدهم که محمد بنده و رسول او است.» پیغمبر (ص) معبود کسی نیست، بلکه خود او بنده خدا است همانطور که آیه 1 و 2 کهف سوره 18 میفرماید: « حمد (مدح و ثنا و تمجید و بزرگداشت) فقط اختصاص به خدا دارد که قرآن را بر بندهاش نازل کرد و کجی در آن قرار نداد. قرآن کتابی است راست و استوار تا مردم را از عذاب شدید بر حذر دارد و به افراد با ایمانی که کار درست میکنند (درستکار هستند) بشارت دهد که پاداش نیکوئی دارند.» آیه 9 حدید سوره 57 میفرماید: «او خدائی است که دلیلها و نشانههای روشنی بر بندهاش (عبده) نازل کرد تا شما را از تاریکیها خارج کند و به نور ببرد. چون خدا نسبت به شما رئوف و مهربان (دلرحم) است.» و آیه اول فرقان سوره 25 میفرماید: «خدائی که قرآن (جدا کننده حق و باطل) را بر بندهاش نازل کرد تا مردم جهان را هشدار دهد پر برکت (مبارک) است.» هشدار بر حذر داشتن از خطری که در پیش است میباشد. چون اشتباه و کار غلط انسانها باعث ناراحتی آنان میشود. مردم در اثر کمی معلومات و غلط بودن بعضی از آنها اشتباه میکنند و کاری میکنند که به ضررشان تمام میشود. آیه 44 یونس سوره 10 میفرماید: «خدا ذرهای به مردم ظلم نمیکند ولی مردم به خودشان ظلم میکنند.» هیچ آدم عاقلی نمیخواهد به خود ظلم کند ولی در اثر ندانستن بسیاری از قوانینی که بر جهان حکم میکند و غلط بودن بعضی از معلوماتش کاری میکند که بر ضررش تمام میشود و بخود ظلم میکند. خدا راهنمائی خود را برای افراد بشر بوسیله فرستادن پیامش توسط پیغمبران به مردم ابلاغ کرده ولی انسانها در آنچه پیام خدا نامیده میشود دچار شک میشوند، همانطور که آیه 91 انعام سوره 6 میفرماید: «وقتی گفتند خدا چیزی نازل نکرده (معلوم میشود که) قدر خدا را آنطور که سزاوار خدا است نشناختهاند...» امروز روابط بهت آور ریاضی قرآن جای هیچ شک و شبههای برای افراد حسابگر و متفکر باقی نمیگذارد. چون نشان میدهد که پیغمبر و تمام مردم آن زمان نمیتوانستند چنین محاسباتی بکنند. بلکه مردم اینزمان هم نمیتوانند چنین کاری بکنند حتی با استفاده از کامپیوتر. بسیاری از مردم هم خود را دیندار تصور میکنند ولی آیه 170 بقره سوره 2 در باره آنان میفرماید: «وقتی به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده (از کتاب الهی که خودتان به آن معتقدید) پیروی کنید، میگویند ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم (از عقائد و کارهای پدرانمان) پیروی میکنیم. اگرچه پدرانشان ذرهای عقل خود را بکار نینداخته و راه صحیح را نشناخته باشند.» مثل مسیحیان که مسیح راخدا یا یکی از سه خدا میدانند در صورتی که میبینند عیسی مسیح صحبت از خدایی یگانه (خدای واحد) میکند. (شماره 43: 5 و 3: 17 یوحنا، 9: 23 متی و 29: 12 مرقس) با وجود این مسیحیان میگویند این ایمان ما است که مسیح خدا است و اگر از ایشان بپرسید دلیل این اعتقاد و ایمان شما که بر خلاف انجیل است، چیست؟ باز میگویند این ایمان ما است. در صورتیکه مسیح در آیه 30 مریم سوره 19 : «گفت من بنده خدا هستم. خدا به من کتاب داده و مرا پیغمبر ساخته.» و عیسی در شماره 17: 20 یوحنا به مریم مجدلیه میفرماید: «نزد برادران من رفته به ایشان بگو که نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم.» و پطرس جانشین عیسی در شماره 13 و 26: 3 ، 27 و 30: 4 اعمال رسولان در باره مسیح میگوید: «بنده قدوس» خدا که قبلاً آن را «پسر قدوس» خدا ترجمه میکردند. آیه 172 نساء سوره 4 میفرماید: مسیح استنکافی (سرپیچی) از اینکه بنده خدا باشد ندارد، فرشتگان مقرب هم از بندگی خدا استنکاف ندارند.» مسیح در شماره 39: 26 متی در دعای خود به خدا میگوید «... اگر ممکن باشد این پیاله از من بگذرد.» کشته نشوم و در شماره 46: 27 متی: «عیسی به آواز بلند صدا زده گفت ایلی ایلی لما سبقتنی یعنی الهی الهی مرا چرا ترک کردی؟» خدا که پیش خود دعا نمیکند و از خود کمک نمیخواهد. البته اسلام مصلوب شدن عیسی را مثل بعضی از انجیلها قبول ندارد. چون لااقل 28 انجیل وجود داشته. آیه 191 تا 195 اعراف سوره 7 میفرماید: «آیا چیزهائی را که چیزی خلق نکرده و خودشان هم خلق شدهاند شریک خدا میسازند؟ در صورتیکه آنها نمیتوانند بخود و آنها کمک کنند. اگر آنها را دعوت به هدایت کنید از شما پیروی نمیکنند. برای شما مساوی است که آنها را دعوت کنید یا ساکت باشید. کسانی را که غیر از خدا به کمک میخوانید بندگانی مثل شما هستند. بنابراین اگر راست میگوئید آنها را بخوانید تا دعای شما را اجابت کنند. آیا پا دارند که با آن راه بروند؟یا دست دارند که با آن کاری بکنند؟ یا چشم دارند که با آن ببینند؟ آیا گوش دارند که با آن بشنوند؟ بگو کسانی را که شریک خدا میسازید بخوانید و هر نقشهای که دارید در باره من اجرا کنید و مهلتی به من ندهید.» آیه 20 آلعمران سوره 3 میفرماید: «اگر با تو بگو مگو کردند بگو من و پیروان من خود را تسلیم خدا کردهایم. به اهل کتاب و بیسوادان (مشرکین) بگو آیا شما خود را تسلیم خدا کردهاید؟ اگر خود را تسلیم خدا کردهاند (از دستورها و نظرهای خدا پیروی میکنند) حتماً هدایت شدهاند واگر روگرداندند (قبول نکردند) وظیفه تو فقط ابلاغ پیام خدا است و خدا به بندگان خود بینا است.» آیه 30 یس سوره 36 میفرماید: «افسوس (حسرت) به خاطر بندگانم. هیچ پیغمبری برای آنها نیامد مگر اینکه او را مسخره میکردند.» چون به عقائد آباء و اجدادی غلط خود دلبستگی داشتند و نمیخواستند حرفی بر خلاف آنها بشنوند و متوجه شوند که اشتباه میکردهاند و حقیقت را نشناختهاند. آیه 59: 43 سوره زخرف در باره عیسی مسیح میفرماید: «او فقط بنده ما بود که به او لطف کردیم و نعمت دادیم و او را مَثَلی (نمونهای) برای بنیاسرائیل قرار دادیم.» مسیح در آیه 64: 43 سوره زخرف میفرماید: «خدا ارباب (آقا و فرمانفرمای) من و شما است او را عبادت (بندگی و اطاعت محض) بکنید. راه راست این است.» ولی مردم همانطور هستند که عیسی مسیح در شماره 46: 6 انجیل لوقا میفرماید: «چون است که مرا خداوندا خداوندا (آقا) میگوئید و آنچه به شما میگویم به عمل نمیآورید.» و در شماره 21: 7 انجیل متی میفرماید: «نه هر که مرا خداوند خداوند (آقا، آقا) گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد. بسا در آن روز مرا خواهند گفت خداوندا خداوندا آیا بنام تو نبوت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم؟ (مریضها را شفا ندادیم؟) و به نام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟ آنگاه به ایشان صریحاً خواهم گفت که هرگز شما را نشناختم. ای بدکاران از من دور شوید.» آیه 79 و 80 آلعمران سوره 3 میفرماید: «سزاوار هیچ بشری نبوده که خدا به او کتاب و حکم و نبوت (پیغمبری) بدهد بعد او به مردم بگوید غیر از خدا بنده من باشید. ولی میگفتند خداپرست باشید به دلیل همان کتابی یاد میدهید و به دلیل همان کتابی که درس آن را میخوانید. و به شما دستور نمیدهد که فرشتگان و پیغمبران را ارباب خود بگیرید. آیا بعد از اینکه تسلیم خدا شدید به شما دستور میدهد که کافر شوید؟!!» آیه 26 و 27 و 29 شعراء سوره 26 میفرماید: «گفتند خداوند رحمان فرزند گرفته. خدا منزه از این است که فرزند بگیرد. آنها بندگان مقرب خدا هستند. در گفتار بر خدا پیشی نمگیرند و به دستور خدا کار میکنند ... هر کدام آنها که بگوید من غیر از خدا معبود هستم او را با فرستادن به جهنم مجازات میکنیم. ما ستمکاران را (که ادعای اولوهیت یعنی معبود بودن بکنند) اینطور مجازات میکنیم.» آیه 39 و 40 حجر سوره 15 میفرماید: «شیطان به خدا گفت خداوندا به علت اینکه مرا فریب دادی کارهای بی ارزش را در نظر آنها (مردم) زینت میدهم و همه آنها را فریب میدهم، بجز بندگان خالص و صد در صد تو را» ما انسانها همیشه تحت تأثیر وسوسههای شیطان و فریبکاریهای او هستیم و باید متوجه باشیم فریب افکار خیالی را نخوریم و احتیاجات طبیعی خود را بشناسیم تا متوجه شویم آنچه داریم خیلی بیشتر از احتیاجات طبیعی ما است و سعی کنیم با مازاد آن در بیداری دیگران کوشش کنیم تا وسائل رفاه عمومی فراهم شود و از کاری که میکنیم لذت ببریم.