20
شریک
مسلمان هر روزه در نماز خود چندین بار میگوید: «شهادت میدهم که معبودی (وجودی که قابل این باشد که انسان در مقابلش احساس و ابراز کوچکی و حقارت کند و از دستورهایش بدون چون و چرا اطاعت کند) غیر از خدا وجود ندارد. یکی است و شریکی ندارد ...» مسلمان یعنی کسی که تسلیم حکم و نظر خدا است برای او شریکی نمیتراشد و از دستور هیچکس و هیچ چیز و هیچ مقام و هیچ سازمانی غیر از خدا اطاعت بدون چون و چرا نمیکند و طوق بندگی آن را به گردن نمیاندازد. مسلمان مطابق آیه 38 کهف میگوید: «او خدا و صاحب اختیار (ارباب و فرمانفرمای) من است و من هیچ چیز را (در اطاعت) شریک اربابم (آقا و صاحب اختیار و فرمانفرمایم) نمیسازم. مسلمان هر روزه لااقل 9 بار تکرار میکند که «خدا شریکی ندارد» تا بنده و مطیع هیچکس و هیچ چیز بدون چون و چرا نباشد. اگر اندکی به این حرف دقت کنید میبینید که مسلمان هر روزه بارها تکرار میکند که فقط بنده و مطیع محض و بدون چون و چرای خدا است و از دستور هیچکس و هیچ مقامی بدون پرسیدن علّت آن دستور اطاعت نمیکند. یعنی اجازه نمیدهد دیکتاتوری بوجود آید وفرمان خود را به دیگران دیکته کند و آنها را مجبور به اطاعت خود کند. این فرد چه یکنفر باشد چه یک سازمان. چه شاه باشد، چه رئیس جمهور، چه رهبر یک حزب (یک دسته) باشد چه یک مجلس. چون مجلس هم عملاً از نظر و فرمان یکنفر اطاعت میکند. ولی در جهان میبینیم که افراد عملاً از دستور یکنفر یا فرمان و نظر یک مجلس اطاعت میکنند. مسلمان در این گفتار خود که هر روزه تکرار میکند وظیفه بزرگ خود را که ساختن دنیائی است که در آن فقط فرمان و نظر خدا اجرا شود یادآوری میکند تا قانون بازیچه دست قدرتمندان نشود و افراد بیگناه را به اجبار مجبور نسازند که در مقابل هم قرار گیرند و به جان هم بیفتند و گرگ صفت یکدیگر را بکشند. گرگها هم یکدیگر را نمیکشند بلکه گیاهخواران را میکشند تا از گوشت آنها برای سیر کردن شکم خود و ادامه حیات استفاده کنند. جنگ آنها با هم فقط برای کسب قدرت برای استفاده جنسی از مادهها است. ولی انسانها در اثر شرک و اطاعت از دستور این و آن که بر خلاف دستور خدا است بجان هم میافتند و زندگی را بر هم حرام میسازند.
میدانیم که خدا خالق جهان یعنی آفریننده 50 میلیارد کهکشان است و احتیاجی به بنده خود ندارد. دستورهای او برای سعادت او و رهائی از دست فریبکاران دکاندار دینی و دیکتاتوران سیاسی است، تا نه بندۀ پاپ باشند، نه بنده سزار. آزاد از بندگی هر کس در جامعهای پاک زندگی کنند. چون همانطور که دیدهایم دستورهای خدا برای ساختن یک دنیای پاک و آسودگی خیال انسانها میباشد. ساختن دنیایی پاک از ظلم و فساد و فقر و جهل و خرد شدن شخصیت انسانها، ولی دکانداران دینی مطابق میل دیکتاتوران زمان بقول علامه طباطبائی «با تزریق و تلقین یک دسته افکار سست و واهی و بی اثر مردم را سرگرم ساختهاند.» و آنها را از ساختن چنین دنیائی و زندگی در آن محروم ساختهاند. بالاخره روزی در اثر بیداری دینداران و آشتی با کتابهای الهی بخود میآیند و با بیدار کردن دیگران و اتحاد آنها دنیا را به سوی چنین دنیائی خواهند برد. دین آمده که مردم فقط بنده خدا و مطیع محض او باشند و چیزی را شریک خدا یعنی ارباب خود نگیرند و از دستور هیچکس و هیچ مقام و هیچ سازمانی که بر خلاف دستور خدا یعنی ساختن یک دنیای پاک باشد اطاعت نکنند. البته اینکار در ابتدا سخت است و افراد از افکاری که دکانداران دینی وسیاسی برای آنها ساختهاند و پدرانشان هم آن را پذیرفتهاند بسادگی دست بر نمیدارند ولی در اثر آگاه سازی دینداران واقعی که دین حقیقی را شناختهاند و شناساندن آن و متوجه ساختن افراد بی اطلاع به ارزش واقعی آن کمکم بیدار خواهند شد و به صف بیدار شدگان خواهند پیوست و دیگران را با دین حقیقی آشتی خواهند داد و دست دکانداران دین فروش مردم فریب را از سر جامعه کوتاه خواهند کرد. چون امروزه بیشتر مردم سواد خواندن دارند و کتابهای اصلی دینها به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و مردم میتوانند با خواندن آنها بیدار شوند و دین حقیقی را بشناسند و اسیر بازیچههایی که دکانداران ساختهاند نشوند و وظیفه خود را بشناسند و در آن راه متحد شوند و با اتحاد خود دیگران را بیدار و متحد کنند و در راه بیدارسازی دیگران بیشتر موفق شوند. همانطور که پیغمبران الهی هر کدام به تنهائی شروع کردند و وظیفه خود را با کمک دیگران انجام دادند. ولی دکانداران دینی بعد از آنها دین را دکان کسب معاش و تأمین مخارج زندگی خود ساختند. دین ساده و آسان است. چون خداوند در آیه 3 اعراف سوره 7 میفرماید: «از آنچه از جانب خداوندتان بشما نازل شده (یعنی از قرآن) پیروی کنید و از اولیای دیگری غیر از آن پیروی نکنید ...» و در آیه 68 مائده سوره 5 میفرماید: «بگو ای اهل کتاب شما دین ندارید (بر چیزی نیستید) تا موقعی که از تورات و انجیل و هر کتابی که خدا برای شما نازل کرده پیروی کنید. البته این سخن بر طغیان و کفر عده زیادی از آنها خواهد افزود. ولی تو تأسفی به حال افراد کافر نخور.» به کار خود ادامه بده، آنها کمکم متوجه خواهند شد. آیه 31 نساء سوره 4 میفرماید: «اگر شما از بزرگهای آنچه از آن نهی شدهاید اجتناب کنید گناهان دیگر شما را (متوسطها و کوچکهای آن را) میبخشیم و شما را با احترام وارد جای ارزشمندی (یعنی وارد بهشت) میکنیم.» خدا دروغ نمیگوید و وعده دروغ نمیدهد و مردم را فریب نمیدهد. اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شدهاید خودداری (اجتناب) کنید خدا شما را وارد بهشت میکند چه رسد به مسائلی که در توضیحالمسائلها نوشتهاند و دکان خود را گرم کردهاند. قرآن و انجیل و تورات (4 کتاب دوم تا پنجم عهد عتیق) و گاتها و امثال آن هر کدام کتاب کوچکی هستند که هر کس در عرض یک ماه میتواند چند بار آن را بخواند و از دستورهای آن اطلاع پیدا کند. فراموش نکنید که دستورهای خدا برای هدایت مردم در این کتابها هست تا به سعادت وزندگی در یک دنیای پاک برسند. پیغمبر اسلام ص «بنده خدا و رسول خدا» بود که پیام خدا را به مردم رساند و از دنیا رفت (حرفی که مسلمان هر روزه در نماز خود یادآوری میکند) و میگوید: «شهادت میدهم که محمد بنده و رسول خدا است.» خدا به پیغمبر ص در آیه 36 رعد سوره 13 میفرماید: «... بگو به من دستور داده شده که فقط خدا را عبادت (بندگی و اطاعت بدون چون و چرا) بکنم و چیزی را در اینکار شریک او نسازم (بنده و مطیع بدون چون و چرای کسی غیر از او نباشم.) من مردم را به سوی او دعوت میکنم و بازگشت همه ما پیش او است» تا حساب کارهای خود را پس بدهیم و به جهنم یا بهشت برویم. آیه 20 تا 22 جن سوره 72 به پیغمبر ص میفرماید: «بگو من فقط فرمانفرمایم (ارباب و صاحب اختیارم) را به کمک میخوانم و هیچکس را شریک او نمیسازم. بگو من مالک ضرر و ارشادی برای شما نیستم. بگو هیچکس مرا از عذاب خدا حفظ نخواهد کرد (پناه نخواد داد) و غیر از او پناهگاهی پیدا نمیکنم.» آیه 41 و 42 غافر (مؤمن) سوره 40 میفرماید: بگو «ای قوم چرا من شما را به راه نجات دعوت میکنم و شما مرا به آتش جهنم دعوت میکنید؟ مرا دعوت میکنید که منکر یکتائی خدا شوم و چیزی را که به آن علمی ندارم شریک او سازم، در صورتیکه من شما را به سوی خداوند مقتدر آمرزنده دعوت میکنم؟!» آیه 36 نساء سوره 4 میفرماید: «فقط خدا را بندگی کنید و چیزی را در اینکار شریک او نسازید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مساکین و همسایه خویشاوند و همسایه غریبه و دوست موافق و در راه ماندگان و بردگانتان نیکی کنید (امروزه به خدمتگزارانتان) چون خدا آدم خودپسند فخر کننده را دوست ندارد.» آیه 33 اعراف سوره 7 میفرماید: «بگو ارباب (فرمانفرما و آقای) من فقط کارهای زشت را چه آشکار باشد چه پنهان و گناه و تجاوز بناحق (نه قصاص) و اینکه چیزی را که دلیلی برای آن نازل نشده شریک خدا بسازید و ندانسته از قول خدا (بنام دین) سخن بگوئید را حرام کرده.» آیه 19 انعام سوره 6 میفرماید: «... بمن این قرآن وحی شده تا شما و هر کس را که این قرآن به او رسید از خطری که در پیش دارید آگاه کنم. آیا شما شهادت میدهید که باخدا خدایان دیگری وجود دارد؟ بگو من چنین شهادتی نمیدهم...»