2
هشدار
هشدار یعنی انسان را متوجه خطری که در پیش دارد کردن و او را از آن بر حذر داشتن تا متوجه آن باشد و در خطر نیفتد.
خداوند در آیه 36 بنی اسرائیل سوره 17 میفرماید: «از آنچه نمیدانی دنباله روی نکن.» چون دروغگویان دینی و مذهبی و سیاسی و فلسفی زیادند. و در آیه 44 و 45 و 47 مائده میفرماید: «…کسانی که مطابق آنچه خدا نازل کرده (وحی: کتاب الهی) حکم نکنند کافرند … ظالمند … فاسقند.» فاسق کسی است که از دستور خدا پیروی نمیکند. خداوند در آیه 3 اعراف سوره 7 میفرماید: «از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (یعنی از کتاب الهی) پیروی کنید و از اولیائی غیر از آن پیروی نکنید...» چون آنکه اشتباه نمیکند خدا است. معلومات انسانها ناقص و بسیاری از آنها غلط است و انسان در موقع صحبت بسیاری از آنچه را میداند بخاطر نمیآورد و حافظه انسان ضعیف است. برای اینکه مسلمان از این فرمان پیروی و اطاعت کند باید قرآن را بخواند و بفهمد تا از دستورها و نظرهای آن اطلاع کافی داشته باشد تا از آن پیروی کند و مسلمان یعنی تسلیم حکمها و نظرهای خداوند باشد و بتواند مطابق آن حکم و اظهار نظر بکند تا کافر و ظالم و فاسق نباشد. میدانیم که فریبکاران در هر جامعهای وجود داشته و وجود دارند و تا مردم متوجه دستورهای خدا که در کتاب الهی است نشوند این فریبکاران وجود خواهند داشت. روحانی نماها و دانشمند نماهائی که در تمام ادیان وجود دارند و از راه دین فروشی کسب معاش میکنند و مخارج خانواده را تأمین میکنند زیادند. مگر اینکه مجازات سنگینی برای فریبکاران وجود داشته باشد که از ترس آن فریبکاری نکنند و دین را دکان کسب معاش نکنند. آیه 78 و 79 بقره سوره دوم میفرماید: «عدهای از یهودیان بیسوادند، از کتاب دینی خود (یعنی از تورات) جز آرزو و تصور چیزی نمیدانند. فقط گمان میکنند. پس وای بر کسانی که (از این بی اطلاعی افراد سوء استفاده میکنند و) با دست خودشان کتاب مینویسند و میگویند اینها از جانب خدا (و حقیقت دین) است تا آن را به بهای ناچیزی بفروشند.» مسلمانان و مسیحیان و دینداران دیگر جهان هم به همین درد مبتلا هستند و قرنها در بیسوادی و بی اطلاعی از دین غرق بودهاند. امروزه هم حتی بیشتر دیپلمهها و لیسانسیهها و دکترها و مهندسها از قرآن و انجیل و تورات و هر کتاب دینی دیگر که اظهار پیروی از آن یا مخالفت با آن را میکنند بی اطلاع هستند و حرفهائی را که بنام دین به آنها زده شده نشخوار میکنند. ولی نمیدانند فریب کسانی را خوردهاند که برای بهای ناچیزی بنام دین مطالبی نوشته یا گفتهاند. مطالبی که از آن اثری در قرآن نمیبینیم.
قرآن در آیه 75 بقره سوره دوم میفرماید: «آیا انتظار دارید که به حرفهای شما ایمان بیاورند؟ در صورتیکه عدهای از آنها کلام خدا را میشنوند و پس از اینکه معنای آن را فهمیدند معنای آن را عوض میکنند و خودشان هم میدانند چه کار میکنند.» افراد بی اطلاع از کتاب الهی با حسن نیّت این حرفها را بنام دین میپذیرند و با خلوص نیّت آن را بازگو میکنند. و دیگران هم بسادگی آن را بنام دین میپذیرند و بنام دین بازگو میکنند.
قرآن در آیه 78 آل عمران سوره 3 میفرماید: «عدهای از آنان زبان را طوری در دهان میگردانند (طوری حرف میزنند) که شما خیال میکنید حرفهای آنها از کتاب الهی است. در صورتی که از آن نیست. میگویند این حرفها از جانب خدا (از دین) است در صورتی که از جانب خدا (و از دین) نیست. از قول خدا دروغ میگویند و خودشان هم این را میدانند.» ولی افراد بی اطلاع با حسن ظنّی که به آنها دارند این حرفها را بنام دین میپذیرند و با خلوص نیّت آن را بازگو میکنند و در کتابها مینویسند و پس از مدتی از اصول مسلّم دینی شناخته میشود و افراد بی اطلاع به حرفها و نوشتههای ایشان استناد میکنند و مخالف و موافق به حرفها و کتابهای آنها استناد میکنند و میگویند دین چنین میگوید. در صورتیکه دیندار واقعی میداند آنچه از طرف خدا وحی شده و پیغمبر وظیفه داشته آن را به مردم بگوید فقط یک کتاب است. تورات چیزی بوده که موسی به مردم گفته. انجیل چیزی بوده که عیسی مسیح گفته. قرآن چیزی بوده که محمد (ص) به مردم گفته و گفتهاند خدا اینها را به ما وحی کرده. هر فرد عاقلی این را میداند. ولی با فریبی که خوردهاند حرفهائی را که دیگران گفته یا نوشتهاند جزو دین میدانند.
خداوند در آیه 159 بقره سوره 2 میفرماید: «کسانی که دلیلهای روشن و راه نمائیهائی (راهنمائیهائی) را که ما نازل کردهایم بعد از اینکه آن را برای مردم در کتاب بیان کردهایم پنهان میکنند (و به مردم نمیگویند) کسانی هستند که خدا و تمام لعنت کنندگان آنها را لعنت میکنند.» با توجه به این آیه متوجه میشویم که چه افرادی که به بزرگی و عظمت و احترام از آنها یاد میشود ملعون از دنیا رفتهاند و میروند یعنی از رحمت خدا دورند. لذا مسلمان حقیقی تسلیم حکم و نظر خدا است که در کتاب الهی او برای مردم بیان شده. آیه 77 مائده سوره 5 میفرماید: «بگو ای اهل کتاب در درینتان بناحق غلوّ نکنید و از دلخواه عدهای که قبلاً گمراه شدند و عده زیادی را گمراه کردند و از راه راست منحرف شدند پیروی نکنید.» این فریبکاران افرادی هستند که از احساسات پاک و علاقه افراد به پاکان سوء استفاده میکنند و با غلوّ (مبالغه گوئی، گزافه گوئی، اغراق گوئی) در باره افراد، آنها را به پایه خدائی و نیمه خدائی و فوق بشری میرسانند. به آیات 71 تا 76 همین سوره یعنی به آیات قبل از این آیه مراجعه کنید تا ببینید از عیسی مسیح رسول خدا چگونه خدا و نیمه خدا ساختهاند. به آیات بعد از این آیه هم نگاه کنید تا ببینید کسانی که چنین عقیدهای پیدا میکنند ملعون هستند، یعنی از رحمت خدا دورند.
کسانی که از اولیائی غیر از کتاب الهی پیروی میکنند گمراهند و جایشان جهنم است. مگر اینکه لطف خدا شامل حالشان شود.
آیه 116 انعام سوره 6 میفرماید: «اگر از بیشتر افرادی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا منحرف میکنند. چون آنها فقط از گمان پیروی میکنند و فقط حدس میزنند و دروغ میگویند.» اگر کمی دقّت کنید متوجه میشوید که از هر صد نفری که میشناسید به زحمت یکی پیدا میشود که از قرآن اطلاع کامل یا کافی داشته باشد. از ادیان دیگر هم همینطور. بقول شاعر «از خیالی نامشان و ننگشان وز خیالی صلحشان و جنگشان.» چون اکثریت افراد اجتماع تفریح را بر تحقیق ترجیح میدهند. آیه 170 بقره سوره 2 میفرماید: «وقتی به آنها گفته شود از آنچه خداوندتان نازل کرده (از کتاب الهی) پیروی کنید، میگویند ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم (عقاید و اعمال پدرانمان) پیروی میکنیم. اگرچه پدرانشان حقیقت را نشناخته باشند و راه صحیح را درک نکرده باشند.» آری مردم اینطورند. به اطرافیان و خودتان نگاه کنید تا متوجه این حقیقت تلخ بشوید. افراد میدانند که پدرانشان اهل مطالعه و تحقیق نبوده و نیستند حتی بسیاری از آنها سواد خواندن هم نداشتهاند و با سوادان آنها هم از قرآن اطلاعی نداشتند. چون آنها فقط در فکر این بودهاند که مخارج زندگی را تهیه کنند و به دید و بازدیدها و تفریحها و چشم و همچشمیهای بپردازند. آیه 66 و 67 احزاب سوره 33 میفرماید: «روزی که صورتهایشان در آتش جهنم برگردانده شود میگویند ای کاش ما از خدا و رسول اطاعت میکردیم. و گفته بودند خدایا ما از بزرگانمان و آقایانمان پیروی کردیم، آنها ما را گمراه کردند.» میبینیم که چنین عذری پذیرفته نمیشود. آیه 166 و 167 بقره سوره 2 میفرماید: «وقتی رهبران خودشان را از پیروان کنار میکشند (از آنها برائت و بیزاری میجویند) و عذاب را میبینند و وسائل قطع میشود، پیروان میگویند اگر عمر دوبارهای داشته باشیم از آنها بیزاری میجوئیم همانطور که آنها از ما بیزاری جستند. خدا اعمال آنها را اینطور به ایشان نشان میدهد که باعث حسرت ایشان میشود آنها نمیتوانند از آتش جهنم خارج شوند.» این هشدارها فقط برای این است که افراد بدانند خودشان باید کتاب الهی را بخوانند تا راه سعادت بشر را بشناسند، و به بیراهه نروند.