7
سرزمین یهود
نقشه سرزمین یهود در آخر بعضی از کتابهای مقدس آمده است. و شرح آن در باب 15 کتاب یوشع داده شده به این ترتیب: «قرعه به جهت سبط بنی یهودا به حسب قبایل ایشان بطرف جنوب به سرحد ادوم یعنی صحرای صین به اقصای تیمان رسید و حد جنوبی ایشان از آخر بحر ملح (دریای نمک، بحرالمیت، دریای مرده) از خلیجی که متوجه به سمت جنوب است بود. و بطرف جنوب از فراز عَکرَبیم بیرون آمده به صین گذشت و بجنوب قادش بَرنیع برآمده به حصرون گذشت و به اَدار برآمده بسوی قَرقَع برگشت. و از عصمون گذشته بوادی مصر بیرون آمد و انتهای این حد تا بدریا بود. این حد جنوبی شما خواهد بود. و حد شرقی بحر الملح تا به آخر اردن بود و حد طرف شمال از خلیج دریا تا آخر اردن بود. و این حد تا بیت حُجله برآمده بطرف شمالی بیت عربه گذشت و این حد نزد سنگ بُهُن پسر رئوبین برآمد. و این حد از وادی عَخور نزد دبیر برآمد و بطرف شمال بسوی جلحال که مقابل فراز اَدمیم است که در جنوب وادی است متوجه میشود و این حد نزد آبهای عین شمس گذشت و انتهایش نزد عین روجِل بود. و این حد از وادی پسرهَنّوم بجانب یبوسی بطرف جنوب که همان اورشلیم باشد برآمد. پس این حد بسوی قله کوهی که به طرف مغرب مقابل وادی هَنوم و بطرف شمال به آخر وادی رفائیم است گذشت. و این حد از قله کوه به چشمه آبهای نفتوح کشیده شد و نزد شهرهای کوه عَفرون بیرون آمد و تا بَعله که قریه يعاریم باشد کشیده شد. و این حد از بَعله بطرف مغرب به کوه سَعیر برگشت و بطرف شمال از جانب کوه یعاریم که کَسالون باشد گذشت و نزد بیت شمس به زیر آمده از تمنه گذشت. و این حد بسوی شمال از جانب عَفرون بیرون آمد و تا شِکرون کشیده شد و از کوه بَعله گذشته نزد یَبنئیل بیرون آمد و انتهای این حد دریا بود و حد غربی دریای بزرگ و کناره آن بود. این است حدود بنی یهودا از هر طرف بحسب قبایل ایشان.»
و در شماره 4 باب 14 كتاب يوشع مینویسد: «به لاویان هیچ قسمت در زمین ندادند غیر از شهرها به جهت سکونت و اطراف آن به جهت مواشی و اموال ایشان. چنانکه خداوند موسی را امر فرموده بود.»
لاوی فرزند سوم یعقوب و یهودا فرزند چهارم او از لِيَه بود (شماره 34 و 35 باب 29 پیدایش) موسی و هارون از قوم لاویان بودند. 10 نسل شمالی پس از مرگ سلیمان در اول سلطنت رَحُبعام پسر او از قوم یهود جدا شدند و دولت اسرائیل را در شمال تشکیل دادند و قوم یهود در جنوب تنها ماند. شماره 19 و 20 باب 12 کتاب اول پادشاهان میگوید: «پس اسرائیل (10 نسل شمالی) تا به امروز بر خاندان داود عاصی شدند. چون تمامی اسرائیل شنیدند یَرُبعام مراجعت کرده است ایشان او را نزد جماعت طلبیدند و او را بر تمامی اسرائیل پادشاه ساختند و غیر از سبط یهودا فقط کسی خاندان داود را پیروی نکرد.» رَحبعام از سبط یهودا بود. شماره 18 تا 24 باب 17 کتاب دوم پادشاهان میگوید: «پس از این جهت غضب خداوند بر اسرائیل به شدت افروخته شده و ایشان را از حضور خود دور انداخت که جز سبط یهودا فقط باقی نماند... و پادشاه آشور مردمان از بابل و كوت و عِوّا و حمات و سَفَروایِم آورده بجای بنیاسرائیل در شهرهای سامره سکونت داد و ایشان سامره را به تصرّف آورده در شهرهایش ساکن شدند.» یهودیان امروزه ادعا میکنند که «از نهر مصر تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات» مال ما است. چون شماره 18 باب 15 پیدایش میگوید: «در آن روز خداوند با اَبرام (ابراهیم) عهد بست و گفت این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیدهام.» شماره 14 و 15 باب 13 پیدایش مینویسد: «بعد از جدا شدن لوط از وی (از ابراهیم) خداوند به اَبرام گفت اکنون تو چشمان خود را بر افراز و از مکانی که در آن هستی بسوی شمال و جنوب و مشرق و مغرب بنگر. زیرا تمام این زمین را که میبینی به تو و ذریّت تو تا به ابد خواهم بخشید.» چشم ابراهیم هر قدر هم دورنگر باشد فقط تا افق را خواهد دید. ثانیاً کی این زمین تا به ابد به نسل ابراهیم رسید؟ چون پس از اینکه نبوکد نصر (بختالنصر) اورشلیم را فتح کرد، شماره 8 تا 11 باب 25 کتاب دوم پادشاهان میگوید: «در روز هفتم ماه پنجم از سال نوزدهم نبوکد نصر (بختالنصر) پادشاه، سلطان بابل نَبوزَرادان رئیس جلادان خادم پادشاه بابل به اورشلیم آمد و خانه خداوند و خانه پادشاه را سوزانید. و همه خانههای اورشلیم و هر خانه بزرگ را به آتش سوزانید و تمامی لشکر کلدانیان که همراه رئیس جلادان بودند حصارهای اورشلیم را به هر طرف منهدم ساختند و نَبوزَرادان رئیس جلادان بقیه قوم را که در شهر باقی مانده بود و خارجین را که بطرف پادشاه بابل شده بودند و بقیه جمعیت را به اسیری برد.» وقتی کورش بابل را فتح کرد یهودیان را آزاد کرد. من نمیدانم کدام تندنویسی یا تندنویسانی در آن زمان بودهاند که از پیدایش جهان تا رفتن یعقوب و پسرانش به مصر را نوشته باشند یا کدام ضبط صوتی بوده که سخنان افراد را ضبط و از روی آن پیاده کنند و بنویسند؟ تاریخ، بیشتر تخیّلات نویسندگان آن میباشد بخصوص که با قصد معینی آن را بنویسند.
اورشلیم دو قرن در تصرف ایرانیان بود و یک قرن در تصرف یونان بود و 3 قرن در تصرف رومیها بود و در حدود 13 تا 14 قرن در تصرف اعراب بود که از رومیان گرفتند چطور این سرزمین تا به ابد در نسل ابراهیم بوده است؟ از طرف دیگر شماره 5 تا 9 باب 36 اعداد میگوید: «پس موسی بنیاسرائیل را بر حسب قول خداوند امر فرموده گفت سبط بنی یوسف راست گفتند. این است آنچه خداوند در باره دختران صَلُفحاد امر فرموده گفته است به هر که در نظر ایشان پسند آید به زنی داده شوند ليكن در قبیله سبط پدران خود فقط به نکاح داده شوند. پس میراث بنیاسرائیل از سبط به سبط منتقل نشود بلکه هر یکی از بنیاسرائیل به میراث سبط پدران خود ملصق باشند. و هر دختری که وارث ملکی از اسباط بنیاسرائیل میشود به کسی از قبیله سبط پدر خود به زنی داده شود تا هر یکی از بنیاسرائیل وارث ملک آبای خود گردند. و مِلک از یک سبط به سبط دیگر منتقل نشود. بلکه هر کس از اسباط بنیاسرائیل بمیراث خود ملصق باشند.» با وجود اين مطالب كه در تورات است چطور یهودیها ادعای از نهر مصر نا نهر فرات را دارند؟!!