6
سرکشی قوم یهود
آیه 18 مائده سوره 5 میفرماید: «یهودیها و مسیحیها گفتند ما فرزند خدا و محبوب او هستم. به آنها بگو پس چرا خدا شما را به علت گناهانتان عذاب میکند؟ اینطور نیست بلکه شما هم بشری از جمله افرادی هستید که خدا خلق کرده. هر کس را که بخواهد میآمرزد و هر کس را که بخواهد عذاب میکند...» آیه 112 آلعمران سوره 3 میفرماید: «هر جا که باشند ذلّت آنها را فرا گرفته مگر اینکه به رشته الهی یعنی کتاب الهی و رشتهای از مردم و اتحاد آنان متوسل شوند (امروزه شدهاند) و دچار غضب خدا شدند و دچار فقر میباشند (اما امروزه در اثر زیرکی و اتحاد از فقر نجات یافته و ثروتمند هستند) اینکار بخاطر این است که منکر آیات خدا بوده و پیغمبران را بناحق میکشتند. اینکار بخاطر این است که سرکشی میکردند و متجاوز بودند.» كتاب عهد عتیق که ما به آن تورات میگوییم در شماره 3 و 5 باب 33 خروج میگوید: «خدا گفت ... شما قوم گردن کش هستید.» و شماره 34 باب 2 تثنیه میگوید: «تمامی شهرهای او (سیحون پادشاه حبشون) را در آنوقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم.» شماره 24 باب 12 یوشع کتاب ششم عهد عتیق میگوید: «جمیع ملوک (که با اهالی شهرهای آن کشته شدند) 31 نفر بودند.» پس از اینکه نام یکایک آنها را میبرد. میدانیم بنیاسرائیل وقتی از مصر بیرون آمدند سرزمینی نداشتند بلکه با کشتن اهالی شهرها، به جز دختران باکره آنها، آنها را تصرف کردند و روی چنگیز مغول را سفید کردند و باز دم از کار فرعون میزنند. تمام کسانی که بقدرت رسیدهاند اینکار را کردهاند. البته با کم و بیش. شماره 2 باب اول اشعیا میگوید: «... ایشان یعنی بنیاسرائیل بر من عصیان و سرکشی ورزیدند.» و شماره 15 آن میگوید: «... دستهای شما پر از خون است.» شماره 7 باب 28 آن میگوید: «.... هم کاهن هم نبی از مسکرات گمراه شدهاند....» و شماره 13 باب 29 آن میگوید: «... این قوم با دهان خود بمن تقرب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند اما دل خود را از من دور کردهاند». و شماره 9 باب 30 آن میگوید: «این قوم فتنهانگیز و پسران دروغگو میباشند.» شماره 4 باب 57 آن میگوید: «... آیا شما اولاد عصیان و ذريّت کذب (دروغ) نیستید.»؟ شماره 3 باب 59 آن میگوید: «زیرا كه دستهای شما بخون و انگشتهای شما به شرارت آلوده شده است، لبهای شما به دروغ تکلّم مینماید و زبانهای شما به شرارت تنطّق میکند. احدی به عدالت دعوی نمیکند و هیچکس به راستی داوری نمينمايد...». و شماره 7 آن میگوید: «پایهای ایشان برای بدی دوان و بجهت ریختن خون بیگناهان شتابان است.» شماره 8 باب 5 ارمیای نبی میگوید: «... هر یکی از ایشان برای زن همسایه خود شیهه میزند.» و شماره 8 باب 8 آن میگوید: «... به تحقیق قلم کاذب کاتبان به دروغ عمل مینماید.» و شماره 10 میگوید: «... زیرا جمیع ایشان چه خرد چه بزرگ پر از طمع میباشند و همگی ایشان چه نبی چه کاهن به فریب عمل مینمایند.» و شماره 5 باب 9 آن میگوید: «هر کس همسایه خود را فریب میدهد» شماره 27 باب 22 حزقیال نبی میگوید: «سرورانش مانند گرگان درنده خون میریزند و جانها را هلاک مینمایند تا سود ناحق ببرند.» و شماره 29 آن میگوید: «قوم زمین بشدت ظلم نموده و مال یکدیگر را غصب کردهاند و بر فقیران و مسکینان جفا نموده غریبان را با بی انصافی مظلوم ساختهاند.» شماره 6 باب 2 عاموس نبی میگوید: «مرد عادل را به نقره و مسکین را به یک جفت نعلین فروختند.» شماره 12 باب 5 آن میگوید: «... عادلان را به تنگ میآورید و رشوه میگیرید و فقیران را در محکمه از حق ایشان منحرف میسازید.» شماره 4 تا 6 باب 8 آن میگوید: «شما میخواهید فقیران را ببلعید و مسکینان زمین را هلاک کنید... و مسکینان را به نقره و فقیران را به نعلین بخریم.» شماره 2 و 3 باب 3 میکاه نبی میگوید: «آنانی که از نیکوئی نفرت دارند و بر بدی مایل میباشند و پوست را از تن مردم و گوشت را از استخوانهای ایشان میکنند و کسانی که گوشت قوم را میخورند و پوست ایشان را از تن ایشان میکنند و استخوانهای ایشان را خرد کرده آنها را گویا در دیگ و مثل گوشت در پاتیل میریزند.» این حرف را به یهودیان میزند. و در شماره 9 تا 11 آن میگوید: «ای رؤسای خاندان یعقوب وای داوران خاندان اسرائیل این را بشنوید شما که از انصاف نفرت دارید و تمامی راستی را منحرف میسازید و صَهیون را به خون و اورشلیم را به ظلم بنا مینمائید، رؤسای ایشان برای رشوه داوری مینمایند و کاهنان ایشان برای اجرت تعلیم میدهند و انبیای ایشان برای نقره فال میگیرند...» و شماره 2 و 3 باب 7 آن میگوید: «مرد متّقی از جهان نابود شده و راست کردار از میان آدمیان معدوم گردیده است. جمیع ایشان برای خون کمین میگذارند و یکدیگر را با دام صید مینمایند. دستهای ایشان برای شرارت چالاک است. رئیس طلب میکند و داور رشوه میخواهد و مرد بزرگ به هوای نفس خود تکلّم مینماید». شماره 1 تا 4 باب 3 مقنیای نبی میگوید: «وای بر شهر فتنه انگیز نجس ظلم کننده. ... سرورانش در اندرونش شیر غرّان و داورانش گرگان شب که چیزی تا صبح باقی نمیگذارند. انبیایش مغرور و خیانتکارند. کاهنانش قدس را نجس میسازند و با شریعت مخالفت میکنند.» عیسی مسیح در شماره 19 باب 7 انجیل یوحنا میگوید: «آیا موسی تورات را به شما نداده است و حال آنکه کسی از شما نیست که به تورات عمل نماید ...» این حرف را به یهودیان میزند. چون خودش یهودی بود و در بین یهودیان زندگی میکرد. این است روحیه و عمل قوم یهود که در طول زمان دم از مظلومیت میزده و عمل فرعون و کشتن پسران را دستآویز قرار میدهند. در صورتیکه شماره 15 تا 19 باب اول سفر خروج میگوید: «پادشاه مصر به قابلههای عبرانی که یکی را شِفره و دیگری را فوعَه نام بود ... فرمود چون قابله گری براي زنان عبراني بكنيد ... اگر پسر باشد بکشید... اما آنها از خدا ترسيدند و اینکار را نکردند. فرعون به آنها گفت چرا اینکار را کردید؟ آنها گفتند زنان عبرانی قوی هستند و قبل از رسیدن ما میزایند.» پس چنین چیزی از اصل بی اساس است. کشتن پسران بنیاسرائیل مطابق آیه 127 اعراف، سوره 7 پس از قیام موسی بود نه قبل از آن.