15
دروغ و فريب 7
چه کسانی به مردم دروغ گفته و میگویند ؟
مسيح :پیامبر عشق یا پیامبر خشونت ؟
عیسی مسیح مطابق انجیل پیغمبر عشق است یا پیغمبر خشونت ؟
«چون عید فصح یهود نزدیک بود عیسی به اورشلیم رفت، و در هیکل فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرافان را نشسته یافت، پس تازیانهای از ریسمان ساخته همه را از هیکل بیرون نمود. هم گوسفندان و گاوان را و نقود صرافان را ریخت و تختهای ایشان را واژگون ساخت و به کبوترفروشان گفت اینها را از اینجا بیرون برید و خانه پدر مرا خانه تجارت مسازید. آنگاه شاگردان او را یاد آمد که مکتوب است غیرت خانه تو مرا خورده است.» 13 تا 17: 2 یوحنا. «پس عیسی داخل هیکل خدا (معبد سلیمان) گشته جمیع کسانی را که در هیکل خرید و فروش میکردند بیرون نمود و تختهای صرافان و کرسیهای کبوتر فروشان را واژگون ساخت و ایشان را گفت مکتوب است که خانه من خانه دعا نامیده میشود لیکن شما مغاره دزدانش ساختهاید.» 12 و 13: 21 متی «پس (عیسی و شاگرانش) وارد اورشلیم شدند. چون عیسی داخل هیکل گشت به بیرون کردن آنانی که در هیکل خرید و فروش میکردند شروع نمود. تخت صرافان و کرسیهای کبوترفروشان را واژگون ساخت و نگذاشت کسی با ظرفی از میان هیکل بگذرد و تعلیم داده گفت: آیا مکتوب نیست که خانه من خانه عبادت تمامی امتها نامیده خواهد شد. اما شما آن را مغاره دزدان ساختهاید.» 15 تا 17: 11 مرقس. «چون داخل هیکل شد کسانی را که در آنجا خرید و فروش میکردند به بیرون نمودن آغاز کرد. و به ایشان گفت مکتوب است که خانه من خانه عبادت است لیکن شما آن را مغاره دزدان ساختهاید.» 45 و 46: 19 لوقا. چون 11: 7 کتاب ارمیاء مینویسد: «آیا این خانه که به اسم من مسمی است در نظر شما مغاره دزدان شده است؟» میبینیم هر 4 انجیل این مطلب را بیان میکنند.
عیسی مسیح میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا سلامتی بر زمین بگذارم نیامدهام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را. زیرا آمدهام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادر شوهرش جدا سازم. و دشمنانِ شخص، اهل خانه او خواهند بود.» 34 تا 36: 10 متی. «من آمدم تا آتشی در زمین افروزم. پس چه میخواهم اگر الان در گرفته است ... آیا گمان میبرید که من آمدهام تا سلامتی بر زمین بخشم. نی. بلکه به شما میگویم تفریق (جدائی) را. زیرا بعد از این، پنج نفر که در یک خانه باشند، دو از سه و سه از دو جدا خواهند شد. پدر از پسر و پسر از پدر و مادر از دختر و دختر از مادر و خارسو (مادر شوهر) از عروس و عروس از خارسو مفارقت خواهند نمود.» 49 تا 53: 12 لوقا. «آنگاه برادر برادر را و پدر فرزند را به هلاکت خواهند سپرد. و فرزندان بر والدین خود برخاسته ایشان را به قتل خواهند رسانید. تمام خلق به جهت اسم من شما را دشمن خواهند داشت. اما هر که تا به آخر صبر کند همان نجات یابد.» 12 و 13: 13 مرقس. «پس (عیسی) به ایشان (به شاگردانش) گفت لیکن الان هر که کیسه دارد آن را بردارد و همچنین توشه دان را و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته آن را بخرد. زیرا به شما میگویم که این نوشته در من میباید به انجام رسید، یعنی با گناهکاران محسوب شد زیرا هر چه در خصوص من است انقضاء دارد. گفتند ای خداوند اینک دو شمشیر. به ایشان گفت کافی است.» 36 تا 38: 22 لوقا. در موقعی که برای دستگیری عیسی آمده بودند «ناگاه یکی از همراهان عیسی دست آورده شمشیر خود را از غلاف کشیده بر غلام رئیس کهنه زد و گوشش را از تن جدا کرد. آنگاه عیسی وی را گفت شمشیر خود را غلاف کن زیرا هر که شمشیر گيرد به شمشیر هلاک گردد.» 51 و 52: 26 متی. «یکی از حاضرین شمشیر خود را کشیده بر یکی از غلامان رئیس کهنه زده گوشش را برید.» 47: 14 مرقس. «یکی از ایشان غلام رئیس کهنه را زده گوش راست او را از تن جدا کرد. عیسی متوجه شده گفت تا به این بگذارید و گوش او را لمس نموده شفا داد.» 50 و 51: 22 لوقا. «آنگاه شمعون پطرس شمشیری که داشت کشیده به غلام رئیس کهنه که ملوک نام داشت زده گوش راستش را برید. عیسی به پطرس گفت شمشیر خود را غلاف کن آیا جامی را که پدر بمن داده است ننوشتم؟» 10 و 18:11 يوحنا. معلوم نیست که کدامیک از انجیلها درست میگوید: آیا عیسی گفت شمشیر بخرید یا گفت «هر که شمشیر گیرد به شمشیر هلاک گردد؟» ولی معلوم میشود یکی یا دو نفر از حواریون شمشیر داشتند.
بیایید با هم نگاهی به انجیلها بیندازیم
تا گفتار و رفتار عیسی مسیح را درک کنیم.
تا ببینیم او پیغمبر عشق و محبت است
یا پیغمبر خشونت ؟
انجيل متّي
عیسی مسیح در شماره 17 تا 19: 5 متی میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزهای یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد، تا همه واقع شود. پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هر که به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.» بعد در شماره 20 تا 46: 5 متی احکام تورات را سختتر میکند نه آسانتر. چون میفرماید: «تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد. (حکم تورات را سختتر کرده یا آسانتر؟) شنیدهاید که به اولین (یعنی تورات) گفته شده است قتل مکن. و هر که قتل کند سزاوار حکم شود. (مطابق شماره 30 و 31: 35 اعداد «قاتل به گواهی شاهدان کشته شود و یک شاهد برای کشته شدن کسی شهادت ندهد. و هیچ فدیه بعوض جان قاتلی که مستوجب قتل است مگیرید، بلکه او البته کشته شود.») لیکن من به شما میگویم هر که به برادر خود بی سبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد و هر که برادر خود را راقا گوید مستوجب قصاص باشد و هر که احمق گوید مستحق آتش جهنم بود.» 20 تا 22: 5 متی. (آیا حکم تورات را سختتر کرده یا آسانتر؟) ... «شنیدهاید که به اولین (یعنی در تورات) گفته شده است زنا مکن (شماره 15: 20 خروج و شماره 18: 5 تثنیه) لیکن من به شما میگویم هر کس به زنی نظر شهوت اندازد هماندم در خود با او زنا کرده است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد از آنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود. و اگر دست راستت تو را بلغزاند قطعش کن و از خود دور انداز زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی از اعضای تو نابود شود از آنکه کل جسدت در دوزخ افکنده شود.» 27 تا 30: 5 متی. (حکم تورات را سختتر کرده یا آسانتر؟) «و (در تورات شماره 1 و 2: 24 تثنیه) گفته شده است، هر که از زن خود مفارقت (جدائی) جوید طلاق نامهای بدو بدهد. لیکن من به شما میگویم هر کس به غیر علت زنا زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن او میباشد. (چون طلاقش درست نبوده) و هر که زن مطلقه را نکاح کند زنا کرده باشد.» شماره 31 و 32: 5 متی. چون با زن شوهردار ازدواج کرده زيرا طلاق او درست نبوده. حالا مسیحیان چه میکنند؟ ... «شنیدهاید چشمی به چشمی و دندانی به دندانی (شماره 23 تا 25: 21 خروج و 20: 24 لاویان) لیکن من به شما میگویم با شریر مقاومت نکنید. بلکه هركه به رخساره راست تو طپانچه (کشیده. سیلی. مشت) زند دیگری را نیز به سوی او بگردان. و اگر کسی خواهد با تو دعوائی کند و قبای تو را بگیرد عبای خود را نیز بدو واگذار و هر که تو را برای یک میل مجبور سازد، دو میل همراه او برو.» 38 تا 41: 5 متی. .... «شنیدهاید که گفته شده است همسایه خود را محبت نما و با دشمن خود عداوت کن. اما من به شما میگویم که دشمنان خود را محبت نمائید و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند دعای خیر کنید. تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید زیرا آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع میسازد و باران بر عادلان و ظالمان میباراند...» 43 تا 45: 5 متي. اما مسیحیانی که دم از این دستور میزنند در دنیا چه کردهاند و چه میکنند؟ آیا هنوز در جهان مستعمراتی ندارند که به زور تصاحب کردهاند؟ آیا کشورهای زیادی را با ابراز خشونت و زور آلت دست خود نکردهاند؟ آیا اموال آنها را غارت نمیکنند و نمیگویند هدف سازمان ملل کمک به افراد فقیر است تا وضع آنها بهبود پیدا کند؟ آیا آنها از این حکم پیروی میکنند یا از اینکه من نیامدهام تا نقطهای یا همزهای از تورات را باطل کنم؟ آیا تورات دستور قتل عام مردم را صادر نمیکند؟ آیا شماره 1 و 24: 12 یوشع نمینویسد: «اینانند ملوک آن زمین که بنیاسرائیل کشتند و زمین ایشان را به آنطرف اردن ... متصرف شدند.» «و جمیع ملوک سی و یک نفر بودند.»؟ آیا شماره 2 و 3: 21 و 17 و 18: 31 اعداد و شماره 1 تا 5: 7 و شماره 13: 20 تثنیه نمیگوید همه مردان و زنان و پسران آنها را بکش و فقط دخترانی که مرد را ندیدهاند باقی بگذار. البته شماره 14: 20 تثنيه زنان را هم از کشتن معاف میدارد. ولی شماره 21: 6 یوشع میگوید: «هر آنچه در شهر بود از مرد و زن و جوان و پیر حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دَم شمشیر هلاک کردند.» شماره 24 تا 26: 8 و شماره 28 و 30 و 32 و 35 و 37 و 39: 10 و شماره 8 و 12 و 20: 11 یوشع مینویسد «همه کسانی که در آن بودند به دَم شمشیر زدند و ... (یوشع) کسی را باقی نگذاشت...» و هر ذی نفسی را هلاک کرد. و موسی مطابق شماره 23 تا 35: 21 تثنيه با سیحون ملک حشبون و عوج ملک باشان اینکار را کرد بحدی که کسی از برایش باقی نماند.
حکم مجازات تخلف از 7 فرمان از 10 فرمان سنگسار یا حداقل قتل و اعدام است. شماره 6 تا 13:17 و شماره 2 تا 5: 17 و شماره 18 تا 21: 21 و شماره 13 تا 27: 22 تثنیه و شماره 32 تا 36: 15 و شماره 14 تا 21 و 31: 35 اعداد و شماره 14: 21 خروج را ببینید.
شماره 17: 16 لوقا میگوید عیسی مسیح گفت: «آسانتر است که آسمان و زمین زایل شود از آنکه نقطهای از تورات ساقط گردد» فراموش نباید کرد که تورات زمانی توسط عزرای کاهن نوشته شد که قوم یهود پس از شکست و اسارت بدست نَبوکَد نَصّر (بخت النصر) پادشاه بابل و بُرده شدن به بابل پس از فتح بابل توسط کورش به آنها اجازه داده شد که به اورشلیم برگردند و آن را بازسازی کنند. چون اورشلیم و فلسطین و ترکیه و جاهای دیگر ضمیمه ایران شده بود و در زمان ارتحشستا (خشایارشا) این کتاب (عهد عتيق – تورات –) نوشته شد. لذا عزرا با داستانهای خود در كتاب عهد عتيق اولاً میخواست روحیه قوم یهود، قوم شکست خورده و از اسارت بازگشته را تقویت کند. ثانیاً مردم را به اطاعت بی چون و چرا از کاهنان یعنی فرزندان هارون بکشاند. و باید توجه داشت که عیسی مسیح در زمانی زندگی میکرد که رومیان بر اورشلیم حکومت میکردند. همانطور که شماره 1 و 2: 3 لوقا میگوید: «در سال پانزدهم از سلطنت طیباريوس قیصر دروقتی که پنطیوس پیلاطُس والی یهودیه بود و هیرودیس تیترارک جلیل و برادرش فیلیپس تیترارک ايطوریه و دیار تَراخونيتس، و لیسانیوس تیترارک آبليه و حَنّا و قیافا روسای کهنه بودند، کلام خدا به یحیی بن زکریا در بیابان نازل شده» و کاهنان یهودی در صدد نابودی عیسی مسیح بودند. همانطور که بارها توطئه کردند که او را از سر راه خود بردارند. همانطور که در شماره 15 تا 22: 22 متی در باره جزیه دادن به قیصر و در شماره 2 تا 11: 8 یوحنا در باره مجازات زن زناکار از او سوال کردند. چون عیسی مسیح آنها را به اطاعت از تورات و خودداری از پیروی مشایخ یهود دعوت میکرد همانطور که باب 15 متی میگوید. باب 23 متی را هم ببینید. فراموش نکنید که انجیلها در حدود 35 تا 75 سال بعد از عیسی مسیح نوشته شده است و اورشلیم در سال 70 میلادی توسط تیتوس امپراطور روم به آتش کشیده و خراب شد و یهودیان به اروپا برده و فروخته شدند.
اما وقتی عیسی مسیح اندکی قدرت یافت همانطور که دیدیم تخت صرّافان را واژگون ساخت و آنها را از هیکل بیرون کرد.
عیسی یهودی و از نسل یهودا بود. مطابق هر دو نسب نامه او که مسلماً یکی از آن دو غلط است. چون هر دو نسب نامه از آدم تا داود یکی است ولی بر حسب آنچه انجیل متی مینویسد او از نسل سلیمان میباشد و مطابق انجیل لوقا او از نسل ناتان پسر دیگر داود بود. به باب اول متی و آخر باب سوم لوقا نگاه کنید. چون در حدود 150 سال قبل از اینکه یهودیها توسط نبوکد نصّر (بخت النصر) در هم شکسته و به بابل برده شوند دولت اسرائیل توسط آشوریها در هم شکسته و به شهرهای مختلف آشوریها تبعید و پراکنده شدند. به شماره 20: 12 کتاب اول پادشاهان و تمام آن باب نگاه کنید. نيز شماره 18: 17 کتاب دوم پادشاهان و تمام آن باب را نگاه کنید تا تشکیل دولت اسرائیل و یهود و نابود شدن 10 نسل اسرائیل را در طول تاریخ ببنید.
عیسی مسیح در شماره 15: 7 متی میفرماید: «از انبیای کَذَبه (دروغگو) احتراز کنید که به لباس میشها نزد شما میآیند ولی در باطن گرگان درنده میباشند.» پطرس جانشین عیسی در شماره 1: 2 نامه دوم خود مینویسد: «در میان قوم انبیای کذبه و (دروغگو) نیز بودند. چنانکه در میان شما هم معلمان کذبه (دروغگو) خواهند بود که بدعتهای مهلک را خُفیهً (مخفیانه) خواهند آورد...» این انبیاء و معلمان دروغگو آئین مسیح را با بدعت وارونه کردند. بدعت حکم و نظر نوظهور ساختگی است که بعداً بنام دین ساخته شده و اثری از آن در کتاب الهی پیدا نمیکنيد. تمام ادیان دچار این بدعتها شدهاند. عیسی مسیح در شماره 34: 10 متی همانطور که دیدیم میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامدهام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را.» و در شماره 28 تا 30: 11 متی میفرماید: «بیائید نزد من ای تمام زحمت کشان و گران باران. من شما را آرامی خواهم بخشید . یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید. زیرا حلیم و افتاده دل میباشم و در نفوس خود آرامی خواهید یافت. زیرا یوغ من خفیف است و بار من سبک.» چون در شماره 4: 23 متی میفرماید: کاتبان و فریسیان «بارهای گران و دشوار را میبندد و بر دوش مردم مینهند و خود نمیخواهند آنها را به یک انگشت حرکت دهند.» چون مبارزه عیسی مسیح با کاهنان (روحانی نماهای) یهود و کاتبان و فریسیان بود و میدانست در این راه کشته میشود. چون آنها اجازه نمیدادند کسی دکانشان را بهم بزند. همانطور که امروزه هم همین کار را میکنند. شماره 10 و 11: 12 متی میگوید: «ناگاه شخص دست خشکی حاضر بود. پس از وی (از عیسی) پرسیده گفتند آیا در روز سبت شفا دادن جایز است یا نه؟ تا ادعایی بر او وارد آورند. وی به ایشان گفت کیست از شما که یک گوسفند داشته باشد و هرگاه آن در روز سبت (شنبه) بحفره افتد او را نخواهد گرفت و بیرون آورد؟» شماره 14: 12 متی میگوید: «اما فریسیان بیرون رفته بر او شوری نمودند که چه طور او را هلاک کنند.» میبینیم که در صدد هلاکت او بودند. هر که علیه فریبکاری دکانداران دینی قیام کند و بخواهد مردم را بیدار و آگاه کند با او همین کار را خواهند کرد. عیسی مسیح در شماره 6: 15 متی میفرماید: «... با تقلید خود (از مشایخ) حکم خدا را باطل نمودهاید.» و در شماره 8 و 9 و 13: 15 متی از قول اشعیاء میفرماید: «این قوم با زبانهای خود بمن تقرب میجویند و با لبهای خویش مرا تمجید مینمایند، لیکن دلشان از من دور است. پس عبادت مرا عبث (بیهوده) میکنند، زیرا احکام مردم را به منزله فرایض (احکام خدا) تعلیم میدهند.» «هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باید کنده شود.» معلوم نیست امروزه چه کسی به مسیحیان باید بگوید «هر دستور و عقیدهای که بر خلاف انجیل و دستور و عقیدهای که خدا در آن گفته است باشد باید کنده شود.» شماره 22 تا 27: 15 متي میفرماید: «ناگاه زن کنعانیه از آن حدود بیرون آمده فریاد کنان وی را (مسیح را) گفت خداوندا پسر داودا بر من رحم کن. زیرا دختر من سخت دیوانه است. لیکن (مسیح) هیچ جوابش نداد تا شاگردان او پیش آمده خواهش نمودند که او را مرخص فرمای زیرا در عقب ما شورش میکند. او (عیسی مسیح) در جواب گفت فرستاده نشدهام مگر به جهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل. پس آن زن آمده او را پرستش کرده گفت خداوندا مرا یاری کن. در جواب گفت که نان فرزندان گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست. (آن زن) عرض کرد بلی خداوندا زیرا سگان نیز از پارههای افتاده سفره آقایان خویش میخورند...» در شماره 26: 7 مرقس میگوید: «او زن یونانی از اهل فنیقیه صوریه بود...» شماره 1 و 2 و 4: 16 متي مینویسد: «آنگاه فریسیان و صدوقیان نزد او آمده از روی امتحان از وی خواستند که آیتی آسمانی برای ایشان ظاهر سازد.» «ایشان را جواب داد که ... فرقه شریز زناکار آیتی میطلبند و آیتی به ایشان عطا نخواهد شد جز آیت یونس نبی.» شماره 23: 16 متی مینویسد: «اما او (عیسی مسیح) برگشته پطرس را گفت دور شو از من ای شیطان زیرا که باعث لغزش من میباشی زیرا نه امور الهی را بلکه امور انسانی را تفکر میکنی.» چون پطرس به او که میگفت بدست مشایخ و رؤسای کَهَنه و کاتبان کشته خواهد شد گفته بود حاشا از تو ای خداوند که این بر تو هرگز واقع نخواهد شد. شماره 15 تا 22: 22 متی مینویسد: «فریسيان رفته شوری نمودند که چطور او را در گفتگو گرفتار سازند. و شاگردان خود را با هیردویان نزد وی فرستاده گفتند استادا میدانیم که صادق (راستگو) هستی و طریق خدا را براستی تعلیم مینمائی و از کسی باک نداری. زیرا که بظاهر خلق نمینگری. پس بما بگو رأی تو چیست؟ آیا جزیه دادن به قیص روا است یا نه؟ عیسی شرارت ایشان را درک کرده گفت ای ریاکاران چرا مرا تجربه میکنید؟ سکه جزیه را به من بنمائید. ایشان دیناری نزد وی آوردند. به ایشان گفت این صورت و رقم از آنِ کیست؟ به او گفتند از آنِ قیصر. به ایشان گفت مال قیصر را به قيصر ادا کنید و مال خدا را به خدا. چون ایشان شنیدند متعجب شدند و او را واگذارده برفتند.» میبینیم که پول رایج آن زمان پول رومی بوده و نقش قیصر را داشته یعنی در آن زمان رومیان بر یهودیه حکومت میکردند. در شماره 13 تا 33: 23 متی عیسی مسیح به کاتبان و فریسیان میفرماید: «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درِ ملکوت آسمان را به روی مردم میبندید زیرا خود داخل آن نمیشوید و داخل شوندگان را از دخول مانع میشوید. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا خانههای بیوه زنان را میبلعید و از روی ریا نماز را طویل میکنید از آنرو عذاب شدیدتر خواهید یافت. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شد او را دو مرتبه پستتر از خود پسر جهنم میسازید. وای بر شما ای راهنمایان کور که میگوئید هر که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به طلای هیکل قسم خورد باید وفا کند. ای نادانان و نابینایان آیا کدام افضل است طلا یا هیکلی که طلا را مقدس میسازد؟ ... ای جُهّال و کوران ... وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعنا و ثبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید... ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار از آنرو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمائید و درون آنها مملو از جبر و ظلم است ... وای بر شما اي کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده میباشید که از بیرون نیکو مینماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پر است. همچنین شما نیز ظاهراً به مردم عادل مینمائید لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملو هستید. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار ... ای ماران و افعی زادگان چگونه از عذاب جهنم فرار خواهید کرد؟»
انجيل مرقس
شماره 22: 1 مرقس میگوید: «... ایشان را مقتدرانه تعلیم میداد.» شماره 38: 8 مرقس میگوید: «هر که در این فرقة زناکار و خطاکار از من و سخنان من شرمنده شود پسر انسان نیز وقتی که با فرشتگان مقدس در جلال پدر خویش آید از او شرمنده خواهد گردید.» شماره 13 و 14: 10 مرقس ميگويد: «بچههای کوچک را نزد او آوردند تا ایشان را لمس نماید. اما شاگردان آورندگان را منع کردند. چون عیسی این را بدید خشم نموده به ایشان گفت بگذارید که بچههای کوچک نزد من آیند و ایشان را مانع مشوید. زیرا ملکوت خدا از امثال اینها است.» شماره 15 تا 16: 11 مرقس میگوید: «پس وارد اورشلیم شدند. چون عیسی داخل هیکل گشت به بیرون کردن آنانی که در هیکل (معبد سلیمان) خرید و فروش میکردند شروع نمود و تختهای صرّافان و کرسیهای کبوتر فروشان را واژگون ساخت. و نگذاشت که کسی با ظرفی از میان هیکل بگذرد.» شماره 13: 12 مرقس میگوید: «چند نفر از فریسیان و هیرودیان را نزد وی فرستادند تا او را بسختی بدام آورند.» و دوباره جزیه دادن به قیصر (امپراطور روم) از او سؤال کنند که آیا جزيه دادن به قیصر جایز است؟ تا اگر گفت بدهید به یهودیان بگویند او بر خلاف تورات نظر میدهد و اگر بگوید ندهید به رومیان بگویند او مردم را علیه روم تحریک میکند. همانطور که با همین تهمت او را مطابق هر 4 انجیل به کشتن دادند و او را از سر راه خود برداشتند. ولی او گفت مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا چون متوجه نقشه آنها شده بود. چون «ریاکاری ایشان را درک کرد» 15: 12 مرقس. ولی مطابق شماره 1 و 2: 23 لوقا آنها به او تهمت زدند که میگوید جزیه به قیصر ندهید. چون لوقا میگوید: «پس تمامی جماعت ایشان برخاسته او را نزد پیلاطس بردند و شکایت بر او نموده گفتند این شخص را یافتهایم که قوم را گمراه میکند و از جزیه دادن به قیصر منع مینماید و میگوید که خود مسیح و پادشاه است.» در صورتیکه عیسی مسیح هیچوقت چنین ادعائی نکرد. میبینیم که دکانداران فریبکار دینی به هر تهمتی متوسل میشوند تا کسی را که حقیقت را میگوید از سر راه خود بردارند. شماره 12 و 15: 19 یوحنا میگوید: «از آنوقت پیلاطس خواست او را آزاد نماید لیکن یهودیان فریاد برآورده میگفتند که اگر این شخص را رها کنی دوست قیصر نیستی. هر که خود را پادشاه سازد بر خلاف قیصر سخن گوید:» «... پیلاطیس به ایشان گفت آیا پادشاه شما را مصلوب کنم؟ روسای کهنه جواب دادند که غیر از قیصر پادشاهی نیست.» در صورتیکه دروغ میگفتند و قیصر را پادشاه خود نمیدانستند. البته انجیلهای دیگری وجود داشت که میگفت امر به ایشان مشتبه شد و کس دیگری را اشتباهاً بجای او به دار زدند. میبینیم که در آن زمان رومیها بر یهودیان حکومت میکردند و آنها بدست رومیان عیسی را مصلوب کردند (بنا بگفته انجیلها) امروزه هم کارهای خود را بدست دیگران انجام میدهند. و با دروغگوئیهای خود افراد را از پیش پای خود بر میدارند. شماره 1: 14 مرقس میگوید: «بعد از دو روز عید فصح و فطیر بود که رؤسای کهنه و کاتبان مترصد بودند که به چه حیله او را دستگیر و بقتل رسانند.» شماره 55: 14 مرقس میگوید: «رؤسای کهنه و جمیع اهل شوری در جستجوی شهادت بر عیسی بودند تا او را بکشند و هیچ نیافتند.»
انجيل لوقا
شماره 28 و 29: 4 لوقا میگوید: «تمام اهل کنیسه (معبد یهودیان) چون این سخنان را شنیدند پر از خشم گشته و برخاسته او را از شهر بیرون کردند و بر قله کوهی که قریه ایشان بر آن بنا شده بود بردند تا او را به زیر افکنند ولی از میان ایشان گذشته برفت.»
شماره 32: 4 لوقا میگوید: «از تعلیم او در حیرت افتادند. زیرا کلام او با قدرت ميبود.» شماره 38 تا 40: 11 لوقا میگوید: «فریسی چون دید که (عیسی) پیش از چاشت دست نشست تعجب نمود. خداوند وی را گفت همانا شما ای فریسیان بیرون پیاله و بشقاب را ظاهر میسازید ولی درون شما پر از حرص و خیانت است. ای احمقان آیا او که بیرون را آفرید اندرون را نیز نیافرید؟» شماره 42 تا 46 و 52: 11 لوقا میگوید: «وای بر شما اي فریسیان که ده یک نعناع و سداب و هر قسم سبزی را میدهید و از دادرسی و محبت خدا تجاوز مینمائید. اینها را باید بجا آورید و آنها را نیز ترک نکنید. وای بر شما ای فریسیان که صدر کنایس (بالای معبد) و سلام در بازارها را دوست میدارید. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا مانند قبرهای پنهان شده هستید که مردم بر آنها راه میروند و نمیدانند ... وای بر شما نیز ای فقهاء زیرا بارهای گران را بر مردم مینهید و خود بر آن بارها یک انگشت خود را نمیگذارید.» «وای بر شما ای فقهاء زیرا کلید معرفت را برداشتهاید که خود داخل نمیشوید و داخل شوندگان را هم مانع میشوید.» اگر کمی دقت کنید تمام روحانینماهای دین فروش دنیا اینطور هستند. در شماره 53 و 54: 11 در دنباله آن میگوید: «چون او (عیسی مسیح) این سخنان را به ایشان گفت کاتبان و فریسیان با او بشدت در آویختند و در مطالب بسیار سوال ها از او میکردند و در کمین او میبودند تا نکتهای از زبان او گرفته مدعی او شوند.» در چنین جامعهای بود که عیسی مسیح میفرمود: «این است خون من در عهد جدید که در راه بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته میشود.» 28: 26 متی. شماره 24: 14 مرقس و 20: 22 لوقا را هم ببینید.
البته این آمرزش گناهان با توبه گناهکاران حاصل میشود، همانطور که عیسی مسیح در شماره 12 و 13: 9 متی میفرماید: «... گفت نه تندرستان بلکه مریضان احتیاج به طبیب دارند. لکن رفته این را دریافت کنید که رحمت میخواهم نه قربانی. زیرا نیامدهام تا عادلان را بلکه گناهکاران را به توبه دعوت نمایم.» عیسی مسیح در شماره 21 تا 23: 7 متی میفرماید: «نه هر که مرا خداوند خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه ارادة پدر مرا که در آسمان است بجا آورد. بسا در آن روز مرا خواهند گفت خداوندا خداوندا آیا بنام تو نبوت ننمودیم؟ و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم؟ (مریضها را شفا ندادیم؟) و بنام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟ آنگاه به ایشان صریحاً خواهم گفت که هرگز شما را نشناختم. ای بدکاران از من دور شوید.» و در شماره 20: 5 متی میفرماید: «... تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.» عیسی مسیح آمده بود که مردم را از «بارهای سنگینی که کاتبان و فریسیان بر دوش آنان گذاشته بودند» (4: 23 متي) نجات دهد و آنها را به تورات و احکام آن برگرداند. شماره 17 تا 19: 5 متی را ببینید. عیسی مسیح در شماره 28 تا 31: 21 متی مثلی زد و گفت: «چه گمان دارید شخصی را دو پسر بود. نزد نخستین آمده گفت ای فرزند امروز به تاکستان من رفته بکار مشغول شود. (پسر) در جواب گفت نخواهم رفت اما بعد پشیمان گشته برفت. و به دومین همچنین گفت. او در جواب گفت ای آقا من میروم ولی نرفت. کدام یک از این دو خواهش پدر را بجا آورد. گفتند اولی...» یعنی اگر کسی به عیسی مسیح ایمان نداشته باشد و بگوید به او ایمان ندارم ولی به دستورش عمل کند از او پیروی کرده. ولی اگر کسی بگوید من به عیسی مسیح ایمان دارم، ولی به دستورش عمل نکند از او پیروی نکرده. بدکار اگر به نام عیسی مسیح نبوت کند، دیوها را اخراج کند (شفا دهد) و معجزات بسیار ظاهر نماید مسیحی نیست ولي اگر پاک باشد، آدم نکشد، زنا نکند، دزدی نکند، شهادت دروغ ندهد، احترام پدر و مادر را نگاه دارد، همسایه خود را مثل نفس خود دوست بدارد مسیحی واقعی است و حیات جاودانی دارد. 16 تا 19: 19 متی.
انجيل یوحنّا
شماره 13 تا 17: 2 یوحنا میگوید: «چون عید فصح یهود نزدیک بود عیسی به اورشلیم رفت و در هیکل فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرافان را نشسته یافت. پس تازیانه از ریسمان ساخته همه را از هیکل بیرون نمود. هم گوسفندان و گاوان را و نقود صرافان را ریخت و تختهای ایشان را واژگون ساخت. و به کبوتر فروشان گفت اینها را از اینجا بیرون برید و خانه پدر مرا خانه تجارت مسازید. آنگاه شاگردانِ او را یاد آمد که مکتوب است غیرت خانه تو مرا خورده است.» عیسی مسیح در شماره 44: 8 یوحنا میفرماید: «شما (یهودیان) از پدر خود ابلیس میباشید و خواهشهای پدر خود را میخواهید بعمل آورید. او از اول قاتل بود، و در راستی ثابت نمیباشد. از آن جهت که در او راستی نیست. هرگاه به دروغ سخن میگوید از ذات خود میگوید. زیرا دروغگو و پدر دروغگویان است.» شماره 59: 8 یوحنا میگوید: «آنگاه سنگها برداشتند تا او را سنگسار کنند، اما عیسی خود را مخفی ساخت و از میان گذشته از هیکل بیرون شد و همچنین برفت.» شماره 53: 11 یوحنا میگوید: «از همانروز شوری کردند که او را بکشند.»
دیدیم که عیسی با قدرت کامل و خشونت کامل سخن میگفت فقط چون رومیان در آن زمان بر یهودیه حکومت میکردند و مسیحیان در بین یهودیان هم قدرت نداشتند عیسی مسیح به ایشان فرمود: «... با شریر مقاومت مکنید بلکه هر که به رخساره راست تو طپانچه زند دیگری را نیز بسوی او بگردان.» 39: 5 متی. ولی دیدیم که شماره 17 تا 19: 5 متی میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه ای یا نقطه ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هر که بعمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.» خشونت احکام تورات را دیدیم و هر کس که با تورات اندک آشنایی داشته باشد از خشونت شدید و شدت عمل آن اطلاع دارد. آنچه خواندید متن انجیل است. اگر شک دارید به آیههائی که گفته شده در انجیل مراجعه کنید تا کوچکترین شکی برای شما باقی نماند. با دیده تحقیق انجیل را بخوانید و حرفهائی را که دیگران زدهاند بنام انجیل و تعالیم عیسی مسیح قبول نکنید.