10
دروغ و فريب 2
چه كساني به مردم دروغ گفته و مي گويند؟
فریبکاران و فریب خوردگان مسیحی
کشیش Max Lucado در حدود یک ماه و نیم پس از واقعه سپتامبر در یکی از کلیساهای شهر San Antonio ضمن سخنرانی خود گفت: «1- چرا ساکنین فعلیِ (اعرابِ) سرزمینی که بستر کتاب مقدس (Bible) بوده و سرشار و غنی از تاریخ مسیحیت است (به جای احترام و تواضع) ما را دشمن خویش میشمارند؟ 2- چرا آنها از واژههای معنوی همچون: جنگ مقدس، شهادت و بهشت استفاده میکنند و ما را کافر میشناسند؟ 3- چرا جان خود را در عملیات انتحاری فدا میکنند و میلیونر مسلمانی (بن لادن) علیه ما و كودكان شما توطئه میکند؟...»
و میگوید: ما با یک مذهبِ بدون مسیح و بدون صلیب مواجه هستیم. آنها هرگز خدای عشق را نشناختهاند. آنها هرگز طعم شیرین نجات را نچشیدهاند. تنها امید نجات آنها کارهای نیک و شهادت در راه خدا است ... مسیح صلیب را که بر آن جان داده به عنوان معیاری برای ما باقی گذاشته است تا وسیله بخشش گناهان و نجاتمان باشد...
این سخنان پر از ریاکاری و فریب است، همان چیزی که عیسی مسیح به کاتبان و فریسیان گفت: «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درِ ملکوت آسمان را به روی مردم میبندید زیرا خود داخل آن نمیشوید و داخل شوندگان را از دخول مانع میشوید... وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا که برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شد او را دو مرتبه پستتر از خود پسر جهنم میسازید ... وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و ثبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید ... ای رهنمایان کور که پشه را صافی میکنید و شتر را فرو میبرید ... وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده میباشيد که از بیرون نیکو مینماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پر است. همچنین شما نیز ظاهراً (خود را) به مردم عادل مینمائید لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملو هستید ...» 13 تا 28: 23 انجیل متی. «ای ماران و افعی زادگان چگونه از عذاب جهنم فرار خواهید کرد؟» 33: 23 متي. آیا شما برای ایمان به مسیح و انجیل کار میکنید یا برای پول؟ آیا برای بیان تعالیم مسیح و انجیل صحبت میکنید یا برای دکانی که بنام کلیسا باز کردهاید؟ آیا کارهائی که در بسیاری از کلیساها صورت میگیرد از کارهائی است که مسیح میکرد؟ آیا شما انجیل را تعلیم میدهید یا تعالیم مردم را؟ مسیح در باره شما مثل آنچه در باره کاتبان و فریسیان گفت، میگوید: «با تقلید خود حکم خدا را باطل نمودهاید. ای ریاکاران اشعیا در باره شما نیکو نبوت نموده است که گفت: این قوم به زبانهای خود به من تقرب میجویند و با لبهای خویش مرا تمجید مینمایند لیکن دلشان از من دور است. پس عبادت مرا عبث میکنند، زیرا احکام مردم را به منزله فرایض تعلیم میدهند... هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باشد باید کنده شود.» 7 تا 13: 15 متي. آیا آنچه در کلیساها گفته میشود انجیل است یا تعالیم دیگران. آیا این دستور انجیل و عیسی مسیح را انجام دادهاید یا میدهید؟ ای ریاکاران فریبکار فریب بس است. بالاخره روزی مردم بیدار خواهند شد و انجیل را خواهند خواند و آنچه را در آن وجود دارد خواهند شناخت و آنچه را در آن نیست دور خواهند انداخت، همانطور که روزی مسلمانان قرآن را خواهند خواند و از تعالیم آن اطلاع خواهند یافت و حرفهائی را که بر خلاف آن است بدور خواهند انداخت.
آیا شما انجیل و تعالیم مسیح را بیان میکنید يا حرفهای دیگران را؟ اگر تعالیم انجیل را نمیدانید که واقعاً خجالت آور است و اگر میدانید و حرفهای خلاف آن را که دیگران بنام مسیح و انجیل زدهاند میزنید این جز ریاکاری و فریبکاری چیزی نیست. مسیح میگوید: «تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود بملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.» 20: 5 متی. آیا این سخن مسیح را به مردم تعلیم میدهید یا میگوئید: «مسیح صلیب را که بر آن جان داده به عنوان معیاری برای ما باقی گذاشته تا وسیله بخشش گناهان و نجاتمان شود.»؟ مسیح در کجای انجیل چنین حرفی زده؟ مسیح در انجیل میگوید: «نه هر که مرا خداوند خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد. بسا در آن روز (روز حساب) مرا خواهند گفت خداوندا خداوندا آیا بنام تو نبوت ننمودیم، و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم (مریضها را شفا ندادیم) و بنام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟ آنگاه به ایشان صریحاً خواهم گفت که هرگز شما را نشناختم. ای بدکاران از من دور شوید. پس هر که این سخنان مرا بشنود و آنها را بجا آرد او را به مردی دانا تشبیه میکنم که خانه خود را بر سنگ بنا کرد و باران بارید و سیلابها روان گردید و بادها وزیده بدان خانه زورآور شد و خراب نگردید، زیرا بر سنگ بنا شده بود. و هر که این سخنان مرا شنیده به آنها عمل نکرد به مردی نادان ماند که خانۀ خود را بر ریگ بنا نهاد و باران باریده سیلابها جاری شد و بادها وزیده به آن خانه زور آورد و خراب گردید و خرابی آن عظیم بود.» 21 تا 27: 7 متی. آیا شما این تعالیم را به مردم میگوئید یا میگوئید: «مسیح صلیب را كه بر آن جان داده به عنوان معیاری برای ما باقی گذاشته تا وسیله بخشش گناهان و نجاتمان شود.»؟ مسیح میگوید: «چه گمان دارید؟ شخصی را دو پسر بود نزد نخستین آمده گفت ای فرزند امروز بتاکستان من رفته بکار مشغول شو. (او) در جواب گفت نخواهم رفت اما بعد پشیمان گشته برفت، و به دومین نیز همچنین گفت او در جواب گفت ای آقا من میروم ولی نرفت. کدام یک از این دو خواهش پدر را بجا آورد؟ گفتند اولی.» 28 تا 31: 21 متی. مطابق این بیان صریح مسیح آیا یهودیانی که مسیح را قبول ندارند و احکام او را انجام میدهند حکم خداوند (پدر آسمانی مسیح) را انجام دادهاند یا نه؟ و به ملکوت آسمان داخل خواهند شد یا نه؟ و مسلمانانی که مسیح را پیغمبر خدا (نبی مثل موسی 3:22 اعمال رسولان و 15 تا 18: 18 تثنیه) میدانند و او را نه خدا میدانند نه پسر خدا ولی احکام مسیح و انجیل را انجام میدهند آیا وارد ملکوت آسمان خواهند شد یا نه؟ زرتشتیان چطور؟ بودائیان چطور؟ مسیح میگوید: «چون است که مرا خداوندا خداوندا میگوئید و آنچه میگویم بعمل نمیآورید؟ هر كه نزد من آید و سخنان مرا شنود و آنها را بجا آورد شما را نشان میدهم که به چه کس مشابهت دارد. مثل شخصی است که خانهای میساخت و زمین را کنده گود نمود و بنیادش را بر سنگ نهاد. پس چون سیلاب آمده سیل بر آن خانه زور آورد نتوانست آن را جنبش دهد زیرا بر سنگ بنا شده بود، لیکن هر که شنید و عمل نیاورد مانند شخصی است که خانه بر روی زمین بی بنیاد بنا کرد که چون سیل بر آن صدمه زد فوراً افتاد و خرابی آنخانه عظیم بود.» 46 تا 49: 6 لوقا. آیا شما تعلیم مسیح را به مردم میگوئید یا به دروغ میگوئید «مسیح صلیب را که بر آن جان داده به عنوان معیاری برای ما باقی گذاشته تا وسیله بخشش گناهان و نجاتمان شود.»؟ آیا مسیح دروغ گفته یا شما دروغ میگوئید و مردم بی اطلاع را فریب میدهيد؟ مسیح به کسانی که به او گفتند: «مادر تو و برادرانت بیرون ایستاده میخواهند با تو سخن گویند.» 47: 12 متي. میگوید: «هر که اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد همان برادر و خواهر و مادر من است.» 50: 12 متی. آیا کسی که اراده خدا (پدر آسمانی مسیح) را بجا آورد برادر و خواهر و مادر مسیح است یا کسی که مسیح را خداوند خداوند میگوید ولی آنچه را او میگوید بعمل نمیآورد؟ چرا مردم را فریب میدهید؟ بین شما و کاتبان و فریسیان و آخوندهای مسلمان چه فرقی است؟ من این حقایق را میگویم که راه گشای نسلهای آینده باشد اگرچه به قیمت جانم تمام شود. چون باید مردم روزی حقیقت را بشنوند و متوجه آن شوند و فریب فریبکاران را نخورند و دین واقعی شناخته و اجرا شود.
یعقوب میگوید: «هر که تمام شریعت را نگاه دارد و در یک جزء بلغزد ملزم همه میباشد، زیرا او که گفت زنا مکن نیز گفت قتل مکن. پس هر چند زنا نکنی اگر قتل کردی از شریعت تجاوز نمودی... ای برادران من چه سود دارد اگر کسی گوید ایمان دارم وقتی که عمل ندارد؟ آیا ایمان میتواند او را نجات بخشد؟ ... ایمان نیز اگر اعمال ندارد در خود مرده است. بلکه کسی خواهد گفت تو ایمان داری و من اعمال دارم. ایمان خود را بدون اعمال بمن بنما و من ایمان خود را از اعمال خود بتو خواهم نمود. تو ایمان داری که خدا واحد است، نیکو میکنی. شیاطین نیز ایمان دارند و میلرزند. ولیکن ای مرد باطل آیا میخواهی دانست که ایمان بدون اعمال باطل است؟» 10 تا 20: 2 رساله یعقوب . مسیح میگوید: «نه تندرستان بلکه مریضان احتیاج به طبیب دارند. لکن رفته این را دریافت کنید که رحمت میخواهم نه قربانی (اشاره به 11: 1 اشعیاء و 6:6 هوشع كتاب عهد عتيق) زیرا نیامدهام تا عادلان بلکه گناهکاران را به توبه دعوت نمایم.» 12 و 13: 9 متی و 2:17 مرقس و 31 و 32: 5 لوقا. آیا مسیح آمده تا گناهکاران توبه کنند یا صلیب باعث بخشش گناهان باشد؟ ایمان بی عمل چه فایده دارد؟ ایمان بی عمل باطل است. ایمان بی عمل در خود مرده است. تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود بملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد. هرگز شما را نشناختم. ای بدکاران از من دور شوید. آیا مسلمانان این تعالیم انجیل را قبول دارند يا کشیشانی امثال شما؟ ای ریاکارانی که برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید چگونه از عذاب جهنم فرار خواهید کرد؟ هر نهالی که پدر آسماني مسیح نکاشته باید کنده شود.
گفتهاید و نوشتهاید: «چرا ... ما را دشمن خویش میشمارند؟» مسلمانان فریب خورده مثل مسیحیان فریب خورده فریب فریبکاری روحانی نماهائی مثل شما را خوردهاند که مسیحیان واقعی را دشمن خود میشناسند. اما فریب خوردگان مسیحی دشمن مسلمانان واقعی و اسمی هستند. قرآن در آیه 82: 5 سوره مائده میفرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى ... «دشمنترین افراد مردم را نسبت به مسلمانان یهودیان و مشرکین مییابی و با محبتترین افراد را نسبت به مسلمانان مسیحیان مییابی...» این نظر قرآن است. اعمال مسلمانان پس از فتح سوریه و ترکیه و مصر نسبت به مسیحیان این حقیقت را نشان داد که مسلمانان مسیحیان را دشمن نمیدانستند و آنها را قتل عام نمیکردند و آنها را در دینشان آزاد گذاشتند. چون آن را دین الهی میدانستند. ولی مسیحیانی که از مسیح جز اسمی چیزی نداشتند و چيزي نمیدانستند در جنگهای دویست ساله با مسلمانان چه کردند؟ نگوئید معذرت میخواهيم آنها بر خلاف تعالیم مسیح عمل کردند. با قوم اینکا و آزتک چه کردند؟ نگوئید معذرت میخواهيم آنها بر خلاف تعالیم مسیح عمل کردند. با سرخ پوستان بومی آمریکا چه کردند؟ نگوئید معذرت میخواهیم. چگونه مسیحیت را در اروپا رواج دادند؟ نگوئید معذرت میخواهیم. کاتولیکها با پروتستانها در کشتار سنبارتلمی چه کردند؟ نگوئید معذرت میخواهیم. پروتستانها با کاتولیکها در سوئد چه کردند؟ نگوئید معذرت میخواهیم. جنگهای اول و دوم بینالمللی اروپا که مسیحیان یکدیگر را میکشتند و جنگهای قبل از آن که بین کشورهای مسیحی صورت گرفت چطور؟ نگوئید معذرت میخواهیم. امروزه مسیحیان عالم با هم چه میکنند؟ با غیر مسیحیان چه میکنند؟ نگوئید معذرت میخواهیم. شما ایمان ندارید و بیخود نام مسیح و مسیحیت را آلوده ساختهاید.
مسیح میگوید: «هر که به رخساره راست تو طپانچه زند دیگری را نیز بسوی او بگردان و اگر کسی خواهد با تو دعوی کند و قبای تو را بگیرد عبای خود را نیز بدو واگذار. و هرگاه کسی تو را برای یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو.» 39 تا 41: 5 متی. و میگوید: «دشمنان خود را محبت نمائید و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند دعای خیر کنید، تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید، زیرا آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع میسازد و باران بر عادلان و ظالمان میباراند.» 44 و 45: 5 متی. آیا شما دین دارید؟ آیا شما مسیحی هستید؟ امروزه مسیحیان با ملتهای ضعیف در عالم چه میکنند؟ آیا ملتهای ضعیف را غارت نمیکنند؟ یعقوب مینویسد: «آیا دولتمندان بر شما ستم نمیکنند و شما را در محکمهها نمیکشند؟» 6: 2 رساله یعقوب. مسیح میگوید: «جمیع شما برادرانید.» 8: 23 متی. عیسی میگوید: «به شما حکمی تازه میدهم که یکدیگر را محبت نمائید، چنانکه من شما را محبت نمودم تا شما نیز یکدیگر را محبت نمائید. به همین همه خواهند فهمید که شاگرد من هستید اگر محبت یکدیگر را داشته باشید.» 34 و 35: 13 یوحنا. آیا شما مسیحی هستید؟ آیا کافر به تعالیم مسیح و انجیل نیستید؟ کافر کسی است که منکر حقیقت است و حقیقت را قبول ندارد و آن را پنهان میکند. مسیح به خدا میگوید: «من جلالی را که بمن دادی به ایشان دادم تا یک باشند چنانکه ما یک هستیم.» 22: 17 یوحنا. آیا شما مدعیان مسیحیت یکی و متحد هستید یا در حدود دویست فرقهای که هر یک ادعای مسیحیت میکند و دیگران را قبول ندارد در آمریکا وجود دارد؟ آیا خجالت نمیکشید که با اینهمه تفرقه ادعای پیروی از مسیح میکنید ولی از مسیح فقط اسمی میشناسید و عیسی عیسی و لرد لرد میگوئید؟ آیا بنام حقوق بشر تمام تعالیم مسیح زیر پا گذاشته نشده؟ آیا بنام آزادی عقیده و آزادی بیان و آزادی قلم تمام تعالیم مسیح به بازی گرفته نشده؟ شما کافرید یعنی انجیل را قبول ندارید، همانطور که یهودیان کافرند و تعالیم تورات را قبول ندارند، همانطور که مسلمانان کافرند و تعالیم قرآن را قبول ندارند. مسیح میگوید: «من به شما میگویم هر کس به غیر علت زنا زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن او میباشد و هر که زن مطلقه را نکاح کند زنا کرده باشد.» 32: 5 متي. آیا این حکم مسیح در دادگاههای کشور مسیحی آمریکا مورد قبول است؟ آیا از اینکه با دین شما بازی شده و میشود خجالت نمیکشید؟ آیا بنام آزادی قلم و آزادی بیان و آزادی عقیده بمن اجازه میدهند این مطالب را چاپ کنم؟ براستی شما کافرید همانطور که یهودیان و مسلمانان و زرتشتیان و دیگران کافرند و تعالیم کتاب الهی خود را قبول ندارند؟ آیا فراموش کردهاید که «مسیح در هیکل فروشندگان گاو و گوسفند و کبوتر و صرّافان را نشسته یافت. پس تازیانهای از ريسمان ساخته همه را از هیکل بیرون نمود هم گوسفندان و گاوان را و نقود صرافان را ریخت و تختهای ایشان را واژگون ساخت.» 14 و 15: 2 یوحنا. شما چه کردهاید و چه میکنید؟ شما براستی کافرید. اگر اندکی فکر کنید و منصفانه و وجداناً قضاوت کنید متوجه میشوید که کافرید آنهم بسیار زیاد.
قرآن در آیه 72 و 73: 5 سوره مائده میفرماید: لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قالَ الْمَسِيحُ يا بَنِي إِسْرائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ * لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ. «کسانی که گفتند مسیح خود خدا است کافر شدند در صورتیکه مسیح گفت ای بنیاسرائیل خدا را که ارباب (آقا و صاحب اختیار) من و ارباب شما است بندگی (اطاعت محض کنید) هر کس برای خدای شریکی بسازد خدا بهشت را بر او حرام کرده و جای او جهنم است و ستمکاران یاوری ندارند. کسانی هم که گفتند خدا یکی از 3 خدا است کافر شدند در صورتیکه معبودی (وجودی که انسان بنده او شود و دستورهایش را بدون چون و چرا اجرا کند و خود را در مقابلش کوچک بیند و کوچک سازد) غیر از خدای یگانه وجود ندارد. اگر از آنچه میگویند دست بر ندارند به کافرین آنها عذاب دردناکی میرسد.» آیا این حرف درست نیست؟ و آیا شما واقعاً کافر نیستید؟ آیا بعضی از شما نمیگویند مسیح خود خدا است؟ و آیا بعضی از شما نمیگویند خدا سه تا است «اَب و اِبن و روحُ القدس» پدر (خدا) پسر (مسیح) و روح القدس. آیا این کفر یعنی قبول نداشتن انجیل و تعالیم مسیح که تعالیم خدا است که مسیح آن را بازگو میکند نیست؟ شما کافرید همانطور که مسلمانان کافرند. چون معتقدان واقعی تورات و انجیل و قرآن یک در هزار هم نیستند. چون همۀ آنها بجای اینکه تعالیم کتاب الهی خود را بیان کنند. «تعالیم (احکام) مردم را بمنزله فرایض تعلیم میدهند.» 9: 15 متي. این را به روشنی میبینیم. یهودیان بجای پیروی از تورات از تلمود پیروی میکنند، مسیحیان بجای پپروی از انجیل از فلسفه یونان (فلسفه افلاطون که توسط سنت اگوستین و فلسفه ارسطو که توسط سنت اکویناس بنام مسیح تعلیم داده میشد) پیروی میکنند و میگویند 20 قرن کلیسا داریم. در صورتیکه مسیح میگوید: «هر نهالی (هر حکمی) که پدر آسمانی من نکاشته (در تورات بیان نکرده) باشد کنده شود.» 13: 15 متي. باید دور انداخته شود. و موسی میگوید: «اگر آواز یهوه خدای خود را بدقت بشنوی تا هوشیار شده تمامی اوامر او را که من امروز بتو امر میفرمایم (آری تمام اوامری که من امروز بتو امر میفرمایم) بجا آوری آنگاه یهوه خدایت ترا بر جمیع امتهای جهان بلند خواهد گردانید ... اما اگر آواز یهوه خدای خود را نشنوی تا هوشیار شده همه اوامر و فرایض او را که من امروز (آری امروز) بتو امر میفرمایم بجا آوری آنگاه جمیع این لعنتها بتو خواهد رسید و تو را خواهد دریافت ...» 1 تا 15: 28 تثنیه. بقيه مطالب اين باب و نيز شماره 3 تا 39: 26 لاویان را هم ببینید. قرآن هم در آیه 3: 7 سوره اعراف میفرماید: اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ... «از آنچه از اربابتان (آقا و صاحب اختیارتان) بشما نازل شده (یعنی از قرآن) پیروی کنید و از اولیائی غیر از آن پیروی نکنید ...» و در آیه 44 و 45 و 47 و 49: 5 سوره مائده میفرماید: ... مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ ... فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ... فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ ... وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ... «کسانی که مطابق آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند کافرند ... ظالمند ... فاسقند... و بین آنها مطابق آنچه خدا نازل کرده حکم کن و از دلخواه آنان پیروی نکن و مواظب باش که تو را از بعضی از چیزهائی که خدا به تو نازل کرده منحرف نکنند...» در صورتی که مسلمانان از احادیثی که در حدود 130 سال بعد از پیغمبر ص (احادیث اهل سنّت) و 300 سال بعد از پیغمبر ص (احادیث شیعه) نوشته شده پیروی میکنند.
اما شما مسیحیان کافرید چون در انجیل صحبتی از تثلیث (3 خدائی) وجود ندارد. فقط مسیح در شماره 19 و 20: 28 متی میگوید: «پس رفته همه امتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید و ایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند...» صحبتی از اینکه مسیح و روحالقدس خدا هستند در تمام انجیل وجود ندارد بلکه صحبت از خدای واحد است. شماره 10: 4 متی و 29: 12 مرقس و 8: 4 لوقا و 3: 17 و 17: 20 یوحنا و 30: 3 و 26: 16 رومیان و 4 و 6: 8 قرنتیان اول و 6: 4 افسسیان و 17: 1 و 5: 2 و 15: 6 تیموتاؤس اول و 19: 2 یعقوب و 25 یهودا را ببینید. عیسی مسیح میگوید: «... اول همه احکام این است که بشنو ای اسرائیل، خداوند خدای ما خداوند واحد است.» 29: 12 مرقس. و در دعای خود به خدا میگوید: «حیات جاودانی این است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند.» 3: 17 يوحنا. و پولس مینویسد: «خدای دیگری جز یکی نیست.» و «ما را یک خدا است.» 4 و 6: 8 قرنتیان اول. و یعقوب مینویسد: «تو ایمان داری خدا واحد است نیکو میکنی ...» 19: 2 یعقوب. میبینیم که عیسی مسیح و مسیحیان اولیه معتقد به یک خدا بودند و خدا بودن مسیح و تثلیث کفر یعنی خلاف انجیل است.
قرآن یک واقعیت و حقیقت تلخ را بیان کرده و آن اين که اکثریت مسیحیان آن زمان و این زمان کافرند، همانطور که اکثریت مسلمانان گذشته و حال کافر بودند و هستند. چون قرآن در آیه 44: 5 سوره مائده میفرماید: ... مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ. «... کسانی که مطابق کتاب الهی (آنچه خدا نازل کرده) حکم نکنند کافر هستند.» و یهودیان و مسیحیان و مسلمانان مطابق کتاب الهی خود (آنچه خدا نازل کرده) حکم نمیکنند بلکه از آنچه دیگران گفتهاند پیروی میکنند و مطابق نظر آنها حکم میکنند. دیدیم که عیسی مسیح میگوید: «هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باید کنده شود.» 13: 15 متي. یعنی هر حکم و نظری که در تورات نیست باید دور انداخته شود و بنام دین گفته نشود حتی اگر شستن دستها قبل از غذا خوردن باشد.
اگر سابقه تاریخی ملاک مالکیّت باشد امریکا متعلق به سرخ پوستان است و استرالیا و زلاندنو متعلق به بومیان آنجا است.
اگر ملاک مالکیّت بقول آقای Max Lucado کتاب عهد عتیق باشد یهودیان مالک سرزمینی هستند که محدود است از طرف شرق به دریای مرده (بحرالمیّت) و از طرف شمال خطی به موازات خط استوا از شمال دریای مرده بطرف مدیترانه تا فلسطین و از جنوب نیز خطی موازی خط شمالی از جنوب دریای مرده تا فلسطین و از طرف غرب خطی از شمال به جنوب مرز فلسطین. این مربع کوچک سهم یهودیان بوده که از شمال به سرزمین بنیامین و دان محدود میشده و از جنوب به سرزمین شمعون. مطابق 6 تا 9: 36 اعداد آمده است که «این است آنچه در باره دختران صَلُفحاد امر فرموده گفته است به هر که در نظر ایشان پسند آید به زنی داده شوند، لیکن در قبیله سبط پدران خود فقط به نکاح داده شوند. پس میراث بنیاسرائیل از سبط به سبط منتقل نشود بلکه هر یکی از بنیاسرائیل به میراث سبط پدران خود ملصق باشند، و هر دختری که وارث مِلکی از اسباط بنیاسرائیل بشود به کسی از قبیله سبط پدر خود بزنی داده شود، تا هر یکی از بنیاسرائیل وارث ملک آبای خود گردند، و ملک از یک سبط به سبط دیگر منتقل نشود، بلکه هر کس از اسباط بنیاسرائیل به میراث خود ملصق باشند.» آیا ملک بقیه اسباط بنیاسرائیل مطابق کتاب عهد عتیق به یهودیان منتقل میشود؟ چرا مغالطه میکنید و دروغ میگویید و از بی اطلاعی مردم سوء استفاده میکنید؟ لابد کتاب عهد عتیق را خواندهاید. لابد خواندهاید که کتاب عهد عتیق میگوید: پس از مرگ سلیمان بنیاسرائیل دو دسته شدند. دسته شمالی که به دولت اسرائیل موسوم شد شامل 10 سبط بود و دولت جنوبی که یهودا نامیده شد، همانطور که اشعیاء به آنان در 1: 48 کتاب خود میگوید: «از آب یهودا صادر شدهاید.» آنها فقط سبط یهودا بودند و دولت جنوبی از فرزندان یهودا تشکیل شد همانطور که عهد عتیق در شماره 20 كتاب اول پادشاهان میگوید: «غیر از سبط یهودا فقط کسی خاندان داود را (یعنی از رحبعام) پیروی نکرد.» میدانید که سبط لاوی در بین 11 نسل دیگر پراکنده بودند، چون «لاویان کَهَنه و تمام سبط لاوی را حصه و نصیبی با اسرائیل نباشد. هدایای آتشین خداوند و نصیب او را بخورند. پس ایشان در میان برادران خود نصیب نخواهند داشت. خداوند نصیب ایشان است چنانکه به ایشان گفته است. و حق کاهنان از قوم یعنی از آنانی که قربانی خواه از گاو و خواه از گوسفند میگذرانند این است که دوش و دو بناگوش و شکنبه را بکاهن بدهند و نوبر غله و شيره و روغن خود و اول چین پشم گوسفند خود را به او بده، زیرا یهوه خدایت او را از همه اسباطت برگزیده است تا او و پسرانش همیشه بایستند و بنام خداوند خدمت نمایند.» 1 تا 5: 18 تثنیه. و یوشع از سرزمینهائی که تصرّف کرد سهمی به بنی لاوی نداد همانطور که عهد عتیق گوید: «لیکن به سبط لاوی هیچ ملکیت نداد، زیرا هدایای آتشین یهوه خدای اسرائیل ملکیت وی است چنانکه به او گفته بود.» 14: 13 یوشع. و «به لاویان هیچ قسمت در زمین ندادند غیر از شهرها بجهت سکونت و اطراف آنها بجهت مواشی و اموال آنها، چنانکه خداوند موسی را امر فرموده بود ...» 4 و 5: 14 یوشع. چون کهانت با سبط لاوی بود. میدانید که 10 سبط شمالی توسط دولت آشور به سرزمینهای دیگر برده شد و پخش گردید. چون «پادشاه آشور مردمان از بابل و کوت و عّوا و حمات و سَفَروایِم آورده ایشان را بجای بنیاسرائیل (10 نسل شمالی) در شهرهای سامره (پایتخت دولت شمالی) سکونت داد و ایشان سامره را به تصرف آورده در شهرهایش ساکن شدند.» عهد عتيق، كتاب دوم پادشاهان، باب 17، شماره 24. این واقعه در حدود 150 سال قبل از سقوط دولت یهودا توسط شلمناسر پادشاه آشور صورت گرفت و کتاب عهد عتیق سالها بعد توسط عزرا در زمان سلطنت خشایارشا (ارتَحشَستا) نوشته شد و عهد عتیقی در بین آن 10 نسل وجود نداشت. عزرا یکی از کاهنین بود که عهد عتیق را در حدود هزار سال بعد از موسی نوشت. معلوم است که مطالب آن تا چه حد میتواند دقیق باشد. بسیاری از یهودیان تحصیل کرده امروزی عهد عتیق را قبول ندارند و فقط از ترس افراد بی اطلاع یهودی عقیده خود را ابراز نمیکنند. البته اسپنسر و فروید و اینشتین قبلاً این مطلب را اظهار داشته بودند. عهد عتیق میگوید: «در آن روز خداوند با ابرام عهد بست و گفت این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم یعنی فرات به نسل تو بخشیدهام.» 18: 15 پيدايش. اما نسل ابراهیم شامل اسمعیل و اسحق و فرزندان ابراهیم از قطوره میباشد. چون «ابراهیم (پس از ساره) دیگر بار زنی گرفت که قطوره نام داشت و اوزمران و يُقشان و مَدان و مدیان و یشباق و شوحا را برای او زائید.» 1 و 2: 25 پیدایش. و «ابراهیم تمام مایملک خود را به اسحق بخشید.» 5: 25 پيدايش. یعنی تمام چیزهائی که در آن زمان مالک بود نه زمینهایی که مطابق عهد عتیق خدا به او وعده داده بود. میدانیم که فرزندان اسماعیل یعني اعراب در حدود 1350 سال بر سرزمینهائی بیشتر از اینها حکومت میکردند و تا بعد از جنگ بینالمللی دوم این زمینها در دست اعراب بود و یهودیان توسط انگلیس بر سرزمین اسرائیل دست یافتند. چون یهودیان با فهم درست وسائل ارتباط جمعی را در اختیار گرفتند و هر کس بخواهد نماینده مجلس یا رئیس جمهور شود به تبلیغات و وسائل ارتباط جمعی نیاز دارد لذا باید از یهودیان تملق بگوید و از خواست آنان اطاعت کند. عهد عتیق در باب 23 پیدایش میگوید: ابراهیم برای قبر ساره که ساره را در آن دفن کند مغاره مکفیله را خواست که عفرون به او بفروشد ولی عفرون خواست زمین مکفیله را باضافه مغاره را که در آن است به او ببخشد ولی ابراهیم آن را به قیمت 400 مثقال نقره از او خرید و ساره را در آن دفن کرد. شاید این داستان برای این ساخته شده باشد که املاک حتّیان را که بنیاسرائیل تصرّف کردند ملک قانونی آنها معرفی کند. اما زمین مکفیله کجا و سرزمین حتّیان و دیگران کجا.
اجازه بدهید که در باره مطالب دیگری هم که آلت دست فریبکاری فریبکاران شده حقیقت را بررسی کنیم. آن حکم سنگسار است. در قرآن حکم سنگسار برای هیچ جرم و گناهی وجود ندارد. نه برای زنا نه برای هيچ جرم و گناه دیگری. حکم سنگسار حکم تورات و انجیل است و اگر ننگی دارد شامل حال یهودیان و عیسویان میشود. در قرآن حکم زنا صد تازیانه است. چون آیه 2: 24 سوره نور میفرماید: الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ... «به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید، و در دین خدا دچار رأفت (ترحّم) نشوید...» و در مورد کنیزان در آیه 25: 4 سوره نساء میفرماید: ... إِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ... «وقتی کنیزان شوهر کردند اگر مرتکب زنا شدند نصف مجازاتی که زنان شوهردار دارند برای آنها مقرر شده...» اگر مجازات زنای زنان شوهردار سنگسار باشد نصف آن چه میشود؟ لذا معلوم میشود که مجازات زنان شوهردار 100 تازیانه است (مطابق آیه 2 نور) که نصف آن 50 تازیانه میشود.
اما مجازات زنا در کتاب عهد عتیق: اگر مردی ادعا کرد که دختری را که عقد کرده باکره نبوده است :«اگر این سخن راست باشد و علامت بکارت آن دختر پیدا نشود، آنگاه دختر را نزد در خانه پدرش بیرون آورند و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار کنند تا بمیرد... اگر مردی یافت شود که با زن شوهرداری هم بستر شده باشد پس هر دو یعنی مردی که با زن خوابیده است و زن کشته شوند ... اگر دختر باکرهای به مردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته با او همبستر شود هر دوی ایشان را نزد دروازه شهر بیرون آورده ایشان را با سنگ سنگسار کنند تا بمیرند... اما اگر آن مرد دختری نامزد را در صحرا یابد و آن مرد به او زور آورده با او بخوابد پس آن مرد که با او خوابیده تنها کشته شود ...» 20 تا 25: 22 تثنيه. میبینیم که در دو حالت مجازات زناکار سنگسار است و در دو حالت کشته شدن بطرز دیگری.
اما در كتاب عهد عتيق مجازات سنگسار فقط در مورد زنا نیست بلکه شامل جرمهای دیگری هم میشود، چون در عهد عتیق گفته شده «هر گاه گاوی با شاخ خود مرد ی یا زنی را بزند که او بمیرد گاو را البته سنگسار کنند و گوشتش را نخورند و صاحب گاو بیگناه باشد. ولیکن اگر گاو قبل از آن شاخ زن میبود و صاحبش آگاه بود و آن را نگاه نداشت و او مردی يا زنی را کشت گاو را سنگسار کنند و صاحبش را نیز بقتل رسانند.» 28 و 29: 21 خروج. «اگر گاو غلامی یا کنیزی را بزند سی مثقال نقره به صاحب او داده شود و گاو سنگسار شود.» 32: 21 خروج. «خداوند موسی را خطاب کرده و گفت: بنیاسرائیل را بگو هر کسی از بنیاسرائیل یا غریبانی که در اسرائیل مأوا گزینند که از ذریّت خود به مولِک بدهد البته کشته شود. قوم زمین او را با سنگ سنگسار کنند.» 1 و 2: 20 لاویان. «مرد و زنی که صاحب اجنه یا جادوگر باشد البته کشته شوند ایشان را با سنگ سنگسار کنید...» 27: 20 لاویان. «آنکس که اسم (یهوه را کفر گفت) و لعنت کرده است بیرون لشکرگاه ببر و همه آنانی که شنیدند دستهای خود را بر سر وی نهند و تمامی جماعت او را سنگسار کنند.» 14: 24 لاویان. «هر که اسم یهوه را کفر گوید هر آینه کشته شود تمامی جماعت او را البته سنگسار کنند...» 16: 24 لاویان. «خداوند به موسی گفت: این شخص (شخصی که روز شنبه هیزم جمع میکرده» البته کشته شود تمامی جماعت او را بیرون از لشکرگاه با سنگها سنگسار کنند.» 35: 15 اعداد. «اگر برادرت که پسر مادرت باشد یا پسر یا دختر تو يا زن هم آغوش تو یا رفیقت که مثل جان تو باشد تو را در خفا اغوا کند و گوید که برویم و خدایان غیر را که تو و پدران تو نشناختید عبادت نمائیم... او را با سنگ سنگسار نما تا بمیرد...» 6 و 10: 13 تثنیه. «اگر در میان تو در یکی از دروازههایت که یهوه خدایت بتو میدهد مرد یا زنی پیدا شود که در نظر یهوه خدایت کار ناشایسته نموده از عهد او تجاوز کند و رفته خدایان غیر را عبادت کرده سجده نماید خواه آفتاب یا ماه یا هر یک از جنود آسمان که من امر نفرمودهام.... آن مرد یا زن را با سنگها سنگسار کن تا بمیرند.» 2 تا 5: 17 تثنیه. «اگر کسی را پسری سرکش و فتنه انگیز باشد که سخن پدر و سخن مادر خود را گوش ندهد و هر چند او را تأدیب نمایند ایشان را نشنود پدر و مادرش او را گرفته نزد مشایخ شهرش بدروازه محلهاش بیاورند و به مشایخ شهرش گویند این پسر ما سرکش و فتنه انگیز است و سخن ما را نمیشنود و مسرف و میگسار است پس جمیع اهل شهرش او را با سنگ سنگسار کنند تا بمیرد.» 18 تا 21:21 تثنيه.
اما انجیل: «ناگاه کاتبان و فریسیان زنی را که در زنا گرفته شده بود پیش او (عيسي) آوردند و او را در میان بر پا داشته بدو گفتند ای استاد این زن در عین عمل زنا گرفته شد، و موسی در تورات بما حکم کرده است که چنین زنان سنگسار شوند، اما تو چه میگویی؟ و این را از روی امتحان بدو گفتند تا ادعائی بر او پیدا کنند اما عیسی سر بزیر افکنده با انگشت خود بر روی زمین مینوشت. و چون در سؤال کردن الحاح مینمودند راست شده بدیشان گفت هر که از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد و باز سر بزیر افکنده بر زمین مینوشت. پس چون شنیدند از ضمیر خود ملزم شده از مشایخ شروع کرده تا به آخر یک یک بیرون رفتند. و عیسی تنها باقی ماند با آن زن که در میان ایستاده بود. پس عیسی چون راست شد و غیر از زن کسی را ندید بدو گفت ای زن آن مدعیان تو کجا شدند؟ آیا هیچکس بر تو فتوی نداد؟ گفت هیچکس ای آقا. عیسی گفت من هم بر تو فتوی نمیدهم. برو دیگر گناه مکن.» 2 تا 11: 8 یوحنا.
در این قضیه میگویند: «این زن در عین عمل زنا گرفته شد.» چطور مردی که مشغول زنا بود گرفته نشد. مگر حکم این نیست که مرد و زن هر دو کشته شوند. میبینیم که عیسی مسیح میگود: «هر که از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد.» در صورتیکه چنین شرطی در تورات نیست بلکه میگوید: «اهل شهرش او را سنگسار کنند.» میبینیم که اینکار توطئهای علیه عیسی مسیح بود. چون انجیل میگوید: «این را از روی امتحان بدو گفتند تا ادعائی بر او پیدا کنند.» چون اگر میگفت او را سنگسار کنید به والی میگفتند او بر علیه روم قیام کرده چون بر خلاف قانون روم حکم داده است. و اگر میگفت او را سنگسار نکنید میگفتند قانون تورات را شکسته است. چون عیسی بر علیه احکام مشایخ یهود قیام کرده بود. چون همانطور که دیدیم آنها را ریاکار و دکاندارانی معرفی میکرد که «برّ و بحر را میگردند تا مریدی پیدا کنند.» 15: 23 متي را ببينيد. مثل دکانداران امروزی دینها که دین را دکان کسب مخارج زندگی خود ساختهاند «خود را ظاهراً به مردم عادل مینمایند لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملو هستند.» 28: 23 متي را ببينيد.
بعضی از فریبکاران میگویند اسلام دینی است تعصب آمیز و ميگويد هیچ دینی غیر از اسلام پذیرفته نیست. استناد آنها به آیه 85: 3 سوره آلعمران است که میگوید: مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ. «هر کس دینی غیر از اسلام بجوید هرگز از او پذیرفته نمیشود و در آخرت از افرادی است که ضرر کردهاند.» این فریبکاری مثل این است که کسی بگوید اسلام معتقد به خدا نیست چون بارها میگوید لا إِلهَ «معبودی وجود ندارد.» راست میگویند این جمله در قرآن زیاد تکرار شده ولی دنباله آن إِلاَّ اللَّهُ «غیر از الله» یا اِلاَّ هُوَ «غیر از او» که خدا باشد وجود دارد.
اسلام در قرآن به معنی «تسلیم خدا بودن» است و تمام پیغمبران میگفتند «تسلیم خدا باشید» من پیغمبر هستم و پیام خدا را به شما میرسانم. شماره اول تمام بابهای لاویان را ببینید که میگوید: «خداوند موسی را ... خطاب کرده گفت» بنیاسرائیل را خطاب کن و به ایشان بگو. البته بعضی از بابها دنباله بابهای قبلی است. و عیسی مسیح میگوید: «نه هر که مرا خداوند خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد.» 21: 7 متی. و «من از خود نگفتم لکن پدری که مرا فرستاد بمن فرمان داد که چه بگویم و به چه چیز تکلّم کنم، و میدانم که فرمان او حیات جاودانی است. پس آنچه من میگویم چنانکه پدر بمن گفته است تکلّم میکنم.» 49 و 50: 12یوحنا. اسلام دین همه پیغمبران است. قرآن میگوید: ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ. «ابراهیم نه یهودی (پیرو موسی و تورات بود) نه عیسوی (پیروی عیسی و انجیل) او یکتاپرست و مسلمان (تسلیم حکم و نظر خدا) بود و از مشرکین نبود.» آیه 67: 3 سوره آلعمران. وَ وَصَّى بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ. «ابراهیم و یعقوب به بچههای خود سفارش (وصیت) کردند که خدا برای شما دین را برگزیده، جز در حال مسلمانی «تسلیم خدا بودن» از دنیا نروید.» 132: 2 سوره بقره. و قال موسی: يا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ. «موسی گفت: ای قوم من اگر به خدا ایمان دارید و اگر مسلمان (تسلیم حکم و نظر خدا) هستید بر او توکل کنید.» 84: 10 سوره یونس. و نوح بقوم خود گفت: فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ. «اگر شما قبول نکردید (روگردان شُدید) من از شما مزدی نخواستهام. مزد من فقط بر عهده خداست، و بمن دستور داده شده که مسلمان (تسلیم خدا) باشم.» 72: 10 سوره يونس. همچنين قرآن در مورد حواریون میگوید: فَلَمّا اَحَسَّ عیسی مِنْهُم الْکُفرَ، قالَ مَنْ اَنْصاری اِلی اللهِ؟ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ اَمَنّا بِاللهِ وَ اشْهَدْ بِاَنّا مُسْلِمونَ. «چون عیسی احساس کرد که یهودیان ایمان نمیآورند گفت یاران من در راه خدا چه کسانی هستند؟ حواریون (شاگردان عیسی) گفتند ما یاران خدا هستیم، به خدا ایمان آوردیم و شاهد باش که ما مسلمان (تسلیم خدا) هستیم.» 52: 3 سوره آلعمران. بنابراین اگر نمیدانید که نظر اسلام چیست و آیه مورد بحث چه میگوید و اسلام چه معنی دارد که خجالت آور است که ندانسته و بدون تحقیق حرفی بزنید. و اگر معنی کلمه اسلام (تسلیم حکم و نظر خدا بودن) را میدانید و چنین مغالطهای میکنید که بیشتر خجالت آور است چون فریبکاری است و اين كار، کار انسانهای شریف نیست.
اسلام نه تعصب دینی دارد نه تعصب ملّی و نژادی. این قرآن است که میگوید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ. «مسلمانان (افرادی که به رسالت پیغمبر ص ایمان دارند) و یهودیان و مسیحیان و صائبین (پیروان یحیی ع) بطور کلی كساني که به خدا و روز آخرت ایمان داشته باشند (چه این چهار دسته چه دیگران) و کار درست و صحیح بکنند پاداششان پیش خداوندشان محفوظ است نه ترسی دارند نه غصهای.» 62: 2 سوره بقره و با اندكي تفاوت 69: 5 سوره مائده. میبینیم که تعصّب مذهبی در اسلام امروزی (دینی که محمد ص پیام آور آن بود) وجود ندارد. و آیه 13: 49 سوره حجرات میگوید: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ. «ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم (همه یک خانواده هستند) و شما را بصورت ملتها و قبیلهها در آوردیم برای اینکه یکدیگر را بشناسید. گرامیترین شما پیش خدا پرهیزگارترین شما است. خداوند دانا و آگاه است.»
میبینیم که تعصب ملّی و نژادی در اسلام وجود ندارد. اما تعصّب نژادی در آیین یهود و مسیحی. «خداوند به موسی گفت نزد فرعون برو و به وی بگو یهوه خدای عبرانیان چنین میگوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت کنند.» 1: 9 خروج. میبینیم که یهوه خدای عبرانیان (قوم یهود) است نه خدای دیگران و فقط یهودیان قوم یهوه (خدا) هستند نه دیگران چون خدا میگوید «قوم مرا» رها کن. تورات پر از این مطلب است. اما مسیخ. وقتی شاگردان مسیح پیش او آمدند و در باره زن کنعانیه که از مسیح شفای دختر خود را میخواست با او صحبت کردند. «او (عیسی مسیح) در جواب گفت فرستاده نشدهام مگر به جهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل. پس آن زن او را پرستش کرده گفت خداوندا مرا یاری کن. در جواب گفت که نان فرزندان را گرفتن و نزد سگان انداختن جایز نیست.» 24 تا 26: 15 متی. فرزندان یعنی فرزندان اسرائیل و سگان یعنی افراد غیر خاندان اسرائیل. و به شاگردان خود «وصیت کرده گفت از راه امتها مروید و در بلدی (شهری) از سامریان داخل مشوید بلکه نزد گوسفندان گمشده اسرائیل بروید.» 6: 10 متي.
فریبکاران مسیحی گفتهاند و فریب خوردگان مسیحی میگویند فقط ایمان به مسیح باعث رستگاری است. چون مسیح گفت: «هیچکس نزد پدر جز بوسیله من نمیآید.» 6: 14 یوحنا. و «بیائید نزد من ای تمام زحمتکشان و گران باران و من شما را آرامی خواهم بخشید. یوغ مرا بر خود گیرید و از من تعلیم یابید زیرا که حلیم و افتاده دل میباشم و در نفوس خود آرامی خواهید یافت. زیرا یوغ من خفیف است و بار من سبک.» 28 تا 30: 11 متی. اما آیا میگفت از راه دیگری به حیات جاودانی نخواهید رسید؟ مسلماً عیسی چنین حرفی را نمیزد. چون میگفت: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامدهام تا باطل بلکه تا تمام کنم (اجرا کنم).» 17: 5 متي. و احکام تورات را سختتر کرده است. همانطور که میگوید: «شنیدهاید که باولین (تورات) گفته شده است قتل مکن و هر که قتل کند سزاوار حکم شود. لیکن من بشما میگویم هر که به برادر خود بی سبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد و هر که برادر خود را راقا گوید مستوجب قصاص باشد و هر که احمق گوید مستحق آتش جهنم بود.... شنیدهاید که باولین گفته شده است زنا مکن. لیکن من به شما میگویم هر کس بزنی نظر شهوت اندازد همان دم در دل خود با او زنا کرده است ... و گفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید طلاق نامهای بدو بدهد ليكن من به شما ميگويم هر كس به غير از علت زنا زن خود را از خود جدا كند باعث زنا كردن او ميباشد و هر كه زن مطلقه را نكاح كند زنا كرده باشد ... باز شنیدهاید که باولین گفته است که قسم دروغ مخور بلکه قسمهای خود را بخدا وفا کن. لیکن من بشما میگویم هرگز قسم مخورید ... شنیدهاید که گفته شده است همسایه خود را محبت نما و با دشمن خود عداوت کن. اما من به شما میگویم که دشمنان خود را محبت نمائید و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید ... » 21 تا 44: 5 متی.
اما عیسی مسیح احکام مشایخ یهود را رد میکرد و میگفت: «هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باشد کنده شود.» 13: 15متی. «شما با تقلید (از مشایخ) از حکم خدا چرا تجاوز میکنید؟» 3: 15 متی. و «با تقلید خود حکم خدا را باطل نمودهاید. ای ریاکاران اشعیاء در باره شما نیکو نبوت نموده است که گفت: این قوم به زبانهای خود به من تقرب میجویند و به لبهای خویش مرا تمجید مینمایند لیکن دلشان از من دور است. پس عبادت مرا عبث میکنند زیرا احکام مردم را به منزله فرایض (احکام کتاب الهی) تعلیم میدهند.» 7 تا 9: 15 متی. و کاتبان و فریسیان «بارهای گران و دشوار را میبندند و بر دوش مردم مینهند و خود نمیخواهند آنها را با یک انگشت حرکت دهند.» 4: 23 متی. «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا برّ و بحر را میگردید تا مریدی پیدا کنید.» 15: 23 متی. و همین کاتبان و فریسیان بودند که علیه او توطئه میکردند و بالاخره مطابق گفته انجیل او را بکشتن دادند.
میبینیم که مسیح میگوید کاتبان و فریسیان ریاکار هستند و احکام و تعالیم مردم (مشایخ یهود) را بجای فرایض (احکام الهی) تعلیم میدهند. اگر از آنها پیروی کنید شما را گمراه میکنند. فقط پیروی از تعالیم الهی (فرایض) درست است و میگفت «نه هر که مرا خداوند خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد.» 21: 7 متي. او نیز «تنها امید نجات را در کارهای نیک میدانست و بس. و مردم را به توبه دعوت میکرد تا از گناه دست بردارند و درستکار شوند. فریب و فریبکاری و سوء استفاده از بی اطلاعی افراد بس است.
حساب بنلادن و يا هیچ دینداری یا مدعی دینداری را نباید پای دین گذاشت همانطور که کارهای هیتلر و دیگران مثل پیزارو را نباید پای دین مسیح و تعالیم مسیح گذاشت. دین را از اعمال دینداران یا مدعیان دینداری نمیشناسند، بلکه دینداران را از روی تعالیم دین باید شناخت.